بسياري از انسان ها، محیط پیرامون خود را با چشمانشان درک و دريافت مي كنند و آن را به گونههای متفاوت بروز مي دهند از جمله، انتقال آنها روي كاغذ و ...اما یک فرد نابینا چگونه درك خوداز محيط و افراد اطرافش را در قالب نوشتار بيان ميكند؟/
یک فرد نابینا، از شش سالگی نیاز به آموزش خط بریل دارد. در ابتداي آموزش، حس لامسه فرد تحریک میشود، نظير تشخیص بزرگ و کوچک، زبر و نرم و همچنين درشت و ریز.
پس از تقويت اين حس، آموزش شش نقطه انجام ميشود. فرد نابيناي مبتدي، ابتدا توسط لوحي آموزش ميبيند كه از خانههاي مستطيل شكلي تشكيل شده است و هر مستطيل شش نقطه دارد. اين لوح پلاستيكي مانند كتاب باز ميشود و مقوايي بين آن قرار ميگيرد و فرد توسط يك قلم ويژه در داخل مستطيلها، نقاط حرف مورد نظرش را ميفشارد. حروف در خط بريل با يك تا شش نقطه نوشته ميشوند. كاملترين حرف فارسي هم كه شش نقطه را به خود اختصاص ميدهد، حرف«ظ» است.
حروف بريل در گذشته توسط دستگاهي به نام«پركينز» نوشته ميشدند. امروزه نرمافزاري به نام جاز(jawz) اين كار را انجام ميدهد. اين نرمافزار روي رايانه نصب و با فشردن هر يك از دكمههاي صفحه كليد، آن حرف براي نابينا خوانده ميشود.
پيش از آنكه به بررسي نحوه چاپ و انتشار آثار مكتوب ويژه نابينايان بپردازيم، نگاهي كوتاه به چگونگي دريافتهاي عيني و حسي نويسندگان و اهل قلم نابينا خواهيم داشت.
سوال مهم اين است كه نابينا با چه ابزاري محيط پيرامونش را ميشناسد و به نگارش در ميآورد؟ آيا رنگها، بلندي درخت سرو يا زلالي آب است كه نويسنده نابينا را به شعر گفتن واميدارد يا او ادراكات ديگري دارد كه براي ما قابل لمس نيستند؟!
«مهين زورقي» شاعر و نويسنده نابينايي است كه شعر گفتن را از 17 شهريور سال 1357 آغاز كرد؛ زماني كه دانش آموز دوره راهنمايي بود. وي درباره احساسي كه او را به شعر گفتن وا ميدارد، ميگويد: «مسلما براي شعر گفتن توصيف و احساس لازم است. در ذهن نابينا، اين توصيفات و احساسات به دو شكل نقش ميبندد. بخشي از آنها از طريق علم دريافت ميشود كه نابينا آن را از طريق پرسش از اطرافيان خود كسب ميكند و بخش ديگر اين توصيفات و احساسات، ناشي از تغييراتي است كه در ذهن نابينا به صورت خيال شكل ميگيرند.»
زورقي كه تاكنون سه مجموعه شعر از او منتشر شده است، نوشتن را نياز كسي ميداند كه به نوشتن علاقه دارد و ميگويد: «من هر زمان كه حس نوشتن وجودم را فرا ميگيرد، بايد به هر طريق ممكن، اين نياز را برطرف كنم تا روحم آسوده شود.»
وي انسان را موجودي ناشناخته ميداند كه بخشهاي زيادي از احساسات او هنوز به درستي كشف نشدهاند و معتقد است: «آنچه يك نابينا احساس ميكند، شايد چيزي شبيه به الهام باشد كه در وجود همه انسانها وجود دارد، اما چون نابينا از آن بهره بيشتري ميگيرد، آن احساسات در وجودش متبلورترند.»
زورقي كه اكنون كتاب«پيانوي پاييز» را در دست انتشار دارد، معتقد است: «هنوز امكانات زيادي در حوزه نشر و توزيع در كشورمان براي مطالعه نابينايان فراهم نشده و در حوزه نشر كتابهاي بريل با كمبود امكانات روبروييم.»
وي از نشرياتي گلايه ميكند كه علاوه بر داشتن امكانات مطلوب براي نشر بريل، كمتر اينكار را انجام ميدهند. او همچنين از مسوولان حوزه نشر ميخواهد كه فرصت نوشتن را براي نابينايان و ساير معلولان به گونهاي فراهم كنند كه فرد معلول هزينه زيادي را براي نشر آثارش متقبل نشود. وي پيشنهاد ميكند: «براي فرهنگسازي هم كه شده، آثار نابينايان و معلولان با كمك هزينه دولتي به چاپ برسند.»
حسينعلي سازمند، مسوول انتشارات دانژه كه مجموعه شعر «من تو را كال نخواهم چيد» مهين زورقي را به چاپ رسانده، درباره نحوه نشر آثار نابينايان ميگويد: «تفاوتي بين نشر آثار نابينايان و افراد معمولي وجود ندارد. نابينايان نيز بايد فايل آثار خود را درقالب word تهيه كنند و در اختيار ناشر قرار دهند تا طبق روال عادي، اثرشان داوري شود و مراحل چاپ را طي كند.»
وي درباره برجستهسازي جلد كتابهاي نابينايان ميگويد: «اين كار در دنيا بيسابقه نيست، اما در ايران هنوز انجام نشده و تاكنون نيز درخواستي در اين مورد نداشتهايم.»
چاپ آثار براي نابينايان به صورت عمده در «موسسه فرهنگي انتشاراتي رودكي» انجام ميشود كه مجهزترين و قديميترين پايگاه توليد كننده منابع مطالعاتي ويژه نابينايان در كشور است.
در اين موسسه پس از دريافت فایل حروفچینی شده کتابها از ناشران به صورت نرمافزار wordو zar، عملیات تنظیم و تصحیح متن با رعایت اصول و قوانین بریل و با استفاده از نرم افزار«kelk» كه قابليت تبدیل كردن حروف الفبا به حروف بریل را دارد، توسط اپراتور انجام میشود. پس از آن، يك ویراستار نابینا، متن نوشتاری بریل را ویرایش ميكند. سپس متن تصحیح شده توسط اپراتور، از طریق شبکه داخلی به بخش چاپ کامپیوتری ارسال میشود.
تمامي صفحات كتاب نابينايان غير از جلد كتابهاي بريل به صورت برجسته توليد ميشودن، مگر در مواردي مانند چاپ قرآن كريم.
آرشيو كتابخانه گوياي موسسه رودكي بيش از 64 هزار ساعت كتاب گويا (4720 عنوان كتاب) و آرشيو كتابخانه بريل آن بيش از 9 هزار جلد كتاب را در بر ميگيرد.
اين كتابخانه منابع موجود را از طريق پست در اختيار اعضاي خود در سراسر كشور قرار ميدهد. عضويت در اين كتابخانه نيز با مبلغ ناچيزي صورت ميگيرد.
فريماه حاتميان، مسوول كتابخانه بريل موسسه رودكي ميگويد: «استقبال از كتابخانه گوياي اين مركز بيشتر است، زيرا مانند كتابهاي بريل حجيم نيستند و قابليت اجرا حتي در تلفن همراه را نيز دارند.»
او با اين حال معتقد است: «كتاب هاي بريل و گويا نقشي مكمل دارند و اين موضوع به دليل تفاوتهاي فردي در درك مطالب است.»
اكنون حدود دو هزار نفر عضو كتابخانه بريل و حدود 3300 نفر عضو كتابخانه گوياي موسسه رودكياند. موسسه فرهنگي انتشاراتي رودكي سه سال پياپي است كه در نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران حضوري فعال دارد.
محمد خوانينزاده، رييس موسسه رودكي، در اينباره ميگويد: «حضور اين موسسه در نمايشگاه كتاب سبب شده تا ناشران بيشتري با نحوه كار ما آشنا شوند و نشر كتاب بريل براي نابينايان عناوين گستردهتري را شامل شود، به گونهاي كه در سال 1389 ما شاهد بالاترين آمار انتشار كتاب بريل بوديم. در اين سال 850 عنوان كتاب منتشر شدند كه بيشتر آنها را كتابهاي داستاني تشكيل ميدادند.»
وي همچنين از نبودن همكاري مستمر و مطلوب بين ناشران و مراكز چاپ كتاب نابينايان گلايه دارد و ميگويد: «اكنون هيچ الزامي براي ناشران وجود ندارد تا هر عنوان كتابي را كه به چاپ ميرسانند، در قالب word يا zar در اختيار مراكز چاپ و نشر آثار نابينايان نيز قرار دهند. بنابراين، به قانون مدوني از سوي مجلس يا هيات دولت نياز است تا امكان چاپ كتاب براي نابينايان بيشتر فراهم شود و اين قشر از نعمت مطالعه محروم نماند.»
علاوه بر موسسه رودكي، سازمانهاي ديگري مانند بهزيستي و آموزش و پروش هم براي نابينايان كتاب منتشر ميكنند. خوانينزاده، پيشنهاد ميكند كه همكاريهاي مستمري بين اين سازمانها صورت بگيرد تا از برخي دوبارهكاريها در اين حوزه جلوگيري شود.
نظر شما