احمد ميراحسان، مستندساز، منتقد سینما و برنده جایزه بهترین منتقد فیلم در سال 1384، در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در پاسخ به سوالي مبني بر امكان اقتباس ادبي و هنري از تاریخ اسلام اظهار كرد: وقتي از مقوله «اقتباس نمايشي از تاريخ اسلام» صحبت میکنيم، در واقع با سه کلمه کلیدی یا سه عنصر معنایی روبهرو هستیم که عبارتند از اسلام، تاريخ، اقتباس نمايشي.
میراحسان افزود: «اسلام» به عنوان يك واقعيت و حقيقت بيروني در معرض فهمهاي گوناگونی قرار دارد و گرچه خودِ حقيقت آن پايداراست، اما طبيعتا دركهاي متفاوتي نسبت به آن وجود دارد، چنانکه درک انسانهای مختلف از اسلام، از پیامبر(ص) گرفته تا انسانهای عادی، ادراكهاي واحدي نيستند و به طور طبیعی معرفت انسانها نسبت به عمق اسلام متفاوت است. بنابراین نخستين چيزي كه در اقتباس از تاریخ اسلام اهمیت دارد، اين است كه چه كسي اقتباس را انجام میدهد و چه ادراكي از اسلام دارد.
این منتقد سینما درباره «تاریخ» به عنوان دومین عنصر معنایی موجود در مقوله «اقتباس از تاریخ اسلام» گفت: به نظر ميرسد مقولهای به اسم «تاريخ» از عينيت برخوردار است، اما با اینکه خودِ رخدادهای تاریخی عينيت دارند، ما از طریق زبان با تاريخ روبهروییم و با خود رخدادها مواجه نیستیم و از طریق زبان تاریخ را نقل، روایت و تحلیل میکنیم. بنابراین در مقوله «تاریخ» نیز مانند مقوله «اسلام»، با مساله فهم و درک امر عيني مواجهيم، یعنی تفاسیر مختلفی ممکن است از «تاريخ اسلام» ارایه شود.
وی درباره سومين عنصر موجود در مقوله «اقتباس از تاریخ اسلام» یعنی «اقتباس نمايشي» (در ادبیات داستانی يا سينمايي) اظهار کرد: «اقتباس نمايشي» امری مدرن و محصول دنیای مدرن است، مانند سينما که قواعد آن، در کشورهای مدرن، از طریق تولید آثار متنوع (از جمله در عرصه تبلیغ مسیحیت) توسعه یافته و تدوين شد. بنابراین در اقتباس دینی (سينمايي) باید توجه کنیم که با چنین سابقهای از سینما مواجهیم.
نويسنده «پدیدارشناسی سینمای ایران» ادامه داد: بنابراین تا جايي كه به مطالعات زيباييشناسي در حوزه اقتباس ديني مربوط است، در مقوله «اقتباس از تاریخ اسلام» با يك اقتباس واحد مواجه نیستیم. درعرصه ادبیات و هنر اقتباسهاي متعدد و متمايزي تاکنون از «دين» صورت گرفته است، در اقتباس دینی از تاریخ، با حوزهاي سر و كار داريم كه اساسا بسيار متنوع و نسبي است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه صحبت کردن به صورت علمی درباره «اقتباس نمايشي يا ادبي از تاريخ اسلام» نیازمند ارایه دیدگاهها و معیارهایی با عرصههای بسیار گسترده در قالب تحقیقات نظاممند است افزود: در اين باره، متاسفانه با وجود گذشت 30 سال از انقلاب که در آن به طور مستقيم درگير هنر ديني بودهایم، حتي يک كار پژوهشی گویا و روشن درباره اقتباس سینمایی از تاریخ اسلام توليد نكردهايم، در حالی که باید با انجام پژوهشهاي دقيق و كاربردي، افقي روشن در این بحث به تصویر کشید.
