در نمايشگاهي كه كتابخانه ملي انگلستان به مناسبت دويستمين سالگرد تولد چارلز ديكنز برپا كرده، سندي دال بر سرقت ادبي ديكنز پيدا شده است.
اين داستان كه يكي از چهار داستان اشباح معروف اوست، درباره زني جوان و زيباست كه از مردي نقاش تقاضا ميكند صورت او را به خاطر بسپرد و بعدها پرترهاي از او نقاشي كند. اما بعد معلوم ميشود كه دختر مدتهاست مرده و پرتره را براي تسلاي خاطر پدر داغديده ميخواهد.
تامس هيفي نويسنده و نقاش همدوره چارلز ديكنز كه امروز نامي از او باقي نمانده، در نامهاي خشمگين به ديكنز مدعي ميشود كه نه تنها اين داستان مال او است، كه چنين چيزي واقعا برايش اتفاق افتاده است و او اين را براي انتشار در شماره كريسمس به مجله اي سپرده است. اين قائله بي نتيجه ماند؛ از سويي ديكنز اصرار داشت كه سرقت ادبي رخ نداده و از سوي ديگر، هيفي معتقد بود اين قضيه بوي خيانت ويراستاران مجله را ميدهد.
چارلز ديكنز را در ايران بيشتر با رمانهايي مثل «آرزوهاي بزرگ» و «ديويد كاپرفيلد» ميشناسند، درحاليكه او يكي از بهترين نويسندگان داستانهاي ارواح به انگليسي است. به گفته «جان فارستر» نويسنده زندگينامه ديكنز، او ميل شديدي به عالم ارواح و علوم خفيه داشت.
در اين نمايشگاه نسخه نادري از كتابي با عنوان «داستان اشباح شگفتانگيز آقاي هـ.» به نمايش درآمده است، نسخه ديگري از داستان ديكنز كه هيفي سالها بعد بههمراه نامهنگاريهاي منتشرنشدهاش با ديكنز به سليقه خود منتشر ميكند و البته باز هم به موفقيتي نمي رسد.
به نوشتهي روزنامهي گاردين، اين برنامه تنها بخشي از بزرگداشت چارلز ديكنز در اين كشور است كه تا هفتم فوريه 2012 دويستمين سالگرد تولد او ادامه خواهد يافت.
نظر شما