«دموكراسي» به معناي حكومت مردم بر مردم است كه ريشهي آن را ميتوان در هزاران سال قبل جستوجو كرد. يعني نزديك به 508 سال پيش از ميلاد مسيح(ع) كه اين شيوهي حكومت به شكل ابتدايياش در يونان شكل گرفت. «تاريخچهي انتخابات در جهان» به زبان ساده تاريخ اين شيوهي حكومت را روايت ميكند.
نويسنده در اين كتاب به معرفي ريشههاي دموكراسي، تشكيل نخستين مجلسها و پارلمانها و فراز و نشيبهايي كه ملتها براي ايجاد اين شيوهي حكومت پشتسر گذاشتهاند، پرداخته است.
در ابتداي اين كتاب و در فصل «ريشههاي دموكراسي» ميخوانيم: «وقتي انسانهاي پيش از تاريخ به شكار و جمعآوري ميوه مشغول بودند، وجود دولت و يا فرمانرواياني براي كنترل جامعه ضرورت نداشت. ولي با رشد جمعيت و به وجود آمدن دولت -شهرها، لازم بود تا عدهاي از مردم به عنوان فرمانروا و يا حاكم براي سازماندهي امور جامعه، قدرت را به دست بگيرند و يا از طرف مردم به اين مقام برگزيده شوند.
يافتههاي باستانشناسي و مدارك به دست آمده از گذشتگان نشان ميدهد كه در بخشهايي از بينالنهرين [ميانرودان]، هندوستان و در بخشهايي از ايران، مجالسي وجود داشت كه منتخبين و بزرگان شهر در آن جمع ميشدند و پيرامون مسائل مهم و بيشتر از همه در مورد جنگ تصميم ميگرفتند.
البته هيچگونه كنترل كامل و دقيقي بر رفتار اين حاكمان اعمال نميشد و رفتار و خواستههاي حاكمان خوبهخود به عنوان قانون تلقي ميگرديد.»
اما پس از مدتي نظام حكومتي جديدي شكل گرفت كه نقش مردم در آن پررنگ بود: «در سال 508 پيش از ميلاد مسيح، نظام حكومتي جديدي به نام حكومت «مردم بر مردم» در دولت-شهرهاي يونان شكل گرفت. اين نظام «دموكراسيا» ناميده ميشد كه متشكل از دو كلمهي «دموس» به معني مردم و «كراسيا» به معني فرمانروايي و در نهايت به معني مشاركت مستقيم مردم و شهروندان در اداره جامعه بود. مردم در نشستهايي گرد هم ميآمدند و در مورد موضوعات و مسائل مهم، مذاكره و مشورت و سپس بين خود رايگيري ميكردند و تصميم نهايي را ميگرفتند.»
پس از يونان، روم هم شيوهي حكومتي جمهوري را براي ادارهي كشور انتخاب كرد: «روميهاي باستان در سال 509 پيش از ميلاد، حكومت پادشاهي را برانداختند و نظام جمهوري برقرار كردند، براي اولين بار حكومت موروثي از بين رفت و روميها به اين نتيجه رسيدند كه مردم نمايندگان مجلس را انتخاب كنند و امپراتور توسط نمايندگان مردم به قدرت برسد و توسط همان مجلس تحت كنترل و نظارت باشد. در واقع معني «جمهوري» به معني «حكومت مردم» است.»
البته اين شيوهي حكومتي هم در روند شكلگيري و پيشرفت خود تغييرات زيادي داشت: «پاتريستنها كه اشرافزاده و از طبقات مرفه جامعه بودند، خود را وارثان مادامالعمر سنا دانسته و به عوام اجازهي ورود به مجلس و شركت در تصميمگيريها را نميدادند. اما مردم عادي خواهان شركت هرچه بيشتر در روند ادارهي كشور بودند. در اثر اعتراضات مردم، مجلس ديگري به نام عوام تشكيل شد. اين مجلس حق قانونگذاري نداشت اما ميتوانست با ارسال نمايندگاني به جلسات سنا، در تصويب قوانين نظارت عموم مردم را اعمال و يا از تصويب قوانيني عليه منافع مردم جلوگيري كند.»
البته اين تغييرات در شيوهي حكومت به همينجا ختم نشده و در سراسر جهان همواره بحثهاي زيادي بر سر شيوهي حكومت شده است. گاه حتي مردم براي اجراي حق خود در انتخاب شيوهي ادارهي امور كشورشان انقلاب كردهاند مانند انقلاب فرانسه كه در بخشهاي ديگري از كتاب به آن اشاره شده است.
علاوه بر اين نويسنده در بخشهاي ديگري از كتاب به تلاشهاي مردم ديگر دنيا براي دستيابي به دموكراسي و شركت در انتخابات اشاره كرده است.
«قيام براي حقوق انسان»، «انتخاب مردم»، «شورش براي آزادي»، «امپراطوري و آزادي»، «حق راي زنان»، «سيستم رايدهي» و «انواع دولت» فصلهايي از اين كتاب را تشكيل ميدهند.
در بخش آخر اين كتاب با نام «گاهشمار دموكراسي» برگزيدهاي از رويدادهاي تاريخي ارائه شده كه تاريخ پرفراز و نشيب رايدهي، تشكيل مجلسها و پارلمانها و ديگر قوههاي قانونگذاري در سراسر جهان را دنبال ميكند. در اين قسمت برخي از پيشرفتها و پسرفتهاي رخداده در عرصهي پيدايش دموكراسي و برخي از انقلابهايي را كه نه تنها تاريخ، بلكه نحوهي انديشيدن ما دربارهي قدرت مردم در روزگار كنوني تغيير داده است، خواهيد خواند.
«تاريخچهي انتخابات در جهان» را «انتشارات سبزان» در 112 صفحه و با قيمت 3800 تومان منتشر كرده است.
نظر شما