به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، روايتي از زندگی حضرت عباس(ع) در فرم و زبانی متفاوت، پرداختن به وقايع زندگی حضرت علیاكبر (ع) از زبان اسب آن حضرت و روايت داستاني و شاعرانه از زندگي حضرت زينب (س)، به ترتيب از اصلیترين محورهای اين دسته از كتابهای شجاعیاند.
«سقای آب و ادب»، شجاعی كه سال گذشته (1389) به چاپ رسيده است، به تازگی مراحل چاپ هفتم خود را در انتشارات كتاب نيستان پشت سر گذاشته است.
اين كتاب، روايتی است از زندگی حضرت عباس (ع) كه در ميان ديگر آثار شجاعی به لحاظ فرم و محتوا اثری متفاوت و نو به شمار میآيد. در اين اثر نويسنده به شرح زندگی و ويژگیها و ظرايف شخصيتی آن حضرت در قالب داستانی دقت نظر داشته است.
در هر فصل از اين رمان رفت و برگشتهای روايی متعددی ديده ميشود كه حال و هوايی توصيفی يافتهاند و در موقعيتهای مختلف، زواياي جديدی از مفاهيم مورد نظر نويسنده را بازگو میكنند.
در فصل نهم اين كتاب با نام «عباس فرشتگان»، نويسنده سعی داشته تا گوشههايي نامكشوف را از زندگی آن حضرت بيان كند و بر اين اساس به كشف و شهودی دقيقتر از زندگی اين شخصيت بپردازد.
«آفتاب در حجاب» نيز اثري درباره زندگي حضرت زينب (س) است كه به گفته روابط عمومي انتشارات كتاب نيستان، به تازگي در نوبت چاپ بيست و دوم راهي بازار كتاب شده است.
شجاعي اين داستان را از زبان خود آن حضرت به زبان روان و امروزي روايت كرده است. اين داستان نيز لحني شاعرانه و شورانگيز دارد.
نگاه به زندگي و وقايع متفاوت زندگي خانوداگي و اجتماعي زندگي حضرت زينب (س)، همراه با نقش و حضور ايشان در واقعه كربلا، از اصليترين نظرگاههاي نويسنده در نگارش اين كتاب به شمار ميآيد.
اين در حالي است كه بيان رويدادهايي زندگي اين بانو از زمان كودكي تا رخ دادن واقعه كربلا از ديگر ابعاد داستاني اين كتاب است كه بازگو كردن آن مورد توجه نويسنده بوده است.
«آفتاب در حجاب» اينگونه آغاز شده: «بغض راه گلويت را بسته بود، چشمهايت به سرخي نشسته بود. رنگ رويت پريده بود؛ تمام تنت عرق كرده بود و گلويت خشك شده بود. دست و پاي كوچكت ميلرزيد و لبها و پلکهايت را بغضي كودكانه به ارتعاش واميداشت. خودت را در آغوش پيامبر انداختي و با تمام وجود ضجه زدي...»
کتاب «پدر، عشق و پسر»، اثری داستاني ديگر اين نويسنده درباره قهرمانان واقعه كربلاست كه به همراه دو اثر عاشورايي ديگر اين نويسنده از سوي همين ناشر به چاپ سي و دوم رسيده است. شجاعي در اين كتاب به سراغ اسب حضرت علياكبر(ع) رفته تا از زبان او فرازهایی از زندگی حضرت علیاکبر(ع) را بيان كند و شگفتيهايي را براي خواننده روشن سازد.
مخاطب قصههاي عقاب در اين كتاب «لیلی بنت ابیمرّه»، مادر گرامی حضرت علیاکبر (ع) است. فصول «پدر، عشق و پسر» با عنوان «مجلس» نامگذاری شده است و فصل پاياني اين كتاب به شهادت آن حضرت در کربلا اختصاص دارد. البته پايان توصيفات هر مجلس در اين اثر به طريقي به واقعه عاشورا مربوط ميشود و از اين طريق سعي شده تا رنگ و بوي اين واقعه در همه بخشهاي اين اثر احساس شود.
سیدمهدی شجاعی متولد شهریور 1339 تهران، داستاننویس و روزنامهنگار و فارغالتحصيل رشته ادبیات دراماتیک است.
شجاعي هشت سال مسوولیت صفحههای فرهنگی و هنری روزنامه جمهوری اسلامی و سردبیری ماهنامه صحیفه را به عهده داشت و سالهای متمادی سردبیری مجله رشد جوان و مدیر انتشارات برگ بود. داوری چند دوره از جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات از فعالیتهای هنری و فرهنگی او طی سالهای 1365 تا 1375 بهشمار میروند.
فیلمنامههای «بدوک»، «دیروز بارانی» و «پدر» کارهای سینمایی مشترک او با مجید مجیدیاند و فیلمنامه «چشم خفاش» و «قلعه دبا» کارهای سینمایی مشترک او با بهزاد بهزادپور.
همچنین کتابهای «کشتی پهلو گرفته»، «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «از دیار حبیب»، «شکوای سبز»، «خدا کند تو بیایی» و « دست دعا، چشم امید» حاصل تجربههای او در زمینه ادبیات مذهبیاند. او در زمینه ادبيات كودك و نوجوان نيز بیش از 100 کتاب تاليفي دارد.
شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۱
نظر شما