شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۳
زندگي «محمدبن زکریای رازی» كتاب شد

محمدبن زکریای رازی، پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی است که همه او را به عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد میشناسند. «علی رزاقی شانی» در چهل و ششمین عنوان از مجموعه‌ی «مشاهیر ایرانی» به زندگی این دانشمند پرداخته است.

ایبنا نوجوان: مجموعه‌ی مشاهیر ایرانی توسط انتشارات تیرگان منتشر می‌شود و هدف از آن آشنا کردن نوجوانان با دانشمندان وچهره‌های تاثیرگذار ایرانی است. چهل و ششمین عنوان از این مجموعه به زندگی «محمدبن زکریای رازی» دانشمند قرن چهارم تعلق دارد. 

«علی رزاقی‌شانی» این کتاب را در 18 فصل نوشته است. «دانش و تحصیلات»، «مشاغل رازی»، «دانشمندان و حکیمان هم عصر رازی»، «ابتکارها و اکتشافات»، «رازی و طب» و «مقام علمی رازی» از جمله‌ی این بخش‌ها هستند. 

نویسنده ابتدا یک نمای کلی از زندگی این دانشمند ارائه داده و سپس در بخش‌های دیگر کتاب به جزئیات پرداخته است: «محمد رازی تحصیلات خود را در رشته‌‌های مختلف در ری به انجام رساند و مدتی نیز به علم کیمیاگری روی آورد؛ سپس به بغداد سفر کرد و به آموختن علم طب مشغول شد و مدتی نیز ریاست بیمارستان بیمارستان معتضدی بغداد را به عهده داشت.
...وی در اواخر عمر بر اثر مطالعه و نوشتن زیاد و تجربه‌ها و آزمایش‌های مربوط به کیمیاگری به آب ریزش چشم و سپس کوری دچار شد.
محمدزکریای رازی سرانجام پس از عمری تلاش در زمینه‌های گوناگون علمی در سال 313 ق. حدود شصت و دو سالگی در ری بدرود حیات گفت
.» 

رازی تا دوران جوانی، بسیاری از علوم زمان خود مانند فلسفه، ریاضیات، ادبیات، نجوم و هندسه را فراگرفت. علاقه‌ی او به این‌که بتواند گوهر فلزات را دگرگون کند، او را شغل زرگری و کیمیاگری کشاند. اما در اثر همین کار، چشم او در معرض بیماری قرار گرفت به همین دلیل هم از کیمیاگری دوری کرد. 

البته فعالیت‌های او در این زمینه بسیار به علم شیمی نزدیک بود: «رازی از نخستین کسانی است که معلومات خود را در شیمی بر طب منطبق ساخت و از جمله‌ی کسانی است که شفای بیمار را وابسته به فعل و انفعالات شیمیایی در جسم بیمار می‌دانست.
دکتر علی‌اصغر حلبی نوشته است: کارهایی که رازی در کیمیا و نزدیک کردن آن به شیمی کرد، بدون شک هیچ دانشمند دیگری اسلامی انجام نداده است. رازی از کیمیا شروع کرد و با نبوغ کم‌نظیر خویش به شیمی آزمایشگاهی نزدیک شد
.» 

این دانشمند علاوه بر شیمی، در حوزه‌های طب و فلسفه نیز تخصص داشت. او نخستین کسی بود که به تفاوت میان آبله و سرخک پی برد.
«امتیاز رازی بر اطبای معاصر خود و اطبایی که پس از او آمدند در این بود که به تاثیرات روحی و روانی در معالجه و طبابت معتقد بود و می‌گفت: روان نقش اول را در درمان دارد، چون روان با بدن پیوستگی دارد و به همین جهت معتقد است که طبیب جسم باید طبیب نفس هم باشد.» 

رازی در زمینه‌ی فلسفه هم یکی از دانشمندان مطرح زمان خود بوده است و شاید تخصصش در حوزه‌های گوناگون باعث داستان‌پردازی‌هایی درباره‌ی او شده است. مثلاً یکی از آن‌ها درباره‌ی زنده کردن یک پیرمرد است. وقتی دراین‌باره از رازی سوال می‌کنند او این‌گونه جواب می‌دهد: «حقیقت آن است که بیماری را که به مرض سکته دچار می‌شود نباید فوراً در گور گذاشت. عوام به علت نادانی پیرمردی را که من پزشک معالج او بودم دفن کردند. فوراً به گورستان رفتم و فرمان دادم تا جسد او را از خاک خارج کنند. وقتی جسد را خارج کردند سر بر سینه‌اش نهادم و ضربان قلبش را گوش دادم. ظاهراً ضربان قلبش از کار افتاده و بیمار مرده بود اما وقتی نبضش را گرفتم احساس کردم که حرکت خفیفی دارد. دستور دادم آجری را داغ کردند و بر پایش نهادند. ناگهان پای بیمار به شدت عکس‌العمل نشان داد. آن مرد زنده بود؛ همین و بس!» 
در کتاب «زکریای رازی» داستان‌های زیادی از این دست درباره‌ی زندگی این دانشمند نقل شده است. 

این اثر از «علی رزاقی شانی» را انتشارات تیرگان با قیمت 1500 تومان منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها