سه‌شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۸
امامی: «لبخند بی‌لهجه» خاطراتی است در دستان هنرمند يک نويسنده

نشست نقد و بررسی رمان «لبخند بی‌لهجه» اثر فيروزه جزايری دوما با حضور غلامرضا امامی، مترجم كتاب و دو منتقد در «سرای اهل قلم» برگزار شد. امامی اين اثر را يک خاطره‌‌نويسی از نويسنده دانست كه با آرايه‌های ادبی پيراسته شده و افزود: سعی كردم در ترجمه، به اصل اثر خيانت نكنم.-

به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، در این نشست كه با حضور غلامرضا امامی، مترجم كتاب، احسان عباسلو، دبیر نشست و كامران پارسی‌نژاد، منتقد، برگزار شد سبک ادبی این كتاب، مضامین مطرح‌شده در آن، دلایل موفقیت اثر در غرب و ایران، قابل اعتماد بودن راوی داستان و طنز كلام نویسنده در این جلسه بررسی شد.

جزايری دوما، نویسنده ایرانی‌الاصل این رمان در كودكی به همراه خانواده‌اش به آمریكا مهاجرت كرد. او که به زبان انگلیسی می‌نویسد چند سال پیش با انتشار ترجمه فارسی نخستین رمانش با نام «عطر سنبل عطر كاج» در ایران شناخته شد. رمانی كه امامی نسخه كامل آن را با نام «بامزه در فارسی» ترجمه كرده است. 

سرآغاز این نشست از زبان عباسلو و درباره ترجمه‌های گوناگونی بود كه از این اثر در ایران منتشر شده است. تاكنون این کتاب با چند ترجمه مختلف و نام‌های گوناگون در ایران منتشر شده است: «بدون لهجه خندیدن» با ترجمه آرمانوش باباخانیانس، «خندیدن بدون لهجه» با ترجمه نیلا والا، «لبخند بی‌لهجه» به قلم غلام‌رضا امامی، «خنده لهجه‌ندار» با ترجمه ناتالی چوبینه و «خنده لهجه نداره» با ترجمه نفيسه معتکف.
 
عباسلو سپس از نخستین كتابی گفت كه از این نویسنده در ایران ترجمه و با عنوان «عطر سنبل، عطر كاج» وارد كتابفروشی‌های ایران شده است.
 
وی دراین‌باره توضیح داد: عطر سنبل نماد ایران و عطر كاج نماد مسیحیت و غرب است و مترجم اين دو نماد را هم‌سنگ هم قرار داده و عنوان زيبايی را برگزيده است. این عبارت در حالی انتخاب شده كه نویسنده در نسخه اصلی كتاب نام «Funny in Farsi» (بامزه در فارسی) را برای كتاب برگزیده بود. 

عباسلو افزود: ماجراهایی كه در  کتاب «لبخند بی‌لهجه» روایت شده، هم‌شكل و مكمل كتاب اول هستند. این كتاب نوعی خاطره‌نویسی و زندگینامه خودنوشت است كه نویسنده برای این روایت قالب طنز را برگزيده است. 

او با اشاره به این‌كه نخستین كتاب اين نويسنده در غرب نامزد جایزه‌ طنز هم شده بود، گفت: كتاب دوم جزایری به خوبی اثر اول نیست و احساس می‌شود نویسنده كتاب حجیمی نوشته و این اثر مابقی رمان اول اوست. 

این منتقد افزود: در «لبخند بی‌لهجه» داستان متوجه فرهنگ‌ها است و گاه از حالت طنز خارج و حتی به تلخی هم نزدیك می‌شود. این كتاب آن  طنزآلودي و رواني اثر نخست را ندارد و نویسنده ایده‌های شخصی خود را لحاظ كرده و از زاویه دید داستانی فاصله گرفته است. 

در ادامه بحث، عباسلو «ادبیات مهاجرت» و «ادبیات در تبعید» را دو گونه مجزا خواند و گفت: این كتاب در دسته ادبیات مهاجرت قرار می‌گیرد؛ ادبیات مهاجرت صرفا سیاسی نیست اما در آن خواه‌ناخواه مقایسه پیش می‌آید. نگاه نوستالژیک و انتقادی نیز به وطن وجود دارد و نسل‌های مختلف در آن شكل می‌گیرند و تغییر ایده‌ها نشان داده می‌شود. در این كتاب چالش میان ایده‌ها به وجود نمی‌آید. 

وی با اشاره به طنز نویسنده در آثارش گفت: از این كتاب می‌شود شیوه طنزپردازی را آموخت، اما طنز نویسنده در برخی قسمت‌ها فرهنگ‌محور است و گویی برای آمریكایی‌ها نوشته شده و به برنامه‌های تلویزیونی و كالاهای غربی اشاره می‌كند. 

پارسی‌نژاد در آغاز سخنانش از ترجمه امامی از این اثر تشكر كرد و بیشتر بحث خود را بر روی گونه‌شناسی ادبی اثر متمركز ساخت. وی درباره رمان یا خاطره بودن این اثر صحبت كرد و گفت: در گونه‌شناسی ادبی، خاطره‌نویسی و داستان خیلی با هم اصطكاک دارند و گاه نویسنده در پی رمان‌نویسی شروع به نوشتن داستان می‌كند اما كم‌كم به سمت خاطره‌نویسی می‌رود.

این در حالی است كه امامی، مترجم كتاب، این اثر را یک خاطره‌ و یادنامه دانست كه البته در دستان هنرمند نویسنده، به آرایه‌های ادبی پیراسته شده است. 

پارسی‌نژاد در ادامه ضعف‌های این اثر را به عنوان یک اثر خاطره‌نویسی برشمرد. وی گفت: در داستان رابطه علت و معلولی بر حوادث حاكم است و هیچ اتفاقی بی‌دلیل و ناگهانی روی نمی‌دهد. نویسنده باید پیش‌زمینه را فراهم كند. با این حال، در این اثر انسجام و وحدت رعایت نشده و احساس پریشان‌گویی به مخاطب دست می‌دهد. در معرفی شخصیت‌های این اثر باید چینش می‌شد و در بیان حوادث و شخصیت‌ها ناپختگی وجود دارد. 

این منتقد در ادامه نبود فضاسازی را یكی از ضعف‌های این رمان دانست و در ادامه گفت: نویسنده در خاطره‌نویسی مانند جریان سیال ذهن به پیش می‌رود و هر چه را به یاد می‌آورد  بیان می‌كند. این كتاب كلی‌نگر است و جزییات در آن گفته نمی‌شود. در خاطره همه چیز باید بیان شود و نويسنده برای حوادث مهم، پیش‌زمینه بیاورد.

امامی در ابتدای سخنانش، بعد از توضیحاتی كوتاه درباره چگونگی آشنایی با این نویسنده و مطالعه و سپس ترجمه نخستین ‌كتابش توضیحاتی داد و كوتاهی ناشر را دلیل انتشار دیر آن كتاب عنوان كرد، در حالی كه 10 سال پیش نخستین كتاب این نویسنده را به فارسی ترجمه كرده بود. وی تغییر نام عنوان كتاب را در ترجمه بی‌معنی و نوعی خیانت دانست و مترجم را فاقد این حق دانست.

مترجم كتاب «لبخند بی‌لهجه» با بیان ضرب‌المثلی ایتالیایی با این مضمون كه «مترجم خائن است» گفت: من سعی كردم در ترجمه خائن نباشم و تنها پلی باشم بین یک فرهنگ با فرهنگی دیگر؛ هرچند ممكن است با نظرات نویسنده موافق نباشم. این كتاب گزیده‌ای است از یادها، از زندگی دختری جوان در آبادان و تهران و مهاجرتش به آمریكا؛ با این حال او خاك وطنش را دوست دارد و بدان عشق می‌ورزد. نویسنده تنها روایت كره و قضاوت را بر عهده خواننده می‌گذارد. 

این مترجم در ادامه از تلاشش برای معرفی ادبیات و هنر مهاجرت در ایران خبر داد و گفت: دوست دارم ببینم كسانی كه از ایران رفته‌اند و خوش درخشیده‌اند چه گفته و چگونه جهان را روایت كرده‌اند و حاصلش را به مخاطبان ایرانی هم نشان دهم. 

اعتماد خواننده به نویسنده یكی دیگر از نكاتی بود كه منتقدان در این جلسه بدان پرداختند. این در حالی است كه عباسلو راوی را پر از ضد و نقیض‌گویی دانست و پارسی‌نژاد صداقت كلام راوی را دلیل اصلی جلب اعتماد مخاطب و در نتیجه جذاب شدن اثر بیان كرد.

نشست نقد و بررسی رمان «لبخند بی‌لهجه» اثر جزايری دوما با ترجمه غلامی ديروز دوشنبه، 21 آذر ماه در سرای اهل قلم برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها