چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۵
دكتر خوانساري، نمونه يك شخصيت علمي بود

غلامعلي حدادعادل در آيين بزرگداشت «دكتر محمد خوانساري» گفت: او شخصيتي دين‌دار، پردقت و به دور از هرگونه سطحي‌نگري و پرگويي داشت. دكتر خوانساري كتاب‌هاي زيادي ننوشت، اما همان تعداد اندك نيز تاثيرگذار، مستند و معتبرند. او نمونه يك شخصيت علمي بود.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، آيين بزرگداشت دكتر محمد خوانساري، همراه با رونمايي از كتاب «خوانساري‌نامه» عصر ديروز (سه‌شنبه، 26 مهر) در پژوهشگاه علوم انساني مطالعات فرهنگي برگزار شد. در اين مراسم، رضا داوري‌اردكاني، محسن جهانگيري و غلامعلي حدادعادل، از استادان فلاسفه، به عنوان همكاران و شاگردان دكتر خوانساري سخنراني كردند.

دكتر رضا داوري‌اردكاني، رييس فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه تهران، ‌نخستين سخنران اين نشست بود. او در ابتداي سخنانش به چگونگي ورود دكتر خوانساري به دانشگاه تهران اشاره كرد و گفت: كتاب «منطق صوري» دكتر خوانساري براي نخستين بار در كلاس درس منطق او تدريس شد.

وي افزود: او حُسن بيان داشت و به خوبي از عهده تدريس برمي‌آمد. زماني كه شاگرد دكتر خوانساري بودم، او تنها چهارده سال از من بيشتر داشت، اما با وجود جواني، به مطلبي كه درس مي‌داد، مسلط بود و حافظه خوب و ادبيات وي در سخن گفتن، استادي او را موجه مي‌كرد.

داوري‌ادركاني، خوانساري را فردي اديب و خوش‌ذوق خواند و گفت: هنگامي كه ما در جواني به شعرهاي رمانتيك رغبت بيشتري نشان مي‌داديم، او اشعار اخلاقي مي‌خواند. خوانساري مرد اخلاق بود. هيچ‌گاه عملي غيراخلاقي از او نديدم. با وجود خطاهايي كه همه ما در زندگي مرتكب آن مي‌شويم، دكتر خوانساري در قول و عمل اخلاقي بود.

وي افزود: او هيچ‌گاه رفتاري نكرد كه كارش را به ضرورت و اضطرار بكشاند. او آزاد زندگي كرد و تحصيلات، مطالعات، رفتار و معاشرت‌هايش به انتخاب خودش بودند. جايي كه نخواست نرفت و كاري كه نخواست نكرد. بسيار پسنديده است كه فرد، كاري را به اكراه در زندگي‌اش انجام ندهد.

استاد فلسفه ادامه داد: خوانساري در همه عمر تنها زندگي كرد. گاهي تنهايي براي تفكر خوب است، اما گاهي ممكن است باعث افسردگي شود. با اين وجود، هرگز در وجنات و سكنات اين استاد، نشاني از افسردگي نديدم. او مرد خوش‌بين، خوش‌روحيه و نجيبي بود. صبر و حوصله‌اي مثال‌زدني داشت و هرگز از دنيا و زندگي شكايت نمي‌كرد.

وي در پايان يادآور شد:‌ گفته مي‌شود، فردي كه چهل مومن به خوبي او شهادت دهند، آمرزيده مي‌شود. به گمان من، تمام افرادي كه خوانساري را ديده‌اند، بدون ريا به خوبي او شهادت مي‌دهند.

سپس محسن جهانگيري گفت: آشنايي من با خوانساري به سي سال پيش بازمي‌گردد. البته پيش از آن، كتاب‌هاي وي را تدريس مي‌كردم. او تاثير زيادي بر فرهنگ زمان خودش داشت. كتاب‌هاي وي كه تعداد آنها زياد نيست، از تاثيرگذارترين كتاب‌هاي درسي شدند. «منطق صوري» و كتاب عربي كه براي تدريس در پايه ششم ادبي نوشت، جزو اين آثار بودند.

وي افزود: پس از شروع كار در گروه فلسفه دانشگاه تهران، خوانساري را مردي دين‌دار، مذهبي، عاقل و حكيم يافتم. از اين زمان به بعد، دوستي من با خوانساري عميق‌تر شد. بسيار با يكديگر سخن مي‌گفتيم و البته تمام صحبت‌هايمان، موضوع فرهنگي و مذهبي داشتند. مدتي بعد در همسايگي‌ام سكني گزيد كه سبب افزون شدن ديدارهاي ما شد.

جهانگيري تاكيد كرد: در تمام اين سا‌ل‌ها هيچ گاه نشنيدم كه او از زندگي شكايت كند و شخص عاقل، ميهن‌دوست و دين‌داري بود. وقتي در محضر او مي‌نشستم، حال و هوايم عوض مي‌شد و تقريبا دغدغه‌هايم را فراموش مي‌كردم.

وي خوانساري را استاد برجسته و نمونه برشمرد و گفت: او حرفه معلمي را به نحو احسن انجام داد.

سپس غلامعلي حدادعادل كه از شاگردان خوانساري بود، درباره وي سخنراني كرد و گفت: گردآوري آثار منتشر نشده دكتر خوانساري طي يك سال پس از مرگ وي، كاري شايسته است. اگر اين آثار در قالب كتاب «خوانساري‌نامه» منتشر نمي‌شدند، دسترسي استادان و دانشجويان به آنها تقريبا ناممكن مي‌شد. خوانساري فرزندي نداشت تا به گردآوري آثار او بپردازد، اما آقاي كتابي با تدوين «خوانساري‌نامه» اين فقدان را جبران كرد. اين كار كتابي، نشانه قدرشناسي وي در قبال دكتر خوانساري است.

وي افزود: دكتر خوانساري كلاس درس بسيار آموزنده‌اي داشت و دانشجويان مي‌توانستند از تمامي لحظات كلاسش، مطالبي را بياموزند. او نمونه‌اي از تحصيل‌كردگان جديد بود كه ريشه در مدارس قديم داشت. خوانساري عمق و دقت و آشنايي با معارف فارسي و عربي را در مدارس قديم و روش‌مندي و انضباط را در دانشگاه‌هاي تهران و سوربن آموخته بود.

حدادعادل ادامه داد: رابطه آشنايي من با خوانساري تنها به دانشگاه ختم نشد و پس از آن نيز در فرهنگستان زبان فارسي ادامه يافت. او شخصيتي علمي و پردقت بدون هيچ‌گونه سطحي‌نگري و پرگويي داشت. خوانساري كتاب‌هاي زيادي ننوشت، اما همان تعداد اندك نيز تاثيرگذار، مستند و معتبرند. او نمونه يك شخصيت علمي بود.

وي افزود: او يك دين‌دار و شيعه تمام‌عيار بود كه بدون هيچ‌گونه تظاهري از محرمات، پرهيز و به واجبات عمل مي‌كرد و متواضع، كم‌سخن و صبور بود و ادعايي نداشت.

حدادعادل درباره دقت عميق خوانساري توضيح داد: پس از ترجمه كردن قرآن، نسخه‌اي از آن را پيش از انتشار به دكتر خوانساري دادم تا نظرش را درباره آن بگويد. پس از مدتي تقريبا طولاني، اين ترجمه را همراه يادداشت دويست نكته به من بازگرداند. بيشتر نكاتي را كه وي به آنها اشاره كرده بود، در ترجمه اعمال كردم، زيرا بسيار به‌جا و دقيق بودند.

وي افزود: تصحيح كتاب «ايقاظ النائمين» ملاصدرا، آخرين اثر منتشر شده وي است. او مقدمه‌اي بر اين تصحيح نوشت كه به گمان من، مطلبي جامع، مختصر، مفيد و متقن در باب فلسفه اسلامي است. دكتر خوانساري در اين مقدمه، چشم‌اندازي كلي از حكمت و عرفان اسلامي ارايه داده است.

وي يادآور شد: احتمال مي‌دهم كه برخي از مطالب دكتر خوانساري در كتاب «خوانساري‌نامه» ذكر نشده باشند، از جمله مقاله‌اي كه وي به درخواست من درباره شرح حال «فاضل توني» براي انتشار در دانشنامه جهان اسلام نوشت.

در پايان اين مراسم، كتاب «خوانساري‌نامه» رونمايي شد. اين اثر، شرح احوال و آثار و مجموعه مقالات دكتر خوانساري را شامل مي‌شود. مقالات و مطالب اين اثر، در بخش‌هاي فلسفي و منطقي، عرفاني، روانشناسي، ادبي، تراجم احوال و يادنامه‌ها، نقد كتاب و مقاله و مصاحبه‌ها گردآوري شده‌اند.

اين كتاب به همت احمد كتابي به تازگي از سوي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط