چاپ نخست كتاب «مروري بر مباني فكري شيعه» تاليف محمدجواد مغنيه با ترجمه شهاب كاظمي از سوي نشر كتاب نيستان منتشر و روانه بازار نشر شد. پژوهش حاضر كه در آن به مباني فكري شيعه ميپردازد، با هدف رويارويي با هجمههايي تاليف شده كه در اين سالها عليه عقايد شيعيان، از سوي وهابيون به راه انداخته شدهاند.-
استاد «محمدجواد مغنيه» در سال 1322 هجري قمري در خانواده «آل مغنيه» كه به فضل و دانش شهرت دارند، در قريه «طيردبا» از قراء «جبل عامل» لبنان به دنيا آمد. مردم جبل عامل كه «جبل جليل» نيز ناميده ميشود، از پيشروان تشيعاند و تنها برخي از مردم مدينه در تشيع از آنان قديميتر به حساب ميآيند.
مرحوم مغنيه سالهاي اوليه عمر خود را در همان روستا سپري كرد و سپس دروس مقدماتي را نزد شيوخ قريه فرا گرفت. از آنجا كه وي حوزه علميه نجف اشرف را مامن مناسبي براي بحث و تحقيقات علمي خود يافت، به آنجا مهاجرت كرد و از محضر استادان و دانشمندان بزرگي از جمله «سيدحسين الحمامي» كه در عصر خود از علماي برجسته نجف به شمار ميرفت، كسب فيض كرد.
استاد مغنيه پس از مدتي عزم بازگشت به جبل عامل را كرد و پس از بازگشت در قريه خود به پژوهش، تحقيق و تدريس علوم ديني پرداخت تا اينكه به عنوان حاكم شرع در بيروت تعيين شد. وي سپس سمت مشاورت عالي محكمه شرعي را برعهده گرفت و در اين شغل مشغول انجام وظيفه شد.
شيخ محمدجواد مغنيه در سالهاي آخر عمر خود براي كسب علم و تدريس به حوزه علميه قم مهاجرت كرد و چند سال نيز در آنجا به تحقيق، پژوهش و تدريس علوم حوزوي از جمله تفسير قرآن پرداخت كه حاصل تلاشهاي او، تاليف دهها اثر ارزشمند در زمينههاي مختلف علوم اسلامي است. وي بعد از مدتي دوباره به بيروت بازگشت و در نهايت، در ماه محرم سال 1400 هجري قمري در نداي حق را لبيك گفت و پيكر مطهرش پس از ساليان متمادي تلاش و كوشش و خدمت به غنيسازي فرهنگ پربار اسلام براي تدفين به جوار مرقد مطهر حضرت اميرالمومنين(ع) به نجف اشرف انتقال يافت و در همان جا به خاك سپرده شد.
استاد مغنيه گرچه مفسري قرآنپژوه بود، اما ابعاد علمي وي و اعتقاد راسخش به مباني فكري تشيع، از وي شخصيتي برجسته در علم كلام، به ويژه مباحث امامت و جانشيني پيامبر اكرم(ص) ساخت. آثار كلامي وي در توحيد و وحدانيت خداوند، رسالت حضرت ختمي مرتبت(ص) و اثبات علمي و عقلاني خلافت آلابيطالب(ع) گواهي صادق در اثبات اين ادعاست.
وي در كتاب «فلسفهالولايه» و «معالشيعه الاماميه» به مباحثي در اثبات اصول اعتقادي مذهب تشيع و حقانيت جانشيني امام علي(ع) پرداخته و ابعاد علمي، شخصيتي، مبارزاتي و تقديم در اسلام آن امام همام در كتاب «فضائل الامام عليابن ابيطالب(ع)» بررسي كرده است.
به گفته مترجم، كتاب حاضر ترجمه و برگردان نوشتار آن مرحوم تحت عنوان «الاثنا عشرية و اهلالبيت(عليهمالسلام)» است. با توجه به اهميت موضوع و هجمههايي كه هر روز پا به فزوني مينهد و مباني فكري و اعتقادي شيعه اماميه را هدف قرار ميدهد، ترجمه اين كتاب در دستور كار قرار گرفت.
اين اثر پس از معرفي محمدجواد مغنيه، به اعتقادات شيعيان پرداخته و مسائل و ديدگاههاي مختلف آن را بررسي كرده است كه در اين فرصت به اجمال به آنها اشاره ميشود.
الاثنا عشرية
«الاثنا عشرية» صفتي است كه بر شيعه اماميه اطلاق ميشود. شيعه اماميه به دوازده امام كه هر يك با اسامي خاص خود معرفي شدهاند، اعتقاد دارد.
اسلام همچون ساير اديان الهي به فرقههاي متعددي تقسيم شده است. پس از آن، هر فرقه با گذر زمان، انشعابات مختلفي پيدا كرد كه تاريخ شاهد موارد متعددي از آن انشعابات است. خداوند در اين باره ميفرمايد: «و لو شاء ربك لجعل الناس امة واحدة و لا يزالون مختلفين(هود، آيه 118)». اينگونه اختلافات در بين اديان مختلف نيز نفوذ كرده و پس از آن به پيروان دين واحد اسلام سرايت كرد. تاكنون پيروان يك دين را مشاهده نكردهايم كه در تمام جهات داراي يك عقيده واحد باشند، بلكه آنان در درون همان دين، به گروهها و احزاب متعددي تقسيم شدهاند. با وجود اين اختلافات كه گاهي منجر به درگيري و نزاع ميشود، در هر جماعتي وجه اشتراكي كه آنها را پيرامون خود گردآورد؛ وجود دارد و آنها را با اساس آن دين مرتبط ميكند. در غير اين صورت، تمام آن فرقهها از انشعابات آن دين واحد به شمار نميروند. بنابراين، هر فرقهاي بايد بهرهاي از همان دين داشته باشد. بهره هر فرقه از يك دين، به معناي مناسبت و سازگاري آن فرقه، با اصل و اساس آن دين خواهد بود. بر همين اساس، تناسب هر فرقه با اساس دين، ارتباطي با كثرت پيروان و توان و سلطه آن فرقه ندارند.
فرقههاي اسلامي
اسباب اختلاف و تعدد در فرقههاي اسلامي، شديد باشد يا ضعيف، از نظر مفهوم واحد اما داراي مصاديق مختلف است. از جمله مواردي كه به دين نسبت داده ميشود، آن است كه گروهي دين را حق دانسته و گروهي چهره خاصي براي دين جهت رسيدن به مقاصد خود تصور كردهاند. اين امر در رابطه با تقسيم حزبها به احزاب مختلف براي نيل به اهداف شخصي نيز تحقق مييابد.
بحث خلافت
از ديگر مباحثي كه در اين اثر به آن پرداخته شده، بحث خلافت پس از پيامبر عظيمالشان اسلام(ص) است. اختلاف مسلمانان كه منجر به انشعاب در بين آنان شد، از همين سنخ بود. از مهمترين مباحثي كه باعث شكاف و اختلاف در بين مسلمين شد، ميتوان به مساله خلافت و مباحث مرتبط با آن اشاره كرد. به ويژه بحث تعيين خليفه بعد از رحلت رسول خدا(ص) و اينكه آيا آن حضرت با صراحت، خليفه بعد از خويش را تعيين فرمود يا انتخاب آن را بر عهده موجهين و بزرگان اسلام قرار داد.
شيعه اماميه اعتقاد دارد كه پيامبر اسلام(ص) با صراحت، خليفه و جانشين خويش را انتخاب كرد، در حالي كه اهل سنت معتقدند اين امر بر عهده بزرگان صحابه گذاشته شد.
هر يك از اين دو گروه به نظر خود ايمان دارند و اين مساله در زمره مباحث اعتقادي آنان به شمار ميرود. بنابراين، اختلاف در روش و شيوه انتخاب جانشيني پيامبر(ص) است، نه اصل جانشيني. به همين دليل، اعتقاد به اينكه بحث خلافت فقط بحثي شيعي است، كاملا اشتباه خواهد بود.
تمام مسلمانان به اساس انديشه خلافت و جانشيني اتفاق نظر دارند. خلافت و جانشيني، به اعتبار اين كه رياست عامه در امور ديني و دنيوي به نيابت از طرف پيامبر(ص) بر مسلمانان است، مورد اتفاق مسلمانان و مستند به دين اسلام است. بنابراين، اين بحث از جهت تفكر، فقط تفكر شيعه و يا اهل سنت به تنهايي نيست، بلكه اعتقادي است كه تمام مسلمانان در آن اتفاق نظر دارند. در عين حال طبق اعتقاد شيعه، رسول خدا(ص) جانشين و خليفه پس از خويش را معرفي كرده و اين همان مطلبي است كه اهل سنت قائل به آن نيستند.
همچنين تفكر اهل سنت كه رسول اكرم(ص) تعيين جانشيني خويش را بر عهده بزرگان صحابه قرار داده است، از طرف شيعه مورد پذيرش واقع نميشود.
اساس تشيع
در اين كتاب همچنين به پايههاي فكري شيعيان توجه ويژهاي شده، چرا كه شيعه معتقد است بذر تشيع توسط رسول خدا(ص) و با نص صريح درباره عليبن ابيطالب(ع) كاشته شد. مدح و ثنايي كه پيامبر(ص) درباره علي(ع) بيان كرده، درباره هيچيك از صحابه گفته نشده است.
به عنوان مثال، رسول خدا(ص) خطاب به آن حضرت فرمودند: «اي علي هيچ مومني نسبت به تو كينه و هيچ منافقي نسبت به تو عشق نميورزد.» ايشان همچنين فرمودند: «حق با علي و علي با حق است، آن دو از هم جدا نميشوند تا اينكه در كنار حوض كوثر مرا ملاقات كنند.» رسول خدا(ص) كسي است كه لفظ شيعه را بر پيروان علي(ع) اطلاق كرد و آنها را به اين اسم ناميد.
پيامبر(ص) در روايت ديگري ميفرمايد: «اي اباالحسن! تو و شيعيانت در بهشت خواهيد بود.» همچنين آن حضرت(ص) فرمود: «اي علي! تو و شيعيانت در رسيدن به خدا پيشي ميگيريد، در حالي كه راضي و خشنود هستيد.» اين روايت در كتاب «الصواعق المحرقه» ابن حجر شافعي كه از اكابر علماي اهلسنت محسوب ميشود، نقل شده است.
به عقيده نويسنده كتاب، نخستين جوانههاي تشيع به طور رسمي پس از رحلت رسول خدا(ص) و زماني كه با خلافت ابوبكر بيعت شد، آشكار شدند. در آن زمان علي(ع) و يارانش از بيعت با خليفه اول امتناع كردند كه اين مساله حدود شش ماه به طول انجاميد.
«احمد عباس صالح» از نويسندگان مصري در اينباره ميگويد: «در زمان رحلت رسول اكرم(ص) اكثر مسلمانان متوجه عليبن ابيطالب(ع) شدند، چون پيامبر(ص) در اين توجه نقش اساسي داشت و تدوين كننده مبادي اساسي شيعي شمرده ميشد.» همچنين وي در مقاله ديگري ميگويد: «گروه بزرگي از احزاب مسلمين اعتقاد دارند كه علي(ع) در خلافت از ابوبكر و عمر برتري دارد.»
خلفاء دوازدهگانه
از ديگر مباحث مهم اين اثر، ميتوان به مساله تعداد جانشينان و خلفاء دوازدهگانه پس از پيامبر(ص) اشاره كرد. از طريق اهل سنت و شيعه اماميه نقل شده كه رسول خدا(ص) فرمودند: «خلافت از آن قريش است و تعداد آنان دوازده نفر ميباشند.» در «صحيح بخاري» آمده است كه رسول خدا(ص) فرمودند: «خلافت پيوسته در قريش باقي خواهد ماند و تعداد آنان دوازده نفر است.» ابنحجر عسقلاني در شرح اين روايت ميگويد: «از پيامبر(ص) سوال شد چند نفر از خلفاء بر اين امت حكومت ميكنند؟ در پاسخ فرمودند: دوازده نفر به تعداد نقباء بنياسرائيل.» در اين باره كسي غير از خوارج مخالفت نكرده است. خوارج معتقدند خلافت از آن قريش نيست، بلكه تمام مردم در آن با هم برابرند.
بر اساس مطالب كتاب، «پس از آن كه اهل سنت و شيعه اماميه در اين كه خلافت منحصر در قريش است اتفاق نظر پيدا كردند، شيعه معتقد است كه بنيهاشم در بين قريش از همه نسبت به خلافت برتري دارد. رسول خدا(ص) در اين مورد فرمودند: خداوند از نسل اسماعيل(ع)، كنانه را برگزيد و از بين قبايل كنانه، قريش را انتخاب كرد، و از قريش بنيهاشم را برگزيد، و من را از بنيهاشم به عنوان رسالت انتخاب فرمود.»
نتيجهاي كه اين كتاب در انتها به آن ميرسد، همان اعتقاد پاك شيعيان به امامان معصومشان است. شيعه معتقد است كه نتيجه جمع بين احاديث فوق و ارجاع دادن آنها به يكديگر آن است كه خلافت منحصر در اهلبيت رسول خدا(ص) است كه علي(ع) و فرزندان پاكش محسوب ميشوند. در عين حال، اهل سنت نيز معتقدند كه خلافت در بين قريش خواهد بود و تعداد خلفاي اسلام دوازده نفر است اما از دو جهت با تشيع اختلاف نظر دارند. نخست آن كه خلافت منحصر در قبيله بنيهاشم به ويژه علي(ع) و فرزندانش نيست و دوم آنكه امامان دوازدهگانه به عنوان خليفه، همراه با ذكر اسامي و نسب آنان تعيين نشدهاند. بنابراين، اصل اعتقاد به خلفاي دوازدهگانه مورد اتفاق نظر شيعه و اهل سنت است و در بين آنان عموميت دارد.
كتاب حاضر در ادامه به فرقههاي شيعه دوازده امامي پرداخته و آنها را نقد و بررسي كرده است.
چاپ نخست كتاب «مروري بر مباني فكري شيعه» با شمارگان 1200 نسخه، 166 صفحه و به بهاي 38000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما