راجر فاولر، زبانشناس صاحبنام انگليسي، در كتاب «زبانشناسي و رمان» چارچوب نظري جديدي را براي نقد رمان ارايه ميكند. او اين چارچوب نظري را از تلفيق نظريههاي زبانشناسي نوآم چامسكي، مايكل هاليدي و برخي روايتشناسان فرانسوي به دست آورده است.-
وي رويكرد نويسنده در اين كتاب را آميزگرانه يا التقاطي دانست و گفت: دو نظريه ژرفساخت و روساخت چامسكي در دستور زبان گشتاري، تاكنون تنها به بررسي زبان طبيعي پرداختهاند و كاري به زبان ادبي نداشتهاند. فاولر اين نظريهها را براي بررسي زبان ادبي ناكامل ميدانست و به همين دليل، آنها را با برخي ديگر از نظريههاي زبانشناختي تلفيق كرد.
به گفته غفاري، با استفاده از اين نظريه ميتوان جنبههاي مختلف يك گفتمان و متن، كليت و حتي جملههاي آن را تحليل كرد.
وي رويكرد ساختاري را نيز براي اين نظريه قايل شد و گفت: شالوده نظري فاولر را همان بحث قديمي فرم و محتوا تشكيل ميدهد. او معتقد است ساختار و محتوا در نهايت، قابل تفكيك از يكديگر نيستند.
غفاري ادامه داد: بر اين اساس، ساختار يك متن جداي از محتواي آن نيست و ميتوان با تحليل ساختار يك متن، به درونمايه آن دست يافت.
كتاب «زبانشناسي و رمان» مجوز نشر را دريافت كرده است و تا كمتر از يك ماه آينده از سوي نشر ني منتشر ميشود.
نظر شما