جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۰
جامعه‌شناسي دين از ديدگاه دوركيم و ابن‌سينا

چاپ نخست کتاب «جامعه‌شناسي دين از ديدگاه دوركيم و ابن‌سينا» نوشته فاطمه كاظمي آراني از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد. اين اثر، كاركرد و نقش دين در درون جامعه را مورد بررسي قرار مي‌دهد.

به گزارش خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا)، كتاب حاضر، اين موضوع را از ديدگاه «دوركيم» كه داراي ديدگاه سكولاريزم با نگاه مثبت به دين مي‌باشد و «ابن‌سينا» كه داراي نگاه وحياني و قدسي به دين است، بررسي كرده، شباهت‌ها و تفاوت‌هاي ميان اين دو ديدگاه را مي‌كاود.

قرن بيستم، قرن تداوم و گسترش و تسلط مدرنيته است. مدرنيته در نيمه نخست اين قرن، به عنوان تمدني است كه در عرض ديگر تمدن‌ها و فرهنگ‌ها قرار گرفته و به دنبال آن است كه چالش‌هاي مربوط به فرهنگ و تمدن جوامع را در چارچوب فرهنگ و انديشه خود حل كرده و سازمان بخشد. طي اين قرن ابعاد سياسي و اعتقادي فرهنگ مدرن، روز به روز گسترش يافته و به تسخير فضاي جهان پرداخته كه در پايان، با عنوان «جهاني شدن» از آن ياد مي‌شود.

در اين قرن «مدرنيته» را يك امر مسلم تاريخي براي همه بشريت قلمداد مي‌كردند؛ به گونه‌اي كه ديگر جوامع نيز دير يا زود بايد از مسير تحولات آن عبور كنند. اگرچه طي چندين سده، تحولات و تغييرات تاريخي در درون مدرنيته رخ داده، ولي به عنوان فرهنگ و تمدن واحد شناخته مي‌شود. اختصاصي‌ترين وجه هرفرهنگ ـ‌كه هويت فرهنگ برمحور آن رقم مي‌خورد‌ـ آن سطح و لايه معرفتي است كه زندگي و حيات انسان را معنا مي‌كند، آرمان‌ها و ارزش‌ها را جهت مي‌بخشد، متدولوژي و روش معرفت و آگاهي را رقم مي‌زند، عالم و آدم را تفسير مي‌كند و نسبت جهان و انسان را تعيين و هستي و نيستي و يا زندگي و مرگ آدمي را تبيين مي‌كند... .

بر اساس مطالب کتاب، برخي از مفاهيمي كه بر اين دسته از ويژگي‌هاي مدرنيته دلالت مي‌كند، عبارتند از: سكولاريزم، روشن‌گري و امانيسم. سكولاريزم به بعد هستي‌شناختي نظر دارد، روشن‌گري، ناظر به بعد معرفت‌شناختي و روش‌شناسي دنياي مدرن است و امانيسم، از ويژگي‌هاي انسان‌شناسي آن حكايت مي‌كند. خصوصيات مزبور ـ‌كه مربوط به فرهنگ مدرن است‌ـ با يكديگر تلازم داشته، لازم و ملزوم هم‌اند، ولي از بين آنها مهم‌ترين و بنيادي‌ترين شاخص، سكولاريزم است. سكولاريزم به معناي دنيوي ديدن هستي و اصالت بخشيدن به هستي دنيوي اين جهاني است كه يا به انكار ساير ساحت‌هاي هستي مي‌پردازد و يا ساير ساحت‌هاي هستي، در حاشيه جهان دنيوي قرار مي‌گيرد.

به طور كلي، پيروان اين ديدگاه يا دين را از صحنه دنيا حذف مي‌كنند و يا نگاه مثبتي به دين دارند و معتقدند كه دين، تنها به رفع نيازهاي دنيوي انسان مي‌پردازد؛ سكولاريزم در اين معنا مقابل با نگاه قدسي و معنوي به هستي قرار دارد. نگاه قدسي، عالم را به افق طبيعت تقليل نداده، بلكه به ساحت‌هاي متعالي هستي نظر دوخته كه منزه از نواقص و كاستي‌هاي زندگي اين جهاني بوده است. 

در نگاه قدسي و معنوي، زندگي دنيا و اين جهاني در حاشيه زندگي معنوي قرار دارد و در ارتباط با آن تفسير و معنا مي‌شود. پيروان اين ديدگاه براي دين، ابعاد اجتماعي و غير اجتماعي قائل شده و معتقدند كه هدف دين، تنها تامين نيازهاي اين جهاني نيست و خير و سعادت آدمي در دو جهان را هدف قرار داده است. صورت‌هاي مختلف سكولاريزم و معنويت را درعرصه‌هاي مختلف فلسفي، معرفت‌شناسي، فلسفه و انديشه سياسي و عملكرد در رفتار تاريخي، اجتماعي، ديني، هستي قدسي و... مي‌توان دنبال كرد. 

اين پژوهش در پي آن است كه نگاه‌هاي مختلف سكولاريزم و معنويت را در مورد نقش دين در عرصه جامعه بررسي كند. براي وضوح و روشني بحث، در رويكرد نخست، نظرات «اميل دوركيم» را ـ‌كه داراي ديدگاه سكولاريزم از بعد نگاه مثبت به دين است‌ـ و در رويكرد دوم، نظرات «ابن‌سينا» را ـ‌كه داراي نگاه وحياني و قدسي به دين مي‌باشد‌ـ برگزيده است.

اين دو متفكر معتقدند كه وجود دين براي حيات اجتماعي ضروري است، زيرا با وجود دين، جامعه بقا پيدا مي‌كند. دوركيم معتقد است براي اين كه هم‌بستگي و انسجام در ميان افراد شكل بگيرد، وجود دين لازم است، زيرا با جمع شدن افراد در اطراف نماد دين (توتم) و انجام مناسك و مراسم، اين اتحاد حفظ مي‌شود. ابن‌سينا نيز معتقد است كه افراد در درون جامعه داراي نيازهايي هستند كه چون به تنهايي نمي‌توانند اين نيازها را برطرف سازند، از اين‌رو بايد تقسيم كار به وجود آمده، قوانيني براي نظارت بر آن شكل بگيرد كه اين قوانين از جانب خداوند و به وسيله وحي، بر پيامبر فرود آمده و ايشان مسوول اجراي اين قوانين است تا جامعه به كمال رسيده، حفظ و بقا پيدا كند.

تفاوتي كه ميان ديدگاه دوركيم و ابن‌سينا وجود دارد، اين است كه دوركيم، دين را به مثابه امر اجتماعي در نظر گرفته و آن را در حد يك نهاد اجتماعي تقليل مي‌دهد؛ و هيچ‌گونه وجه ماوراءالطبيعي براي آن قائل نيست و معتقد است كه دين، همان جامعه است و اين جامعه است كه براي الزام‌هاي اخلاقي و اجتماعي را به وجود مي‌آورد و براي آن، تنها كاركردهاي دنيوي قائل است. در صورتي كه ابن‌سينا، دين را يك امر وحياني و عقلاني ـ‌كه از جانب خداوند است‌ـ دانسته و اطاعت از دستورهاي آن را بر همه افراد جامعه واجب و ضروري مي‌داند و براي آن كاركردهاي دنيوي و اخروي قائل است.

ابن‌سينا ضرورت دين را از ديدگاه فلسفي و عرفاني نيز اثبات كرده و به تبيين و تفسير آن مي‌پردازد، ولي بررسي اين اثر در مورد ضرورت وجود دين در اين پژوهش، مربوط به اين ديدگاه‌ها نيست و ضرورت آن را از حيث نياز جامعه و كاركردهايي كه براي آن دارد، بررسي مي‌كند.

فاطمه كاظمي آراني، هدف از نوشتن كتابي درباره جامعه‌شناسي دين را چنين عنوان كرده است: «هدف ما از بررسي جامعه‌شناسي دين (نقش دين در درون جامعه) از ديدگاه ابن‌سينا و دوركيم، اين است كه ضمن تبيين و تفسير دين در درون جامعه و كاركردهاي آن، وجوه تمايز و اشتراك انديشه‌هاي آنان را شناخته، به نقاط ضعف و مثبت انديشه‌هايشان پي برده، در مقابل كساني كه معتقدند "ورود دين وحياني به جامعه" مانع از پيش‌رفت آن در عرصه‌هاي مختلف مي‌شود، پس دين حق دخالت در عرصه‌هاي سياسي و اجتماعي را ندارد، نشان دهيم كه وجود دين قدسي در تمام عرصه‌هاي جامعه، نه تنها منجر به عقب‌افتادگي جامعه نمي‌شود، بلكه اجراي فرامين آن، علاوه بر پيش‌رفت و بهبود زندگي اجتماعي، منجر به سعادت اخروي نيز مي‌گردد.»

محصول تلاش اين كتاب در سه فصل تنظيم شده است:
فصل اول با عنوان «جامعه شناسي دين از ديدگاه دوركيم»، به دو بخش تقسيم‌بندي شده است: در بخش اول، زندگي و اوضاع كلي عصر دوركيم بررسي مي‌شود، زيرا شرايط و اوضاع سياسي و فكري، تاثير عميقي روي افكار ايشان داشته و در بخش دوم به تبيين و تفسير جامعه از ديدگاه دوركيم پرداخته، كاركردها و سرنوشت دين در درون جامعه را از ديدگاه ايشان بررسي مي‌كند. به طور كلي دوركيم معتقد است كه دين، همان جامعه است و اين جامعه است كه الزام‌هاي اخلاقي و اجتماعي را به وجود آورده و افراد را به پذيرش آن وادار مي‌كند. وي كاركرد دين در درون جامعه را انسجام‌بخشي، حيات‌بخشي، خوش‌بختي‌بخشي و انظباط‌‌بخشي مي‌داند.

فصل دوم با عنوان «جامعه شناسي دين از ديدگاه ابن‌سينا» به دو بخش تقسيم مي‌شود: در بخش اول به زندگي و اوضاع كلي عصر ابن‌سينا مي‌پردازد و در بخش دوم، تبيين و تفسير جامعه و دين از ديدگاه ابن‌سينا و كاركردهاي دين را از ديدگاه ايشان بيان مي‌كند. ابن‌سينا معتقد است كه دين و نبوت، به خاطر نيازمندي‌هاي حيات اجتماعي بشر به قانون كامل و عادلانه، از جانب خدا و به وسيله پيامبر آمده است. ايشان كاركردهاي دين را آشنايي با معارف مربوط به مبدا و معاد، واجب كردن عبادات، وضع قوانيني كه منجر به ملكه عدالت مي‌شود، مديريت اجتماعي (از جمله، وضع قوانين در حوزه اقتصاد كلان، رفاه اجتماعي و خانواده)، وضع قوانين كيفري، وضع قوانين مربوط به مخالفان، وضع قوانين در ارتباط با خليفه امام (جانشين بعد پيامبر)، اعطاي اختيارات به جانشينان و جمع مشاوران براي قانون‌گذاري در حوزه معاملات و چگونگي تدبير جامعه مي‌داند.

فصل سوم به بررسي شباهت‌ها و تفاوت‌هاي انديشه دوركيم و ابن‌سينا و نقدهاي وارد بر آنها مي‌پردازد. اين فصل نيز به دو بخش تقسيم مي‌شود: در بخش اول، وجوه اشتراك انديشه‌هاي دوركيم و ابن‌سينا بررسي شده؛ اينان به نفي و طرد دين نپرداخته‌اند، بلكه وجود دين را براي حيات اجتماعي و بقاي آن لازم مي‌دانند و كاركردهايي را براي آن بيان مي‌كنند.

در بخش دوم وجوه افتراق انديشه آنان را در چهار محور پيش فرض‌ها، مباني هستي‌شناسي، مباني نظري و بعد معرفت‌شناسي و روش‌شناسي مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است.

در محور پيش‌فرض‌ها (تعريف دين)، دوركيم دو عنصر را در نظر گرفته: يكي تقسيم هستي به دو حوزه قدسي و عرفي كه دين در دل يك نهاد و سازمان شكل مي‌گيرد و براي آن، ابعاد ماوراءالطبيعي و وحياني قائل نيست، ولي ابن‌سينا دين را از جانب خدا وحي دانسته، معتقد است كه انسان هم به صورت فردي و جمعي مي‌تواند خدا را عبادت كند.

در محور مباني هستي‌شناسي، دوركيم براي دنيا اصالت قائل است و دين را در حاشيه نگاه دنيوي قرار مي‌دهد، ولي ابن‌سينا براي دين، حقيقت و اصالت قائل است و ساير ابعاد هستي در حاشيه نگاه ديني قرار مي‌گيرد.

دوركيم در محور مباني معرفت‌شناسي و روش‌شناسي تنها حس را منبع معرفتي مي‌داند، ولي ابن‌سينا وحي، نقل، حس و عقل را منبع معرفتي عنوان مي‌كند.

در محور مباني نظري، همان‌طور كه در بالا نيز اشاره شد، از ديدگاه دوركيم، «دين» همان جامعه است و جامعه الزامات خود را بر دين و افراد وارد كرده، ولي از ديدگاه ابن‌سينا، دين ـ‌كه از سوي خدا آمده‌ـ در جامعه تاثيرگذار است....

در انتهاي اين اثر، نمايه اي از اعلام و موضوعات نيز درج شده است.

چاپ نخست کتاب «جامعه‌شناسي از ديدگاه دوركيم و ابن‌سينا» در شمارگان 1000 نسخه، 160 صفحه و بهاي 30000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط