دوشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۰ - ۱۸:۳۴
هيچ ترجمه‌اي از قرآن مانند ترجمه حدادعادل نيست

بهاءالدين خرمشاهي در نشست «بررسي ویژگی‌های زبانی و ادبی ترجمه حدادعادل از قرآن» گفت: بيش از شصت ترجمه قرآن را نقد، بررسي و ويراستاري كرده‌ام، اما گواهي مي‌دهم كه هيچ يك از ترجمه‌ها، رسايي، روشني و سلامت نحوي، زباني و بياني را نظير آن چه در ترجمه حدادعادل شاهديم، توامان نداشته‌اند._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست «بررسي ویژگی‌های زبانی و ادبی ترجمه حدادعادل از قرآن» ظهر امروز (دوشنبه، 18 مهر) در فرهنگستان زبان و ادب فارسي برگزار شد. 

در اين نشست كه غلامعلي حدادعادل، مهدي محقق، پژوهشگر و نويسنده و بهاءالدين خرمشاهي، قرآن‌پژوه حضور داشتند، مهدي محقق پس از ارايه توضيحاتي درباره واژه ترجمه گفت: اگر قرآن را مطابق آنچه اهل اصول قايل‌اند، جنس بدانيم، سلمان فارسي نخستين مترجم قرآن به فارسي است. برخي ايرانيان مسلمان از سلمان خواستند سوره «فاتحه» را به فارسي برگرداند تا نماز را به زبان فارسي بخوانند و او اين كار را با اجازه پيامبر اكرم(ص) انجام داد. البته فارسي خواندن نماز نيز مشروط بود.

وي درباره عقايد رايج درباره ترجمه قرآن در ابتداي تاريخ اسلام گفت: عده‌اي معتقد بودند كه سخن خدا قابل ترجمه نيست كه «ابوحاتم رازي» يكي از آنها بود. اين ادعا به دليل حساسيت به امانت‌داري در كلام خدا بيان مي‌شد. براي ترجمه تفسير طبري از علماي خراسان و ماوراءالنهر فتوا گرفته شد و آنان به ترجمه قرآن براي استفاده آن براي همگان دادند.

محقق ادامه داد: هنگامي كه اعراب شروع به ترجمه آثار يوناني و سرياني كردند، به دو دسته تقسيم شدند. يك دسته از آنان، قايل به ترجمه تحت‌اللفظي بودند كه همين امر اشكالاتي را سبب شد. به دليل استفاده از اين روش، در برخي ترجمه‌هاي آغازين، شاهد واژه‌هاي يوناني را در قالب عربي مي‌بينيم. به همين علت، بسياري از اصطلاحات منطق يا فلسفه، كماكان با واژه يوناني استفاده مي‌شوند.

وي افزود: مكتب «حنين بن اسحاق» گروه ديگري بودند كه پيروي از آن در ميان مترجمان رايج شد. آنان محصول زبان مبدا را به زبان مقصد برمي‌گرداندند.

محقق با بيان اين كه «حدادعادل در اين ترجمه، رعايت حال عامه مردم را كرده است» گفت: او تمام ترجمه‌هاي معتبر از قرآن كريم را در اختيار داشت و اين امر را نبايد در ارزيابي ترجمه او فراموش كرد. او در ترجمه قرآن، عامه مردم را در نظر گرفت. بايد از او براي ارايه اين خدمت به جامعه مسلمان، به ويژه ايرانيان تشكر كنيم.

سپس خرمشاهي، با ابراز شادماني از انتشار اين ترجمه گفت: از تحقق رويايم خوشوقتم، زيرا در عصري كه ترجمه‌هاي امروزين و خوب قرآن فراوان شده بودند، از حدادعادل خواستم تا ترجمه‌اي از قرآن ارايه دهد، چراكه يقين داشتم ترجمه وي با ساير ترجمه‌ها فرق خواهد داشت.

وي افزود: چيره‌دستي حدادعادل در ترجمه با مطالعه ترجمه‌اش از كتاب «تمهيدات كانت» بر من آشكار شد. همچنين ترجمه وي از بخش‌هايي از قرآن را كه شامل يك دهم آن مي‌شد، قبلا مطالعه كرده و به تسلط وي پي‌برده بودم. به همين دليل تصور مي‌كردم ترجمه كامل قرآن توسط حدادعادل، لحن و بركت ديگري خواهد داشت.

اين قرآن‌پژوه درباره ترجمه‌هاي قرآن متعلق به قرون گذشته گفت: ترجمه قدما، گنج است، اما اجازه بدهيد بگويم كه به نظر من، اين ترجمه‌ها در واقع پيش‌ترجمه‌اند، زيرا تحت‌اللفظي‌اند. با وجود نهضت عظيم علمي در قرن سوم و چهارم هجري، رساله‌اي درباره صناعت ترجمه نوشته نشد.

وي افزود: در دو قرن اخير شاه ولي‌الله دهلوي، رساله پرمغزي درباره ترجمه نوشت و همچنين ترجمه‌اي نيز از قرآن ارايه كرد كه به نظر مي‌رسد حدادعادل به آن عنايت داشته است.

خرمشاهي با اشاره به حاكم بودن ترجمه تحت‌اللفظي به مدت هزار سال گفت: نهصد و سي ترجمه در اين مدت فهرست شدند، اما هيچ يك از مترجمان اين آثار به اقتضائات زبان مقصد در ترجمه توجهي نكردند.

وي دوران مشروطه را دوران رشد دوباره ترجمه قرآن دانست و گفت: در اين دوره داراي افكار عمومي شديم و فضاهاي فرهنگي و ادبي رشد پيدا كردند. در اين دوران مي‌توان به ترجمه قرآن «بصير الملك» اشاره كرد. ترجمه‌هاي عبدالحسين آيتي و الهي‌قمشه‌اي پس از اين دوران، قابل ذكرند.

خرمشاهي ترجمه الهي‌قمشه‌اي را با وجود ايراداتي كه دارد، آغازگر ترجمه‌هاي فصيح و شيوا و تاثيرگذار بر ساير ترجمه‌ها دانست و گفت: اين اثر، علاوه بر ترجمه قرآن، اضافاتي نيز دارد كه به عنوان توضيح و تفسير ذكر شده‌اند، اضافاتي كه از ترجمه تفكيك نشده‌اند. البته شايد پرانتزها، در چاپ‌هاي متعدد ناديده گرفته شده باشند.

وي با اشاره به ترجمه‌هاي قابل توجه ديگري از قرآن در دهه‌هاي اخير گفت: بيش از پنجاه ترجمه قرآن را نقد و بررسي كرده‌ام و ويراستاري چهارده ترجمه را نيز بر عهده داشتم، اما گواهي مي‌دهم كه هيچ يك از ترجمه‌ها، رسايي، روشني و سلامت نحوي، زباني و بياني را نظير آن چه در ترجمه حدادعادل شاهديم، توامان نداشته‌اند. شيوايي متن اين اثر، سبب كاهش دقت در ترجمه نشده و دقت در ترجمه به شيوايي متن آن آسيبي نزده است. از گفتن اين حرف‌ها قصد مبالغه ندارم.

اين مترجم قرآن تاكيد كرد: اين ترجمه، اديبانه نيست، اما اديب‌پسند است. نهايت شيوايي و رواني در آن به چشم مي‌خورد. انقطاعي در اين ترجمه وجود ندارد، مگر اين كه انقطاعي در خود آيات قران وجود داشته باشد. خداوند را شكر مي‌كنم كه يك تاج‌التراجم به ساير ترجمه‌ها افزوده شده است. اين ترجمه پس از گذشت سه ماه از انتشار آن، به چاپ دوم رسيده است. اگر اين ترجمه مورد بازنگري قرار گيرد و صيقلي داده شود، به يقين جاودانه خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط