كارشناسان حاضر در نشست «لزوم جهاني شدن ادبيات داستاني انقلاب» به اين نتيجه رسيدند كه ادبيات انقلاب هنوز قوام لازم را براي صدور به ديگر كشورهاي جهان نيافته و ضعف در پژوهش مهمترين دليل نبود پيشرفت در اين گونه ادبي بوده است. همچنين بايد اين باور را داشت كه انقلاب اسلامي بر اساس يك ايدئولوژي خاص شكل گرفته و براي ماندگاري آن بايد ادبيات خاص داشت./
اكبر خليلي در ابتداي اين نشست از ضرورت ترجمه آثار حوزه انقلاب اسلامي براي ديگر كشورها سخن گفت و افزود: من اين نياز را در سفر حج، زماني كه با 9 نويسنده روسي صحبت ميكردم به صراحت احساس كردم.
فيروز زنوزي جلالي نيز به محور ايدئولوژيك در ادبيات اشاره كرد و گفت: اگر بخواهيم ادبيات خود را به جهان معرفي كنيم بايد براي آن ايدئولوژي داشته باشيم. زيرا هيچ حربهاي جز ادبيات قادر نيست كه باورها را در جهان تغيير دهد. اگر ما اين باور را داشته باشيم كه انقلاب اسلامي بر اساس يك ايدئولوژي خاص شكل گرفته است بايد براي ماندگاري آن ادبيات خاص داشته باشيم.
وي افزود: در دنيا تمامي رخدادها زماني ماندگار ميشوند كه ادبيات سراغ آنها رفته است. حال چند سوال مطرح است؛ آيا بايد ادبيات انقلاب اسلامي را جهاني كرد؟ براي جهاني شدن اين ادبيات آيا لوازم و ضرورتهاي نويسندگي بعد از گذشت 33 سال فراهم شده است؟ ادبيات انقلابي كه ميشناسيم چه نوع ادبياتي است؟ آيا آنقدر نيرومند است كه باورها را منتقل و براي مخاطب جذاب باشد؟ در واقع قبل از لزوم جهاني شدن بايد به اين نكته پرداخت كه آيا لزومي به ترجمه اين آثار وجود دارد يا خير؟
زنوزي جلالي ادامه داد: كارنامه 33 ساله انقلاب مشخص كرده كه به تعداد انگشتان دستها، نويسنده در اين حوزه داريم اما بايد به اين نكته توجه داشت كه آيا اين آثار پتانسيل ترجمه شدن را دارند و نيز از لحاظ فرم و ادبيات خاص امروز ادبيات متفاوتي را به جامعه ارايه ميدهند يا خير؟
كامران پارسينژاد نيز با تاييد صحبتهاي زنوزي جلالي، وضعيت و شكل داستان و اهميت ادبيات را در تاثيرگذاري بر مخاطب و جريانهاي سياسي مهم خواند و افزود: نقش محوري ادبيات داستاني در حوزه انقلاب اسلامي پر اهميتتر از ديگر ژانرهاي ادبي مانند شعر است.
وي با اشاره به اينكه ادبيات انقلاب زير گروه ادبيات سياسي است، گفت: در غرب بر اين قضيه احاطه دارند كه ادبيات داستاني چقدر بر جريانسازي سياسي و فكري جامعه تاثيرگذار است. همان گونه كه كشور آمريكا قبل از حمله به كشور عراق چند رمان در اين حوزه خلق كرد. آنها نويسندگان خود را بر اساس ايدئولوژيهاي خود تربيت ميكنند و تحت آموزشهاي ويژه، اطلاعات قوي در اختيارشان قرار ميدهند. حتي درنشستهاي فوق سري نظامي حضور نويسندگان پررنگ است.
پارسينژاد ادامه داد: براي داشتن ادبيات انقلاب در ابتدا بايد نويسنده پژوهشگري تربيت كرد كه بستر تاريخي، علل و تاثير انقلاب را در سالهاي اول اين رويداد در ديگر كشورهاي جهان مطالعه كند.
وي افزود: تاريخ در اين بين نقش اساسي دارد و در ميان كساني كه در اين حوزه كار ميكنند بايد پيچيدگيهاي تاريخي توسط مورخان و پژوهشگران شفاف شوند. در كنار آن وقتي انقلابي شكل ميگيرد بايد مباني زير بنايي آن را شناخت. زيرا انقلاب ما رويدادي ريشهدار بود كه فرهنگ و باورها را تغيير داد و تحول ايدئولوژيكي عظيمي را همراه آورد.
پارسينژاد ادامه داد: اما بسياري از داستانهاي انقلاب حادثه محورند و تنها شجاعت، ايثار و شكنجه ساواك را به تصوير ميكشند. در واقع ميتوان گفت كه هنوز داستان انقلاب در ايران قوام نيافته است.
در ادامه نشست «لزوم جهاني شدن ادبيات داستاني انقلاب» اكبر خليلي با تاكيد بر اينكه بسياري از نويسندگان تاثيرپذيرفته از سبكهاي ادبي غرب بودند، گفت: نوشتن داستان بر اين اساس باعث شد تا نويسندگان براي پژوهش در حوزه انقلاب دچار سردرگمي شوند و ندانند كه بايد كار را از كجا شروع كنند.
وي با اشاره به پژوهش تاريخي در اين زمينه افزود: ساختار و فرمي كه براي جهاني شدن آثار ميخواهيم بايد مشخص شود. زيرا برخي ناشران به فرمي كه بر اساس ايدئولوژي نوشته ميشود اعتقاد ندارند و آن را شعار زدگي ميداند. در واقع براي مطرح كردن ايده ،فرم و خط مشي در داستان بايد مورد پژوهش قرار بگيرند تا جوان نويسنده بداند كه كار را بايد از كجا آغاز كند.
زنوزي جلالي در ادامه افزود: متاسفانه نويسندگان ما در اين حوزه كم كارند و تاريخ معاصر 100 سال اخير را نميشناسند. با اين شرايط ما چه چيزي را به عنوان يك ايده ميخواهيم به جهان معرفي كنيم.
اين داستاننويس ادامه داد: تمام رمانهاي برتر دنيا بر اساس يك ايدئولوژي نوشته ميشوند و در زير بناي مطالب طوري به بيان باورها ميپردازند كه خواننده به صورت غير مستقيم آنچه را كه خوانده قبول ميكند. اما نويسندگان ما فقط همان را مينويسند كه در دهه اول انقلاب ديدهاند. در حالي كه نسل جوان امروز مشتاقاند كه انقلاب را بشناسند و بيشتر نيازمند ادبيات تحليلي انقلاباند.
وي افزود: اگر ادبيات انقلاب، فقط با بضاعت و توان تاكنون آن در كشور رشد كند، بايد آن را در ايران نگه داشت و به ديگر كشورها صادر نكرد. در واقع مسوولان فرهنگي براي از ميان برداشتن مشكلات بايد لوازم پيشرفت در اينكار را براي نويسنده با برنامهريزي و مديريت قوي فراهم كنند.
پارسينژاد اين سخن را چنين ادامه داد : براي پيشرفت در اين زمينه حمايتهاي دولتي و حركتهاي خودجوش بسيار موثرند. همان گونه كه ميدانيد براي ادبيات دفاعمقدس سرمايهگذاري شد، اما براي انقلاب به دليل بروز هشت سال دفاعمقدس اين امكان فراهم نشد. در حالي كه تاريخ انقلاب پشتوانه قوي براي ادبيات دفاعمقدس بود. ما اكنون در آغاز راهيم و با پژوهش ميتوانيم به نتايج مطلوبي دست پيدا كنيم.
اكبر خليلي در پايان نشست «لزوم جهاني شدن ادبيات داستاني انقلاب» گفت: مسوولان ميتوانند با يك فراخوان عمومي در كشور، نويسندگان را تشويق به خلق و ارسال آثار كنند و در كنار آن با نظارت شوراي عالي انقلاب فرهنگي ، وزارت ارشاد و وزارت علوم آثاري قابل دفاع توليد و به ديگر كشورهاي جهان صادر شوند.
نظر شما