نويسنده كتاب «روشنگري چيست؛ مناظره كانت و فوكو» گفت: روشنگري، قلب تپنده فرهنگ غرب است. ما نيز از دوره صفويه تاكنون با فرهنگ غرب مواجههاي ناخواسته داشتهايم و به دليل تعارض مولفههاي فكري روشنگري با مباني ديني و سنتيمان و به دليل نشناختن ماهيت غرب، دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت از خودمان و غربيم.-
وي افزود: تمام تحولات فكري پس از قرن هجدهم و دوره معاصر نيز له يا عليه روشنگري طرح شدند؛ به گونهاي كه متفكران پس از روشنگري مجبور بودند مواضعشان را در برابر اين دوره تاريخي مشخص كنند.
شجاعيجشوقاني ادامه داد: اگرچه روشنگری در تاریخ غرب به عنوان یک دوره تاریخی خاص مطرح است و ریشههای آن را میتوان تا اواخر قرون وسطی و حتی پیشتر از آن جست اما برای نخستین بار کانت بود که با نقدهای سه یا چهارگانه و رسالههای سیاسی، سبب بازيابي روشنگري شد و از اين طريق، روشنگری مدرنیته به خودآگاهی رسيد. آغازگاه این خودآگاهی، رساله «روشنگری چیست» کانت است. او با نوشتن اين رساله نخسيتن فيلسوفي بود كه زمانه خودش را به پرسش گرفت. اين خودآگاهي ایدهآلیسم از آلمان آغاز شد و با فلسفه هگل و بعدها آثار افرادي مانند مارکس، نیچه، مکتب فرانکفورت و اندیشه پستمدرن اوج گرفت.
وي يكي از نكات قابل توجه انديشه فوكو را تلقي همدلانه او از روشنگري كانت دانست و گفت: میشل فوکو، به شهادت آثارش نقاد رادیکال مدرنیته و روشنگری است. با وجود اين، او در اواخر عمرش تلقی نسبتا همدلانهای از روشنگری کانت ارايه داد که موجب اعجاب شارحان وی شد. اینکه آیا این خوانش فوکویی از رساله روشنگری کانت، نشانگر تغییر يك موضع اساسی در فکر فوکو است یا تبیین دیگری از این مواجهه فوکویی میتوان ارايه داد، پرسشی است که این كتاب در سه فصل در پي نزدیک شدن به پاسخ آن است.
اين نويسنده درباره نحوه پرداختن به اين موضوع در كتابش توضيح داد: در بخش مقدماتی به زمینه تاریخی و مولفههای فکری روشنگری پرداختم و علاوه بر اشاره کوتاهي به جریانهای منتقد روشنگری، زمینه را برای ورود به بحث روشنگری نزد کانت و فوکو مهیا كردم. در بخش دوم ضمن اشاره به تنوع روشنگری اروپایی (انگلیسی، فرانسوی و آلمانی) روشنگری آلمانی و جایگاه کانت در آن را بررسي كردم. بحث از اومانیسم در نقدهای کانتی و مضامین رسالههای دوران مابعد نقادی کانت و پرداختن به اهمیت و مضامین رساله روشنگری، از مهمترین مباحث این بخش محسوب ميشوند.
وي افزود: بخش سوم كتاب به خوانش فوکویی از رساله روشنگری اختصاص دارد و در آن از منابع فکری، روششناسی فوکو و جستارهای سهگانهاش در باب روشنگری کانت و مضامین مهم آن به تفضیل سخن گفته شده است.
شجاعيجشوقاني به منابع مورد استفادهاش در نوشتن اين كتاب اشاره كرد و گفت: بر اساس بررسی کتابشناختی در زبان فارسی، مقاله، کتاب یا پایاننامهای که به نحو مستقل به بررسي «تفسیر فوکو بر رساله روشنگری کانت» پرداخته باشد، منتشر نشده است و مطلب دکتر رضا داوریاردکانی با عنوان «کانت و منورالفکری» که مهمترين منبع من در نوشتن اين پایاننامه بود، تنها مطلبي است كه به این بحث پرداخته که البته تاکنون منتشر نشده است.
وي افزود: زبان انگلیسی ادبیات غنیتری در این باب دارد. دو مقاله مهم «نشانهروی به قلب زمان حال» از هابرماس و «بلوغ چیست؟» از دریفوس و رابینو که در مجموعه «خوانش انتقادی فوکو» منتشر شدهاند، از آثار کلاسیک این بحث قلمداد ميشوند. مایکل کلی نيز بخش نخست يكي از كتابهايش را به بازسازی مناظره فوکو و هابرماس اختصاص داده است. بخش دوم اين کتاب نيز حاوي مقالات مهمی در این باره است. «فوکو: نقد به مثابه یک منش فلسفی» نوشته برنشتاین، «نقد عقل غیرمحض» از مککارتی و همچنين «روشنگری فوکو: نقد، انقلاب و شکل دادن به خود» از وارتنبرگ، مهمترین مقالات این مجموعهاند.
كتاب «روشنگري چيست، مناظره كانت و فوكو» به زودي از سوي انتشارات كوير منتشر ميشود.
نظر شما