به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، بيگدلي ظهر امروز، سهشنبه، دوم اسفند، در تحريريه «ايبنا» حضور يافت و از بخشهاي مختلف اين رسانه بازديد كرد.
وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه «چرا برخي از منتقدان داستان كوتاه امروز ايران را داراي پشتوانه و موقعيت جدي نميدانند؟» گفت: من با اين تلقي مخالفم؛ چرا كه داستان كوتاه در ايران جايگاه خود را پيدا كرده و با توجه به پيشينهاي كه تا به حال در كشورمان دارد، مسير نسبتا خوبي را پيموده است.
وي افزود: واضح است كه تجريه ما در مقابل تجربه غربيها اندک است، ولي اين تجربه نسبت به كشورهاي همسايه بهتر و طولانيتر است؛ تا جايي كه تا به حال نويسندگان صاحبنامي در حوزه داستان كوتاه داشتهايم.
نويسنده برگزيده كتاب سال جمهوری اسلامی ايران، با بيان اينكه قضاوت كلي کردن و نگاه منفي به جريانهای ادبي در ایران، اعتماد به نفس و خلاقيت نويسندگان را تضعيف ميكند، گفت: درست است كه غرب، همينگويها و ويرجينيا وولفهايي دارد، ولي ما هم نويسندگاني كمتر از آنها نداريم؛ داستاننويساني مانند ابوتراب خسروي، شهريار مندنيپور، ناصر تقوايي یا محمد ايوبي و بسياري ديگر.
نويسنده «آواي نهنگ» در ادامه، زنان را در عرصه داستان كوتاه موفقتر از مردان ارزيابي كرد و توضيح داد: به نظر من زنان در مقايسه با مردان در سالهاي اخير، در داستان كوتاه موفقتر بودهاند و ميتوانم بگويم حتي يک قدم جلوترند. من با آثار نويسندگاني مانند مهسا محبعلي و بهناز عليپورگسكرلي و برخي ديگر آشنايي دارم.
وي در پاسخ به اين سوال كه «از نگاه شما چه وجهي زنان را در داستان كوتاه بيش از مردان مطرح كرده است؟» اضافه كرد: پاسخ به اين سوال كمي مفصل است. انديشه، عاملي است كه در بسياري از آثار داستاني ما نمود كمرنگي دارد. نحوه تفكر نويسندگان ايراني در آثارشان پيدا نيست و اين مساله شايد از معايب ما باشد؛ چرا كه در پس زمينه داستانهاي كوتاه و بلندمان صاحب زاويه ديد نيستيم و اغلب انديشه مشخص و قابل تعريفي نداريم.
بيگدلي تصريح كرد: زنان به دليل رابطه اجتماعي و ارتباطاتي كه با خانواده دارند و نقش همسري و مادري، نوع تفكرشان در آثارشان بيشتر هويدا است، ولي آثار مردها بيشتر شتابزده و توام با دلواپسي و نگراني است.
نويسنده «بيترديد سهشنبه بود»، در ادامه گفت: در هر حال ما نميتوانيم نويسندگانمان را براساس انديشههايشان در داستانهايشان تعريف كنيم؛ البته نويسندگاني مانند احمد محمود، محمود دولتآبادي و برخي ديگر، مسير انديشه مشخصتري در داستاننويسي دارند.
بيگدلي پيشنهادش را براي نسل جديد داستان كوتاهنويس اينگونه توضيح داد: نويسندگان بايد تجربههای خود را در عرصههاي جامعهشناسي، فلسفه و روانشناسي افزايش دهند و دريافتهايشان را در داستان كوتاه ارايه كنند.
وي در پایان گفت: اين روزها ميبينم كه اغلب به فرم بيشتر توجه ميكنند، در حالي كه نويسنده بايد حرفي هم براي گفتن داشته باشد و در آن حرف فقط نبايد مرور روزمرهگي صورت بگيرد؛ بلكه نويسندگان بايد با وسعت ديد و تسلط بر دانش، به روزمرگي نظر كنند و پيرامونشان را انديشمندانه به قالب داستان بريزند.
سهشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۲
نظر شما