ويراستار فرهنگنامه كودك معتقد است: فرهنگنامه كودك زباني كودكانه و نگاهي ايراني دارد و در همان حال، كاملاً درباره ايران و ايراني نيست و به همين خاطر يك كشور آسيايي با حذف چند مدخل و ترجمه اثر، ميتواند آنرا در اختيار بچههاي كشورش بگذارد.-
اين فرهنگنامه، نخستين كتاب مرجعي است كه كودكان مقطع ابتدايي را مخاطب خود قرار داده و تمام مدخلهاي موردنياز گروههاي سني «الف» و «ب» مانند جانوران، علوم، بدن انسان، دين، بازيها، جغرافي، ايرانشناسي و اطلاعاتي درباره كشورهاي مختلف جهان را در خود دارد. در ساير كشورها چنين فرهنگنامهاي با نام «نخستين فرهنگنامه من» مشهور است. «بهروز رضاييكهريز » و «عليرضا باقريجبلي»، ويرايش محتوايي فرهنگنامه كودك را برعهده داشتهاند. «رضاييكهريز» در گفتوگو با خبرنگار ما ويژگيهاي اين اثر را برشمرد.
او درباره ويژگيهاي خاص و منحصر بهفرد «فرهنگنامه طلايي كودك»
گفت: به نظر من ويژگي ممتاز اين فرهنگنامه، زبان آن است. همه كوشش ما در وهله نخست صرف اين موضوع شد كه زبان فرهنگنامه بسيار ساده باشد. دومين ويژگي برجسته آن، بومي بودن كار است؛ به اين معني كه همه نوشتهها، عكسها و تصاوير فرهنگنامه، كار نويسندگان و هنرمندان ايراني است. البته قرار ما اين بود كه فرهنگنامهاي كودكانه و با نگاه ايراني توليد كنيم؛ اما نميخواستيم همه فرهنگنامه درباره ايران و ايراني باشد. تصور ميكنم طوري كار كردهايم كه اگر به فرض يك كشور آسيايي بخواهد اين كتاب را ترجمه كند، ميتواند با حذف چند مدخل محدود، بهراحتي آن را ترجمه كند و در اختيار بچههاي كشورش بگذارد.
رضاييكهريز با اشاره به اين كه در مدخلها و نمونههاي اين فرهنگنامه، مثالهايي درباره كشور ايران هم آمده است، اظهار كرد: همانطور كه مثالهايي از كشورهاي ديگر وجود دارد، از ايران نيز مثالهايي آمده است. البته به دليل آنكه فرهنگنامهاي به زبان فارسي توليد ميكنيم، برخي از مدخلها را اساساً با محوريت ايران ديدهايم؛ مانند «ايران امروز» يا «همسايگان ايران» و يا مدخل «ايران باستان» را در مقايسه با تمدنهاي بزرگ ديگر كمي پررنگتر گرفتهايم.
ويراستار «فرهنگنامه طلايي كودك» درباره تفاوتهاي اين اثر با آثار مشابه خارجي كه به فارسي ترجمه شدهاند، گفت: يك مشكل جدي در فرهنگنامههايي كه ترجمه ميشوند (گذشته از غلطهايي كه يك مترجم همهفن حريف به متنهاي تخصصي وارد ميكند)، حاكم بودن نگاه غربي در جاي جاي آنهاست. مترجمان ما هر قدر در ترجمه دقت داشته باشند، بيشتر به اين نگاه خدمت ميكنند. حتي مترجمان حساس هم با همه مراقبتهايي كه دارند، ناگزير گاهي تن به سيطره متن بر ترجمه ميدهند.
مشكل تصاوير هم كه دو چندان است. يعني تقريباً عيناً به چاپ ميرسند (به جز استثناهايي كه دست كاري يا حذف ميشوند) و همان پيامي را كه مؤلفان غربي دوست دارند، به خواننده ايراني ميرسانند. كوشش ما اين بود كه اين مطالب و تصاوير يك بار از صافي ذهن و ضمير نويسندگان (و نه مترجمان) بگذرد و خروجي آن، نوشته و تصويري باشد خالي از نگاه غربي. گرچه در هر حال نويسنده و تصويرگر ما خاليالذهن نيست و از مطالبي كه ميخواند يا تصاويري كه ميبيند تأثيرپذيري دارد.
رضايي در بخش ديگري از اين گفتوگو با اشاره به اينكه فرهنگنامه طلايي كودك بيش از صد مدخل دارد و تقريباً به نيازهاي يك كودك شش تا هشت سال در آن پاسخ داده ميشود. گفت: در تهيه اين كتاب مرجع، سطح متوسط كودكان درنظر گرفته شده است. ما اين مدخلها را به هشت محور كلي تقسيم كردهايم: تاريخ، جغرافيا، علوم تجربي، فناوري، علوم زمين، جانوران، فضا، فرهنگ و جامعه.
مخاطبان مستقيم ما در اين فرهنگنامه، مشخصاً كودكان پايههاي اول تا سوم دبستان هستند. پيداست كودكان اول دبستان هنوز توانايي خواندن هيچ كتابي از جمله همين فرهنگنامه را ندارند. از اين رو بايد از اعضاي خانواده كمك بگيرند؛ اما اميدواريم پس از گذراندن پايه اول ابتدايي، به تنهايي قادر به خواندن متن و درك محتواي آن باشند. ما همه كوششمان را كردهايم كه اين اتفاق بيفتد.
رضاييكهريز همچنين در پاسخ به اين پرسش كه مداخل و مثالها با توجه به كتابهاي درسي انتخاب شده است يا اطلاعاتي فراتر از كتابها را در اختيار مخاطبان قرار ميدهد، توضيح داد: همكاران ما پيش از نوشتن مطالب، كتابهاي درسي را ديدهاند. برخي از مؤلفان و مشاوران فرهنگنامه اصلاً خودشان از مؤلفان كتابهاي درسي و معلمان مدارس هستند. بهطور كلي فرهنگنامه براي ارايه اطلاعات از سبك خاص خوش پيروي كرده است. اين سبك ويژه، گاهي اجازه داده مطالب از كتاب درسي فراتر برود؛ گاهي فراتر نرفته، اما همان موضوعات را با شيوه جذابتر و گوياتري مطرح كرده است؛ گاهي هم شايد نكاتي در كتاب درسي بوده كه فرهنگنامه به آنها نپرداخته است اما اگر پاسخ كلي بخواهيد، ميتوانيم بگوييم كه مجموعاً سطح اطلاعات فرهنگنامه بالاتر از كتابهاي درسي است و البته منطقي هم هست. در غير اين صورت ضرورتي نبود كودك كتابي غير از كتابهاي درسياش را بخواند.
ويراستار فرهنگنامه طلايي كودك درباره گروه مولفان اين فرهنگنامه نيز گفت: در تهيه و آمادهسازي فرهنگنامه، از همكاري بيش از 10 نويسنده و چند مشاور (در بخشهايي كه برشمرده شد) بهره گرفته شده است. در بخش تصويرگري، سياست ناشر اين بود كه براي حفظ يكدستي كار، از يك تصويرگر استفاده شود. بر اينها، همكاري چند عكاس و صفحهآراي محترم كتاب را هم بايد بيفزاييد.
او درباره نحوه گردآوري اطلاعات موردنياز براي تاليف اين فرهنگنامه هم گفت: نويسندگان فرهنگنامه عموماً در همان زمينههايي قلم زدهاند كه تحصيل يا كار كردهاند. از طرف ديگر، اطلاعات عرضه شده براي اين مخاطب، عموماً سخت و پيچيده نيست. زحمت اصلي نويسندگان در انتخاب مطالب و طرز بيان آنها بود. از اين نظر مهم بود كه همكاران ما علاوه بر برخورداري از تخصص، قادر باشند نوشتههاي خود را به زبان كودكانه و البته در قالب ويژهاي كه براي فرهنگنامه انتخاب شده بود، ارائه دهند.
بهروز رضاييكهريز به عنوان نكته پاياني گفت: ما ميدانيم جاي برخي از مدخلها در اين فرهنگنامه خالي است اما از ابتدا تصميم داشتيم حجم فرهنگنامه در حدي باشد كه مخاطب بتواند آن را در دست بگيرد و بدون احساس سنگيني آن را ورق بزند و بخواند و از خواندنش لذّت ببرد. اميدواريم به اين هدف رسيده باشيم.
نظر شما