میراحسان در پاسخ به سوال «آیا میتوان این کمبود آثار پژوهشی و تئوریک در حوزه اقتباس از تاریخ اسلام را در پایین بودن کیفیت اقتباسهای صورت گرفته در حوزه نگارش فیلمنامه یا ادبیات داستانی موثر دانست؟» گفت: از قضا آثار تولید شده در این حوزه (که بر گرفته از آگاهیهای مردم جامعه بوده) نسبت به بخش تئوریک آن، در سطح بالاتری قرار دارند و این ویژگی یک جامعه رشد نیافته است که در آن، همواره رخدادهای خود به خودی از تئوریها پیشی میگیرند، در حالی که در جامعه رشد یافته، به طور مداوم بر اساس تجربههای کل جامعه بشری، فکر تولید میشود و مبنای عمل پیشروتر قرار میگیرد.
وی به عنوان مثال توضيح داد: در جامعه ما سریالهایی در حوزه تاریخ دین، از جمله امام علی(ع)، مختارنامه و مریم مقدس ساخته شدهاند که در سطح بالاتری از کارهای تئوریک و نظری این عرصه (حوزه اقتباس از تاریخ دین) قرار دارند و این، محصولات تواناییهای جامعه ما در حوزه ساخت یک سریال یا اثر سینمایی اقتباسی بودهاند، اما بیتوجهیای که به امر اقتباس از تاریخ دین میشود، کیفیت این آثار را هم تحت تاثیر قرار میدهد، در حالی که اگر به مقوله «اقتباس از تاریخ دین» اهميت داده شود، قطعا آثار قویتری در این عرصه تولید خواهد شد.
اين منتقد با اشاره به انجام کارهای پژوهشی و تئوریک در غرب به عنوان پشتوانه فکری فیلمنامهنويسي و فيلمسازی گفت: در این کشورها علاوه بر استفاده از مشاوران متخصص در نگارش فیلمنامه و ساخت اثر، سالانه صدها عنوان پژوهش و کتاب در این حوزه تالیف و تدوین میشود که بخشی از آنها در کشور ما نیز ترجمه میشود، این آگاهیها بیشک برای ساخت آثار بزرگ راهگشای آنان خواهد بود، این در حالی است که در کشور ما در هیچیک از عرصههای ایجاد شده به عنوان جریانهای سینمایی ایران بعد از انقلاب (مانند جریان سینمایی «رویکردگرا» (با آثار كيارستمي) سینمای ایران را در سطح جهان مطرح کرد) کتاب جدی و قابل توجهی نوشته نشده است، این نشانه کم توجهی به فرهنگ یک جامعه است و ضروری است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از پیش به فعالیتهای فکری و زیربنایی اینچنینی روی آورد.
میر احسان ادامه داد: از اداره امور سینما و نمایش انتظار میرود که بیشتر به انجام کارهای علمی در حوزه تولید آگاهی در عرصه نگارش متن و تولید اثر دقت کنند و به کارهای پژوهشی که به آنها پیشنهاد میشود بیتوجه نباشند تا این تحقیقات، فراراه افرادی که در این حوزه کار عملیاتی انجام ميدهند قرار گیرد.
وی در پاسخ به این سوال که «اگر مبنای تئوریک آثار نوشته شده در حوزه اقتباس از تاریخ اسلام قویتر باشد، اختلافات ایجاد شده، به عنوان مثال درروايت تاريخ اسلام از نظر میان شیعه و اهل سنت، پس از اکران اثر تولیدی، کمتر خواهد شد؟» گفت: به اعتقاد من این اختلافات كه غالبا ناشي از تفاوت برداشتها از تاریخ اسلام است، تا زماني كه انسان وجود دارد، چارهناپذیر است. حتی اگر یک جامعه یک شکل هم ایجاد کنیم باز هم تنوع آرا خود را نشان میدهد و حتی مجتهدان نیز در زمینههای مختلف، تعدد آرا دارند، بنابراین باید اجازه دهیم درباره هر اثر، هرکس نظر خود را بگوید و این اصلا بد نیست، اما مهم آن است که نگارنده متن یا تولیدکننده اثر، اندیشیده باشد و اصول و قواعد کار اقتباس را بداند و بتواند از اثر خود دفاع کند.
شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۹
نظر شما