به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، ميهندوست در پژوهشهاي ميداني با نقالي به نام ميرزا حسن آشنا ميشود و يكي از داستانهاي شاهنامه را از زبان اين نقال دشت توس ميشنود و ساليان بعد به صورت كتابي كه اكنون به نام «داستان كيخسرو» در دسترس پژوهندگان قرار گرفته ، منتشر كرده است.
نقالي، سنتي ديرپا و ريشه دار در فرهنگ ايراني است. ميرزا حسن نيز يكي از نقالان گمنامي است كه روايتگر داستاني از شاهنامه شده است. روايت او تفاوتي با شاهنامه ندارد و از افزودههايي كه معمولا در نقل نقالان شاهنامه ديده ميشود، به دور است. ميهندوست مينويسد كه ميرزا حسن «شاهنامه را ميشناخت و كدخدا و اداره كننده عطاري كوچكي بود كه در درگاه و ورودي روستا قرار داشت» (ص 11).
بازنويسي گفتار اين نقال گمنام، كه اكنون چشم از جهان فرو بسته است، كاري شايسته و درخور توجه است و در حوزه فرهنگ عامه قرار ميگيرد؛ هر چند ميهندوست اشاره نميكند كه تا كجا پايبند و وفادار به شيوه نقالي ميرزا حسن بوده است و گفتار او را، به ضرورتهاي نوشتاري، چه اندازه تغيير داده است.
داستان كتاب و روايت نقال از آنجايي آغاز ميشود كه كيخسرو به دنيا ميآيد، خبر كشته شدن سياوش به ايرانيان ميرسد و آنها نبردهاي كينخواهانه را آغاز ميكنند. پيشاپيش سپاه ايران رستم است اما نبرد را فرزند او، فرامرز، آغاز ميكند. ماجرا ادامه مييابد تا هنگامي كه گودرز، سروش را به خواب ميبيند و نشان كيخسرو را مييابد و آنگاه فرزند خود گيو را به جستجوي او ميفرستد و گيو پس از هفت سال، كيخسرو را مييابد و او را به ايران ميآورد.
ماجراي بر تختنشيني كيخسرو، خود همراه با فراز و فرودهايي است. توس، فرزند نوذر، با كيخسرو مخالفت ميكند و فريبرز، پسر كيكاووس، را شايستهتر از او ميداند. اما پس از آزموني دشوار، كيخسرو شايستگي خود را نشان ميدهد و بر تخت شاهي مينشيند و بي درنگ نبردهاي كين خواهانه ايران و توران را آغاز ميكند.
نخستين ماجرا، نبرد توس با فرود است كه در نتيجه بي خردي و خشم توس، سرانجام تلخ و ناگواري مييابد. كشته شدن بسياري از فرزندان گودرز، نبرد با كاموسكشاني و خاقان چين و هنرنمايي بي مانند رستم در آن نبرد، در ادامه ميآيد و با شكست آنان ماجراي كتاب و نقالي ميرزا حسن نيز به پايان ميرسد.
ميهندوست دو نوشته به آغاز و پايان كتاب افزوده است. در نوشته آغازين كه عنوان «درنگ» بدان داده است، با تكيه بر منابع اسطورهشناختي، درباره بخشبندي جهان به دست فريدون سخن به ميان ميآورد.
سپس از دلبستگي سودابه به سياوش و گذشتن سياوش از كوه آتش ياد ميكند و ديدگاه اسطورهشناسان و شاهنامهپژوهان را درباره همانندي داستان سياوش با اسطورههاي ديگر را برميشمارد و مينويسد كه برخي اسطوره سياوش را برگرفته از داستان «دموزي» بينالنهرين ميدانند و گروهي آن را با ايزدان ايراني ميسنجند و شماري نيز نشانههايي از توتم اسب و آيينهاي كهن را در اين داستان جستجو ميكنند.
ميهندوست سپس از شخصيت والا و فر كياني كيخسرو آگاهيهايي بهدست ميدهد و در ادامه به معرفي كوتاه ميرزا حسن، نقال شاهنامه، ميپردازد و از شاهنامهاي ياد ميكند كه متعلق به او بود. در پايان نيز شيوه كار خود در اين كتاب و اهميت كار نقالي ميرزا حسن را توضيح ميدهد.
گفتار پاياني «افزودههاي پژوهشگر» عنوان گرفته است و درباره چهره حماسي و اسطوره اي كيخسرو است. نويسنده تاكيد بر چهره آرماني كيخسرو دارد و بخشهايي از «زامياد يشت» (نوزدهمين يشت اوستا كه در بزرگداشت و ستايش «فَـرِ كياني» سروده شده) را نقل ميكند تا تصوير و شناختي بهتر از كيخسرو به دست داده باشد.
پارسايي و پرهيزگاري كيخسرو نيز نكته ديگري است كه ميهندوست به بازگويي و توجه به آن ميپردازد و به نكتههاي باريك بينانهتري اشاره ميكند كه در ضمن ماجراي كيخسرو در شاهنامه آمده است. تاملي درباره شخصيت رستم در شاهنامه، بخش ديگري از نوشته پاياني ميهندوست است. از اشاره ديگر او نيز چنين برميآيد كه نويسنده در سالهاي 1351 تا 1354 نقالي ميرزا حسن را شنيده و اكنون به گردآوري آنچه او از شاهنامه روايت ميكرد، پرداخته است.
ميرزا حسن، نقال شاهنامه، در لابهلاي روايت خود، بيتهايي را از شاهنامه نقل كرده است. ميهندوست آن بيتها را هم آورده و با چاپ مسكو شاهنامه سنجيده است و اختلافات را در پايان صفحات كتاب، ضبط كرده است. ميهندوست پيش از اين نيز بخش ديگري از روايت ميرزا حسن را در كتاب «گفتاري از سياووش شاهنامه» (1379) منتشر كرده است.
چاپ نخست كتاب «داستان كيخسرو، از زبان راوي دشت توس» نوشته و فراهم آمده محسن ميهندوست را انتشارات سفير اردهال با شمارگان 1100 نسخه چاپ و با بهاي 35 هزار ريال در دسترس دوستداران شاهنامه و آيين نقالي قرار داده است.
جمعه ۲۲ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۱
نظر شما