«استعاره» تنها يك صورت ادبي نيست، چرا كه اصل آن در تفكر و ادراك بشر رخ ميدهد. نويسندهاي با همين پيشفرض، به سراغ استعارههاي قرآن كريم رفت تا از طريق تحليل مفهومي آن، راههاي جديدتري را براي درك جهانبيني اسلامي جستوجو كند.-
وي اين كتاب را شامل مطالبي در حوزه علم شناختي دانست و گفت: مبحث استعارههاي مفهومي از مهمترين مباحث زبانشناسي شناختي قلمداد ميشود. در اين مبحث، استعاره تنها يك صورت ادبي نيست، چرا كه اصل آن در تفكر و ادراك بشر رخ ميدهد. اين نوع از استعاره را استعارههاي مفهومي مينامند.
قائمينيا ادامه داد: استعارههايي كه در حوزه ادبي شكل ميگيرند، ابتدا در تفكر بشر اتفاق افتادهاند و از آنجا به عرصههايي مانند ادبيات نفوذ ميكنند.
وي افزود: در اين كتاب بررسي كردهام كه اگر استعارههاي قرآن را استعارههاي مفهومي در نظر بگيريم، چه معنايي ميتوان از آنها استخراج كرد. براي مثال، در سوره «نور» آيهاي داريم مبني بر اين كه «خدا نور است.» اين جمله در ظاهر يك استعاره زباني است اما اگر اين استعاره را به معناي مفهومي آن در نظر بگيريم، درخواهيم يافت كه براي درك ارتباط خداوند با عالم، خداوند را بايد نور تصور كرد. در واقع، نور چارچوبي براي انديشيدن به خداست.
به گفته قائمينيا، با اين توضيحات مشخص ميشود كه جمله «خدا نور است» تنها يك استعاره زباني نيست، بلكه استعارهاي مفهومي است كه فهم آن به درك بيشتر جهانبيني اسلامي كمك ميكند، زيرا راه انديشيدن درباره خدا را روشن ميسازد.
قائمينيا در پايان گفت: از اين دريچه به سراغ استعارههاي قرآني رفتم و به لحاظ مفهومي و نه ادبي، آنها را بررسي كردم. انتشار اين كتاب را پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي بر عهده دارد.
نظر شما