فرخی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره این دو مجموعه شعر توضیح داد: بهطور کلی در دو حوزه آزاد و کلاسیک فعالیت می کنم اما در گزینش این دو مجموعه شعر تنها از سرودههایم در قالب آزاد استفاده کردهام، که طی یک بازه زمانی 10 ساله یعنی از سال 1380 تا 1390 سروده شدهاند.
وی ادامه داد: این دو مجموعه سرودههای بلند و کوتاه را شامل میشوند، که از نظر مضمونی و محتوای شعرها تفکیک شده هستند؛ برهمین اساس مجموعه شعر «سهم زن از آفتاب» دربرگیرنده سرودههای عاطفی است و دفتر شعر «میزگردی از تفکرات آزاد» شعرهای انتقادی و اجتماعی را شامل میشود.
این شاعر درباره زبان سرودههایش گفت: برای سرایش این اشعار زبان محاورهای و ساده به ویژه زبانی را که به زندگی و روزمرگی ما نزدیک است، برگزیدهام.
وی درباره علت استفاده از چنین زبانی در شعرهایش توضیح داد: با مطالعه مجموعه شعرهای موجود احساس می کنم زبان شعری آنها بحران مخاطب را به وجود آورده و سبب شده است مخاطب به دلیل درک نکردن محتوا تا حد زیادی از شعر دور شود.
فرخی در پایان افزود: برهمین اساس بر استفاده از زبانی ساده که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار میکند، تاکید دارم.
«سهم زن از آفتاب»
مجموعه شعر «سهم زن از آفتاب» دربرگیرنده 75 قطعه شعر کوتاه و بلند سپید در 112 صفحه است که بیشتر مضامین و موضوعات عاطفی را شامل میشود. البته این مضامین عاطفی اغلب جنبه اجتماعی دارند و صرفا به بیان دغدغههای شخصی شاعر اختصاص نیافتهاند. شاعر در بیان دیدگاهها و مضامین مد نظرش از واژهها و اصطلاحات عامیانه و روزمره بهره گرفته است.
«نیمه دوم»، «فصل ناگزیر»، «پاندول»، «افتخار»، «هذیان»، «خط قرمز»، «تنها یادگار»، «حق تقدم»، «دلاواز»، «تبعیدی»، «گلوی شب»، «مینیاتور»، «فصل پنجم»، «دوئل»، «نوش جان»، «تابوت» و «گذرگاه» عنوان برخی از شعرهای این مجموعه هستند.
در شعری از این مجموعه با عنوان «قبر غروب» ميخوانيم:
«قدم میزنم آرامشم را میان قبرها
طلوع و غروب
به جای تولد و مرگ آمدهاند
تا زندگی در زنجیره ناکامیها معنا شود!
کاش:
انسان در مدار کهکشان راه شیری
با عمر نوری معنا میشد
تا من که هرگز طلوعی را ندیدهام
روزی هزاربار قدم نمیزدم آرامشم را میان غروبها»
«میزگردی از تفکرات آزاد»
دفتر شعر «میزگردی از تفکرات آزاد» 47 قطعه شعر سپید با موضوعات انتقادی و اجتماعی را در 108 صفحه در برمیگیرد. شاعر در بیان مضامین اجتماعی از عبارات و اصطلاحات طعنهآمیز در زبان عامیانه بهره گرفته است و گاه اشارهای به مسایل تاریخی دارد. اغلب شعرهای این مجموعه بلند هستند.
«شهر مردهها»، «خرافات»، «مهر مدرسه»، «مدرنیته»، «روزهای روشن»، «قانون جنگل»، «دهکده جهانی»، «روز بزرگ»، «سناریو»، «مستند»، «جنگ جهانی سوم»، «فریاد سرخ»، «کمی پروانه»، «بختک» و «مردی از تبار بلوط» عنوان برخی از شعرهای این دفتر هستند.
نمونه شعری از این مجموعه با عنوان «پاپانوبل»:
«در هفت سین امسال
کاجی خواهم گذاشت با چراغهای روشن رنگی
با دستهای کوچکم
شور و نشاط نوروز باستان را
میان مردم دنیا قسمت خواهم کرد
کریسمس سال آینده!
پیرمردی سورتمهسوار با گوزنهای بالدار
بزرگترین لبخند صلح جهان را به من هدیه میکند.»
بهنام فرخی متولد 1348 است. دو مجموعه شعر «سهم زن از آفتاب» و «میزگردی از تفکرات آزاد» در شمارگان هزار و 100 نسخه از سوی موسسه انتشاراتی بوتیمار منتشر و راهی بازار کتاب شدهاند.
یکشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۵۳
نظر شما