به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، روز گذشته، 25 اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی بود. بر همین اساس «ایبنا» گفتوگویی با صاحبنظران این حوزه داشت و دیدگاه آنها را درباره بهترین تحلیلهای منتشر شده درباره «شاهنامه» جویا شد.
پیشتر متن گفتوگو با محمود فتوحی، محمدجعفر یاحقی و ابوالفضل خطیبی پیرامون این موضوع در «ایبنا» منتشر شد.
منصور رستگارفسایی یکی دیگر از کارشناسان این حوزه بود و در پاسخ به این پرسش، بر ضرورت اطلاع از نیاز جامعه ادبی در این زمینه تاکید کرد. وی در ابتدا با اشاره به چاپهای مختلف «شاهنامه» به بررسی این نسخههای مختلف پرداخت و سپس از برپایی همایش «هزاره فردوسی» در سال ۱۳۱۳ و چاپ مجموعه مقالات آن به عنوان نقطه عطفی در شاهنامهپژوهی یاد کرد.
«شاهنامه» و نیازهای جامعه ادبی
وی در گفتوگو با «ایبنا» گفت: برای انتشار آثاری درباره «شاهنامه» و در زمینههای مختلف نیازمند آن هستیم که بدانیم جامعه ادبی و علاقهمندان این حوزه به چه پژوهشها و آثاری احتیاج دارند.
رستگارفسایی در ادامه توضیح داد: در آغاز بهدستآوردن متن منقح و صحیح از «شاهنامه» یکی از اساسیترین ضرورتهای این حوزه بود. تا هنگامیکه متن صحیح و دقیقی نداشته باشیم که برای خوانندگان قابل اعتماد باشد، نمیتوانیم آثاری تحلیلی درباره آن متن تدوین کنیم؛ چراکه اصالت آن مطلب زیر سوال است. یا اینکه ما در صحت و سقم آن متن تردید داریم.
وی افزود: بنابراین بدون دستیابی به متن اصیل، هیچ تحلیل ادبی نمیتواند صد درصد موفق و صحیح باشد. بر همین اساس نخستین کار در این زمینه پیدا کردن متن منقح «شاهنامه» است. هنگامیکه به تاریخ گذشته نگاه میکنیم میبینیم افرادی با توجه به نسخههای خطی مختلف در کتابخانههای دنیا یا ایران سعی در دست یافتن به یک متن دقیق و درست داشتهاند.
صحت و سقم نسخ خطی
این شاهنامهپژوه با تاکید بر تلاش بسیاری از محققان این حوزه اظهار داشت: از زمانیکه «ترنر ماکان» شروع به چاپ «شاهنامه» کرد، توجهها به یک مطلب جلب شد؛ اینکه این چاپها براساس کدامیک از نسخ خطی موجود تنظیم شده و مورد استفاده قرار گرفتهاند. در گذشته بسیار دشوار بود که به پاسخ این سوال دست یابیم؛ چراکه هنوز بسیاری از متون خطی «شاهنامه» پیدا نشده بود و دسترسی به کتابخانههای بزرگ میسر نبود.
وی ادامه داد: افرادی که متنی از «شاهنامه» را فراهم میکردند سعی داشتند نشان دهند که حداقل از یک نسخه اصیل و کامل «شاهنامه» بهره گرفتهاند. با گذشت روزگار در بازههای زمانی مختلف نسخههای خطی جدیدی پیدا میشد که هر یک ویژگیهایی داشتند؛ اما هیچیک صد درصد مطلوب و ایدهآل نبودند. گاهی نسخهای قدیمی اما ناقص و گاهی نسخهای کامل اما بدون اعتبار قدمت بوده است.
رستگارفسایی درباره چاپهای نخستین «شاهنامه» گفت: در تحقیقات انجام شده از تطبیق، مقابله و مقایسه نسخهها خبری نبود. پس بسیار دشوار بود که یک متن را بتوان تایید کرد و گفت براساس کاملترین نسخه و متن تدوین شده است. البته این امر بدان معنی نیست که نسخههایی که در آن روزگار منتشر شدهاند همگی واجد این شرایط نبودهاند.
وی توضیح داد: فردوسی از سال ۳۸۴ قمری سرایش «شاهنامه» را آغاز کرده است و تا سال ۴۰۰ آنرا نهایی میکند. از آن زمان تا امروز، بسیاری از علاقهمندان «شاهنامه»، در قلمرو وسیع ایران نسخههای بسیاری را کتابت کردهاند. برخی از این نسخهها به سفارش درباریان و توسط خطاطان مشهور نوشته شده است.
«شاهنامه» و نفوذ آن در میان مردم
این استاد زبان و ادبیات فارسی یادآور شد: اما واقعیت این است که مردم به «شاهنامه» علاقهمند بودند و در مناطق مختلف با سلیقههای گوناگون «شاهنامه» نوشته شده است. متاسفانه به تمام این نسخهها دسترسی نداریم؛ چراکه طی این سالها از نظر مسائل نظامی، جنگ و غارتگریها، چنین مسائلی آفتها و آسیبهای مختلفی به این کتابها وارد کرده و سبب شده است بخش ناقصی از این آثار برجای بماند.
وی به گذشت بیش از یک هزار سال از سرایش «شاهنامه» اشاره و تشریح کرد: این امر سبب شده است گاه بخشهایی از آن توسط برخی از کاتبان به خوبی نوشته نشود و مورد تحریف قرار بگیرد. اما با این وجود، مجموعه این نسخهها که هر یک در نقاط مختلف جهان قرار دارد، گنجینهای عظیم را تشکیل میدهد. بحث دیگر درباره نسخههای خطی این است که دستهبندی نسخههای خطی تاریخدار و بیتاریخ و نسخههای خطی ناقص و کامل در ارتباط با آنها صورت میگیرد.
رستگارفسایی افزود: نسخههای خطی تاریخدار و بیتاریخ بسیاری در کتابخانههای کشورهایی چون قاهره، اروپا، ترکیه و ایران موجود است؛ اما سوالی که ایجاد میشود این است که چه تعداد از این نسخهها هنوز در کتابخانههای شخصی نگهداری میشود و پیدا نشدهاند.
کاتبان و روایت «شاهنامه»
وی در ادامه توضیح داد: از یک سو برخی از صاحبان این شاهنامهها بنابر دلایلی آن را نمایش نمیدهند. از سوی دیگر پیدا کردن متن تاریخدار «شاهنامه» مسالهای دشوار است. همچنین معمولا کاتب دوم تمام مطلب را براساس متن کاتب نخست مینوشته است. بنابراین گاهی متنی بعد از فردوسی پیدا شده که تاریخدار است؛ اما واقعا قدیمی نیست. به عبارت دیگر علاوه بر اشتباهات نسخه اولیه، اشتباهات دیگری نیز به آن افزوده شده است.
این پژوهشگر افزود: بر همین اساس پیدا کردن تمامی نسخههای خطی، یک مساله و مقایسه آنها و دریافتن اصالت نسخهها، مسئله دیگر است. همچنین نکته دیگر این است که چگونه به یک متن کامل و یا یک متن ناقص اعتماد کنیم.
چاپهای مختلف «شاهنامه»
وی در ادامه توضیحاتی درباره چاپهای گوناگون «شاهنامه» طی سالهای مختلف ارائه کرد:
در سال ۱۸۱۱ در گوتینگن آلمان «شاهنامه» توسط لامسدن به طبع رسید. نخستین جلد این چاپ با حروف سربی، به خط نستعلیق و در بیش از ۷۰۰ صفحه منتشر شد. لامسدن وعده داده بود که «شاهنامه» را در هشت جلد منتشر میکند؛ اما فقط توانست جلد نخست آن را به چاپ برساند و حتی نام کتاب نیز اشتباه بود. در هر حال او جزو پیشگامان این عرصه بود.
چاپ دوره کامل «شاهنامه» توسط ترنر ماکان، نظامی انگلیسی، در هند صورت گرفت. این طبع خیلی زود مورد توجه و محبوب شد. نخستین چاپ آن در ۱۸۲۹، یعنی کمتر از ۲۰۰ سال پیش انجام شد.
پس از آن نیز چاپ معروف دیگری توسط دانشمند فرانسوی، ژول مول به قطع بزرگ سلطانی(نسخه نفیس و بزرگ)، در پاریس منتشر شد. این کار در فاصله ۱۸۳۰ تا ۱۸۸۰ به چاپ رسید. به عبارت دیگر ژول مول ۴۰ سال از عمر خود را صرف انجام این کار کرد. کاری که فردوسی خود ۳۰ سال برایش زمان گذاشت.
او ۱۳ نسخه مهم در کتابخانههای هند شرقی و لندن دیده بود و این نسخهها را با چاپ ترنر ماکان مقایسه کرده و متن جدید و معتبری را به وجود آورده بود. این اثر به فرمان پادشاه فرانسه در چاپخانه فرانسوی و در مجموعه نسخههای چاپ نشده شرقی منتشر شد. از نظر هنر، زیبایی و حروف بسیار ممتاز بود و به دو زبان فارسی و فرانسه به چاپ رسید.
در ایران و در حدود سال ۱۳۴۴ قسمت فارسی شاهنامه ژول مول در قطع جیبی منتشر شد و این امر به آشنایی وسیع ایرانیان با «شاهنامه» انجامید.
البته پیش از این کتاب چاپ دیگری از شاهنامه به وجود میآید که فلورانس آلمانی در سالهای اواخر قرن ۱۹ در سه جلد آنرا منتشر میکند. اما این چاپ تمام «شاهنامه» را پوشش نمیدهد و تا داستان دارا آمده است. او فرهنگ ایرانی را میشناخت. این چاپ هم ناقص بود اما تا حدی خوب بود.
اما در سال ۱۲۶۳ قمری یعنی حدود ۲۰۰ سال پیش در تهران چاپ سنگی «شاهنامه» در قطع رحلی و توسط یکی از تجار آن زمان به نام حاج محمدحسین تهرانی منتشر شد. این چاپ در حقیقت یکی از نسخ قابل توجه زمان خودش بود. چاپ «شاهنامه» در بمبئی و توسط محمدابراهیم ابنمحمدحسین خان اولیاسمیع شیرازی از دیگر چاپهای معروف «شاهنامه» است.
چاپ اولیاسمیع با تصویر همراه بود و در قطع بزرگ رحلی منتشر شد. سرمایهگذار آن نیز یک تاجر شیرازی بود. این اثر را به ایران میآورند و براساس این چاپ، چند «شاهنامه» دیگر به طبع میرسد. از دیگر چاپهای «شاهنامه» در ایران یکی از «امیربهادر جنگ» معروف به «شاهنامه امیربهادری» است. این اثر در قطع سلطانی و رحلی طی چهار سال به طبع رسید. در آغاز آن عکس مظفرالدین شاه و در انتهای کتاب عکس امیربهادر دیده میشد.
محمد صادق امیری فراهانی معروف به ادیب الممالک فراهانی نیز یکی از چاپهای معروف «شاهنامه» را ارائه کرد که در شهرت مانند چاپ اولیاسمیع بود.
«هزاره فردوسی» و آغاز شاهنامهپژوهی
رستگارفسایی در ادامه به اوج شاهنامهپژوهی اشاره و تشریح کرد: تمام این حوادث درباره «شاهنامه» هنگامی به اوج و کمال خودش میرسد که جشن «هزاره فردوسی» در سال ۱۳۱۳ برگزار میشود. در آن زمان برای نخستین بار کنفرانس بینالمللی بزرگی در ایران برپا شد. این همایش برای بزرگداشت و بررسی مقام فردوسی بود و در تهران و مشهد برگزار شد. این همایش نقطه عطف فردوسیشناسی و شاهنامهشناسی بود که با حضور بسیاری از بزرگان این حوزه برپا شد.
وی درباره کتاب مجموعه مقالات این همایش توضیح داد: این کتاب با عنوان «هزاره فردوسی» منتشر شد و در برگیرنده مقالات ارائه شده در این همایش بود. این اثر از معتبرترین مجموعه مقالات به حساب میآید؛ چراکه آغاز توجه علمی و دقیق به شاهنامهشناسی بود. این کتاب هنوز نیز یکی از منابع معتبر در زمان حاضر است. چاپ نخست آن در تهران به صورت نفیس صورت گرفت که با عکسی از فردوسی در ابتدای کتاب همراه شده بود.
علیاصغر حکمت خطابه خود را در آغاز همایش و نیز محمدعلی فروغی مقاله خود را با نام «مقام فردوسی و اهمیت شاهنامه»، به فرانسه خواندند.
سیدحسن تقیزاده(بزرگترین فردوسی)،ملکالشعرای بهار، محمد قزوینی، محمد اسحاق(انوار فردوسی در هندوستان)، عباس اقبال آشتیانی(نقش و نگار داستانهای ایران باستان) برتلس(نظم در شاهنامه)، ماسکویچ(حماسه در ایران باستان)، صادق رضازاده شفق(شاهنامه فردوسی از لحاظ دینی)، رشید یاسمی(اعتقاد درباره فردوسی، کوشش و تقدیر)، عبدالوهاب عظام(نسخ چاپ عربی شاهنامه) و نصرالله صفی(مقایسه شاهنامه برای نخستین بار با ایلیاد و ادیسه هومر) از جمله افرادی بودند که در این همایش مقالات خود را ارائه کردند.
این شاهنامهپژوه با تاکید بر حضور ۸۱ نفر شاهنامهپژوه از کشورهای مختلف در همایش «هزاره فردوسی» اظهار داشت: به عبارت دیگر نمایندگانی از ژاپن، پاکستان، هند، شوروی سابق، انگلستان، ترکیه، آفریقا، افغانستان، عراق، دانمارک و فرانسه در این همایش حضور یافتند. این کنگره منظم، پربار و نخستین تجربه ایرانیها در برگزاری چنین همایشی با جنبه بینالمللی بود.
مسیر رو به تعالی شاهنامهپژوهی
وی در ادامه یادآور شد: پس از این همایش شاهنامهشناسی در مسیر رو به تعالی خود قرار گرفت و پای «شاهنامه» و فردوسی به دانشگاهها کشیده و سبب شد در مجامع بینالمللی مطرح شود.
رستگارفسایی به دیگر چاپهای «شاهنامه» اشاره کرد و گفت: «شاهنامه کلاله خاور» از چاپهای معتبر است که در ۱۳۱۲ و مقارن با این همایش، همراه با مقدمه رشید یاسمی توسط وزارت فرهنگ آن زمان به چاپ رسید. البته این چاپ بعدها توسط ناشران دیگر نیز منتشر شد.
وی توضیح داد: یکی از اتفاقات مبارک در چاپ «شاهنامه» در سالهای مقارن با «هزاره فردوسی» چاپ «انتشارات بروخیم» تهران بود. این دوره ۱۰ جلدی در سال ۱۳۱۵ منتشر شد. نسخه ترنر ماکان و ژول مول هم در چاپ این اثر نقش داشتند. جلد نخست چاپ بروخیم با تصحیح مجتبی مینوی منتشر شد. جلد دو تا پنج توسط عباس اقبال، جلد شش توسط سلیمان حییم و جلد هفت، هشت، نه و ده توسط سعید نفیسی تصحیح و منتشر شد. این اثر حدود ۱۰۰ پرده نقاشی را همراه داشت و تا پیش از چاپ مسکو نسخه بسیار ارزشمندی بود.
وی در ادامه اظهار داشت: دبیرسیاقی نیز در سال ۱۳۳۵ در شش جلد و براساس نسخه ترنر ماکان چاپی از «شاهنامه» را ارائه کرد. اما پس از چاپ بروخیم «شاهنامه» دچار تحول میشود و دانشمندان روسی موسسه شرقشناسی مسکو براساس نسخههای خطی ۲۰ سال پس از این چاپ، چاپ جدیدی را ارائه میکنند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی با اشا ره به انتقال کانون شاهنامهپژوهی از ایران به مسکو در آن زمان، گفت: چاپ مسکو نیز به عنوان یک چاپ مستند و براساس متون خطی مورد اعتماد در کتابخانههای دنیا صورت گرفت و دستاندرکاران آن همگی دانشگاهیان و محققان بودند. کار علمی موسسه شرقشناسی اتحادیه جماهیر شوروی آن روزگار کار وسیعی بود.
وی ادامه داد: نخستین جلد آن در سال ۱۹۶۰ در سلسله آثار معروف به ادبیات خاوری در مسکو چاپ شد. پس از ورود این چاپ به ایران تقریباً چاپهای دیگر به سایه رفتند. البته هرچند اساس و مبنای این چاپ، علمی بود، اما مشکلاتی نیز داشت. به عنوان مثال این نکته سوال بود که گزینش ابیات بر چه اساسی صورت گرفته است.
رستگارفسایی یادآور شد: پس از چاپ مسکو از سال ۱۳۵۱ به بعد مجتبی مینوی سعی کرد شاهنامهای در داخل ایران به چاپ برساند؛ اما متاسفانه نتوانست این کار را انجام دهد. البته «شاهنامه» به دست یک فرزند ایرانی دیگر در آلمان تصحیح و منتشر شد.
تصحیح دقیق خالقیمطلق از «شاهنامه»
وی با تاکید بر تلاش جلال خالقی مطلق اظهار داشت: او طی سالهای بسیار کوشید تا چاپ علمی و دقیقی از «شاهنامه» ارائه کند. او این کار را براساس مقایسه دقیق و دلسوزانه قدیمیترین نسخههای خطی «شاهنامه» انجام داد. البته اساس کار او نسخه فلورانس بود.
این پژوهشگر در ادامه توضیح داد: هر چند برخی محققان در قدمت این نسخه نسبت به نسخه لندن تردید داشتند، اما کار خالقی مطلق از این جهت اعتبار و ارزش دارد و باید به چشم یک متن نزدیک به نهایی به آن نگاه کنیم که مصحح در این متن نگاهی مبتنی بر پدیدههای علمی و تحقیقی داشته است. این اثر در ایران، توسط انتشارات دایرةالمعارف اسلامی و در هشت جلد به چاپ رسیده است.
وی در پایان افزود: پس از آن نیز چاپهای دیگر از «شاهنامه» صورت گرفته است و البته ارزش کار گذشتگان را نیز نباید نادیده گرفت. برهمین اساس امیدوارم کار شاهنامهپژوهی ادامه یابد؛ چرا که خالقی مطلق خود گفته است این کار را بر اساس نسخ موجود انجام داده و امیدوار است آیندگان با دسترسی به نسخههای نویافته تصحیح بهتری از «شاهنامه» ارائه کنند.
دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۸
نظر شما