نويسنده كتاب «گلبانگ سربلندي» گفت: عدهاي عقل و عشق را در تضاد با يكديگر ميبينند. عدهاي نيز طرفدار عقلاند و عدهاي با هواداري از عشق، به جنگ عقل ميروند. من در اين كتاب، با ارايه تحليلي از معناي عقل و عشق بيان كردهام كه عاشورا تلفيقي از اين دو است.-
وي فهم نادرست از عقل و عشق و پيوند اين دو را سبب بروز مشكلاتي دانست و گفت: در جامعه امروز ما، عدهاي هر امر غيرمعقول را ديوانگي و جنون عشق مينامند و به همين طريق هر عمل غيرعقلاني را توجيه ميكنند. برخي از به اصطلاح روشنفكران نيز كربلا را خشونتآميز تلقي ميكنند و از طريق عقل به تخطئه آن ميپردازند. من در اين كتاب، واقعه عاشورا را حاصل تلفيق عقل و عشق دانستهام.
نويسنده كتاب «گلبانگ سربلندي» درباره چگونگي برقراري پيوند عقل و عشق در واقعه كربلا گفت: اگر عقل را عقل جزيي و ابزاري يا به تعبير مولانا، عقل دورانديش در نظر بگيريم، كربلا يك حركت عاشقانه است، زيرا عقل دورانديش قادر به توجيه و تحليل عاشورا نيست اما اگر عقل را به معناي كلي يا الهي آن در نظر بگيريم، اين عقل ما را به عشقبازي و پاكبازي در راه معشوق كه خداوند است، دعوت ميكند. من در اين كتاب، پس از بررسي معاني عقل و عشق، وحدت اين دو را در واقعه عاشورا نشان دادهام.
اين نويسنده، ارتباط دنيا و آخرت را از ديگر درسهاي عاشورا دانست و گفت: حادثه كربلا چندوجهي است و بنابراين، موضوعات مختلفي را ميتواند به ذهن متبادر كند كه رابطه دنيا و آخرت يكي از آنهاست. از يك سو به نظر ميرسد كه واقعه كربلا و شهادتطلبيهاي آن، ما را به آخرت و گريز از دنيا دعوت ميكند و از سوي ديگر، تشكيل حكومت اسلامي يكي از اهداف اين قيام به حساب ميآيد. بنابراين، ممكن است اينگونه تلقي شود كه قيام عاشورا نوعي دعوت به دنيا و تشكيل حكومت است.
وي افزود: نگرش سومي را نيز ميتوان نسبت به اين واقعه در نظر گرفت؛ نگرشي كه واقعه كربلا و همچنين مساله دنيا و آخرت را از زاويه الهي مينگرد. در اين جهانبيني، راه آخرت از دنيا ميگذرد و لقاءالله از طريق اين دنيا به دست ميآيد.
كاكايي بررسي راز ماندگاري و جاودانگي عاشورا را از ديگر موضوعات كتابش دانست و گفت: شمشير، خون، اشك، ذكر و آب از نمادهاي ماندگاري اين واقعه به شمار ميآيند.
وي در پاسخ به اين سوال كه چه وجهي از بررسيهاي اين كتاب به آن جنبه عرفاني داده است، گفت: شهادت مهمترين ويژگي عاشورا است اما بايد ديد اين شهادت چه معنايي دارد. شهادت را از زاويههاي مختلفي ميتوان نگاه كرد. دكتر علي شريعتي ديدگاهي حماسي به آن دارد و حريت و كرامت انساني را در آن ميجويد اما اين ديدگاه در هر مكتبي كه قايل به مبارزه و آزادگي است؛ اعم از كمونيسم نيز ميتواند مطرح باشد.
استاد فلسفه دانشگاه شيراز ادامه داد: يك بُعد از شهادت با جهاد پيوند ميخورد كه جنبه سياسي آن را ميسازد. جهاد، حركت براي ايجاد حكومت اسلامي است كه شهادت لازمه آن قلمداد ميشود. شهادت جنبه ديگري نيز دارد كه مداحان بر آن تاكيد زيادي دارند. اين جنبه بر مظلوميت امام حسين(ع) و يارانش و سبوعيت و ددمنشي دشمنان آنها تاكيد ميكند و در پي برانگيختن احساسات افراد نسبت به واقعه كربلاست. اين جنبه برخلاف جنبههاي ديگر كه اقتدار و خروش كربلا را نشان ميدهند، بر مظلوميت امام حسين(ع) و يارانش تاكيد ميكند.
وي افزود: در كنار اين جنبهها، جنبه چهارمي نيز وجود دارد كه در اين كتاب بر آن تمركز كردم. لقاءالله و فناء فيالله، وجه ديگري از عاشوراست كه هدف غايي عرفا نيز قلمداد ميشود. در واقع، شهادت مبين اين وجه از عرفان است. البته واقعه كربلا را بايد تلفيقي از وجوه سياسي، حماسي، مرثيهاي و عرفاني دانست كه وجه عرفاني آن از همه شاخصتر است، زيرا فناء فيالله در هيچ يك از مكاتب غير اسلامي ديده نميشود.
كاكايي درباره فلسفه عاشورا در كنار ابعاد عرفاني آن گفت: در بحث فلسفه اجتماعي عاشورا بايد به مساله شهادت توجه ويژه داشت. امام حسين(ع) براي زنده نگه داشتن دين و پاك كردن شريعت پيامبر(ص) از آلودگيها، شهادت را برگزيد. مساله ديگري كه در فلسفه عاشورا مورد توجه قرار ميگيرد، تقدم لقاءالله بر همه چيز است. بر اساس جهانبيني امام حسين(ع) گويي دنيا هرگز نبوده، اما آخرت همواره وجود داشته است.
وي افزود: عدهاي اين دنيا را يقيني دانسته، به آخرت شك دارند و عدهاي نيز اساسا به آخرت ايمان ندارند. بسياري از افراد و حتي مسلمانان شايد در گفتار به آخرت ايمان داشته باشند اما در عمل ماترياليستند. امام حسين(ع) در قيام عاشورا درس بزرگ يقين به آخرت را به ما ميدهد. آخرت به اندازه توحيد مهم است، در حالي كه اين موضوع از سوي برخي از كارشناسان ديني و همچنين نويسندگان عاشورايي ناديده گرفته ميشود.
كتاب «گلبانگ سربلندي» به تازگي در 400 صفحه از سوي انتشارات هرمس منتشر شده است.
نظر شما