شنبه ۹ مهر ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
غريبي ادبيات پايداري در باغ موزه دفاع مقدس

اكرم دشتبان، خبرنگار: تصور نمي‌كردم كه باغ موزه دفاع مقدس بعد از مدت‌ها وعده و وعيد جايي غير از آن باشد كه در پايتخت ايران نتواند گوشه‌اي از حماسه هشت سال دفاع مقدس را به جمعيت 12 ميليوني تهران نشان دهد...

خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، اكرم دشتبان ـ حبرنگار: تصور نمي‌كردم كه باغ موزه دفاع مقدس بعد از مدت‌ها وعده و وعيد جايي غير از آن باشد كه در پايتخت ايران نتواند گوشه‌اي از حماسه هشت سال دفاع مقدس را به جمعيت 12 ميليوني تهران نشان دهد. 

باغ موزه‌اي شبيه به منطقه‌‌اي مرزي، كه با چند مانع و نوارهاي زرد براي خود محدوده‌اي جدا از پارك طالقاني ساخته است. تا آنجايي كه براي رفتن به سالن آمفي‌تئاتر و پوشش خبري برنامه «چيستي ادبيات پايداري»* كه به دعوت يكي از مسوولان وارد آن شده‌اي، آنقدر سوال پيچ شوي كه با گرفتن شماره همراه قاسم قاسم‌خاني، رييس كتابخانه تخصصي باغ موزه، نگهبان‌ها توجيه شوند و بعد وارد سالن شوي. 

مجتمعي بزرگ، كه در هفته دفاع‌مقدس هم خلوت است! اينجا بلندترين صدا، ‌صداي قدم‌هايم و قدم‌هاي نگهبانان است كه از هر گوشه سرك مي‌كشند و تو از ياد مي‌بري كه در باغ موزه‌اي قدم مي‌زني كه مزين به نام دفاع‌مقدس است و هويتش را تنها تصاوير و پوسترها و دكورهاي نيمه رها شده و گاه در حال ساخت به تو ياد آور مي‌شوند. 

ورود به سالن آمفي‌تئاتر و ديدن افراد حاضر در برنامه بيش از همه تو رابه فكر فرو مي‌برد. افرادي كه به گفته خودشان، كاركنان باغ موزه‌اند و فقط براي پركردن صندلي‌ها و احترام به خواهش همكار در اين جلسه حاضر شده‌اند.

شنيدن حرف‌ها و ديدن اين فضا دلت را به درد مي‌آورد. تا آنجا كه بيش از گذشته دلت براي جايگاه و سرنوشت ادبيات پايداري در خانه چند ميلياردي‌اش مي‌سوزد. ادبياتي آنقدر غريب كه وقتي دكتر محمد حنيف از «چيستي ادبيات پايداري» حرف مي‌زند و به ريشه‌هاي ادبيات جنگ در سياست اشاره مي‌كند،‌ حاضران همه چيز را به تفاوت نگاه به فرهنگ پايداري سوق مي‌دهند. گفت‌و‌گويي كه به گفته شاهرخ تندرو صالح قرار است مشاركتي باشد، اما حاضران كه گويي براي نخستين بار است كه عبارت «چيستي ادبيات پايداري» را شنيده‌اند، تنها به عقربه‌هاي ساعت بسته شده بر روي مچ دست‌شان نگاه مي‌كنند. يكي از حاضران باز هم از سياست مي‌پرسد و حنيف براي آن‌ها توضيح مي‌دهد كه در اينجا براي «چيستي ادبيات پايداري» كنار هم جمع شده‌اند. نتيجه برنامه آنقدر خسته‌كننده است كه اين دو سخنران بهتر از همه‌ مي‌دانند كه اين كاركنان يا به تعبير روابط‌ عمومي نويسندگان جوان عرصه دفاع مقدس، هنوز مفهوم واژه دفاع‌مقدس را نمي‌دانند، چه برسد به چيستي ادبيات پايداري.

در اينجا «چيستي ادبيات پايداري» را به راحتي و فارغ از واژگان، از نگاه، حرف‌ها و رفتار حاضران مي‌توان دريافت. افرادي كه به گفته خود راوي اين باغ موزه‌اند. اما ادبيات آن را نمي‌شناسند. تا آنجا كه بر كارشناسان برنامه ايراد مي‌گيرند كه چرا مباحث را به صورت پراكنده عنوان كرده‌اند. مباحثي مانند تعريف ادبيات پايداري، شاخصه‌هاي آن، نقد ادبيات پايداري و ميزان رشد كتاب‌هاي منتشر شده كه به اجمال به آن‌ها اشاره شد!

اين گونه نقدها جاي بسي شگفتي است! به واقع باغ موزه دفاع مقدس با كدام هدف، براي شناساندن چه فرهنگي و آشنايي مردم با چه شاخصه‌هاي ساخته شد كه كاركنان آن با ادبيات دفاع مقدس بيگانه‌اند. شايد اين برنامه‌ها هم جزو آن مباحثي باشد كه قرار است در كارنامه مدير يا مسوول سازمان براي‌ نشان دادن راندمان كاري ثبت شود يا شايد كم تجربگي! اما هرچه هست نقطه ضعفي است كه نمي‌توان روي آن سرپوش گذاشت.

*گزارش اين برنامه 5 مهر 1390، ساعت 11:34 در «ايبنا» منتشر شده است.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۵
    سلام من به عنوان یکی از کارمندان موزه دفاع مقدس از این خانم خبرنگار خواهشمندم اطلاعات بیشتری راجع به این موزه کسب کنند بعد مطلب بنویسند .اگرهم نگهبانها سخت گیری در مورد ورود ایشان داشته اند امری طبیعی است چون بدون هماهنگی هیچ فردی نمی تواند وارد مجوعه شود ضمنا تمام مراکز هم وضع این منوال است وقبلا باید هماهنگی صورت بگیرد. ومن ا...توفیق

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها