به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، این نویسنده با نام كامل میخاییل آفاناسیویچ بولگاكوف تنها 49 سال زندگی كرد اما در همین مدت توانست شاهكاری چون «مرشد و مارگاریتا» را منتشر كند.
در این اثر بولگاكف مخاطب خود را به گردشی در صحنههای تئاتر روسیه میبرد و شرایط سانسور و به طور كلی حاكمیت كمونیست را در این كشور به تصویر میكشد. زمانی كه یكی از آثار شخصیت اول داستان، ماكسودوف، در یک مركز آموزشی پذیرفته میشود، او به دنیای تئاتر راه مییابد و با صحنههای عجیبی روبهرو میشود؛ گویی قدم به جنگلی گذاشته پر از انسانهای مجنون با تضادهای درونی و حماقتهای بیپایان و همین كافی است تا او را نیز به جنون بكشاند.
«دستنوشتههای یک مرده» داستان زندگی عشق پسری است به پدرش؛ پدری كه بعد از گذراندن یک دوره موفقیتآمیز در زندگیاش، در شرایطی قرار گرفته كه میخواهد به زندگی خود پایان دهد. در توصیف این كتاب آمده است: «سرگئی ماكسودوف یک كارمند ساده موسسه كشتیرانی است و از شرایط زندگی و امرار معاشاش سرخورده و یكی از علایق همیشگیاش نوشتن است. او شبها روی نگارش نمایشنامهای با عنوان برف سیاه كار میكند. بعد از مدتها نامهای از مركز آموزشی تئاتر مستقل مبنی بر ملاقات و پذیرفته شدن نمایشنامهاش به عنوان یكی از نمایشنامههای قابل اكران دریافت كند و باعث میشود زندگیاش دگرگون شود.»
به نظر میرسد بولگاكف در این اثر، دردهای خود را از زبان شخصیت اول داستانش بیان میكند. از همین روست كه بسیاری از منتقدان این رمان را به نوعی زندگینامه این نویسنده روسی میدانند، نویسندهای كه اولین داستان كوتاهش را در قطار نوشت و بعد از رسیدن به مقصد، آن را به روزنامهای برد و داستانش اینگونه منتشر شد. همین اتفاق سبب شد او شغل خویش را رها كند و به نوشتن داستان و نمایشنامه روی بیاورد. روایتی از زندگی بولگاكف كه گویی مشابه آن برای شخصیت داستانیاش هم، با كمی تغییر، روی داده است.
موفق شدن ماكسودوف وخوشحالیاش دیری نمیپاید؛ گویی درست از زمانی او برگه قرارداد را امضا میكند همه چیز به شكل نامطلوبی تغییر میكند. قراردادی كه به دنبالش یك جمله تكان دهنده را برای نویسنده داشت: «نویسنده هیچ حقی ندارد.»
وی با خواندن نسخه بازنویسی شده نمایشنامهاش مبهوت میشود و در ميانه داستان میگوید كه ناگهان با ترس و ناامیدی مواجه شده است؛ گویی سقف خانهای كه خود ساخته و به تازگی بدان راه یافته، بر روی سرش خراب شده است.
رمان كوتاه «خاطرات یك مرده»، مفاهیم عمیقی درون خود دارد؛ اینكه چگونه نویسندگانی مجبور میشوند در برابر خواستههای دیگران تسلیم شوند و از حقوق اولیه خود بگذرند و سیاست چه تاثیری بر صحنه هنر میگذارد. تمام این موارد، مفاهیمی است كه برای بولگاكف به شدت آشنا است و این نویسنده با روایت داستانش، بر فجایع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی كشورش در كنار مدیریت بسیار ضعیف دولتی تاكید میكند.
از این نویسنده تاكنون آثاری چون «دل سگ»، «نفوس مرده»، «مرشد و مارگاریتا»، «گارد سفید»، «تخم مرغهای شوم» و «برف سیاه» در ایران ترجمه و منتشر شده است.
رمان «دستنوشتههای یك مرده» نوشته میخاییل بولگاكف با ترجمه فهیمه توزندهجانی در 232 صفحه و به بهای پنج هزار تومان از سوی انتشارات «كتابسرای تندیس» روانه بازار كتاب ایران شده است.
چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۵:۳۹
نظر شما