به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، باشگاه شاهنامهپژوهان ايران در ششمين دوره از سخنرانيهاي ماهانه شاهنامهپژوهي، از دكتر حسين وحيدي، شاهنامهپژوه دعوت كرده بود تا درباره «آموزشهاي شاهنامه» براي دوستداران شاهنامه سخنراني كند. اين نشست عصر روز شنبه (20 اسفند) در موسسه فرهنگي هنري جمشيد جاماسيان برگزار شد.
وحيدي گفت: شاهنامه مانند شاهكارهاي ديگر بيشك داراي برجستگيهاي بسياري بوده كه در ميان نوشتارهاي كهن، برترين شاهكار حماسهاي مردمان گيتي ناميده شده است. اين برجستگي از زبان، درون مايه، دانش دروني و فرهنگ والاي آفريننده شاهنامه بنمايه ميگيرد.
مولف كتاب «جهانبيني زرتشتي و عرفان مغان» اظهار كرد: از داستان «رستم و اسفنديار» شاهنامه آموزشهاي فراواني ميتوان گرفت. همانند نقش دروغ در پديد آمدن رويدادهاي ناگوار، گشتاسب براي رهايي از خواسته اسفنديار به دروغ دست ميبرد و ميگويد كه تاج و تخت را به تو خواهم داد اما چنين نميكند و در برابر، اسفنديار را به جنگ رستم ميفرستد در حالي كه ميداند او در اين نبرد كشته خواهد شد.
وي به نقش بعدي آموزش شاهنامه از داستان «رستم و اسفنديار» اشاره كرد و گفت: عشق به قدرت آموزش ديگری از اين داستان حماسي است. در داستان «رستم و اسفنديار» گشتاسب وابسته و شيفته قدرت است و آماده است كه در راه آن، فرزندش را قرباني كند. قدرتخواهي هنوز هم از ويژگيهاي جهان امروز به شمار ميرود و براي آن هزاران كار ناروا و ناپسند انجام ميدهند.
وحيدي در ادامه سخنانش گفت: بهكارگيري دانش در راه تباهي نيز آموزش سوم از داستان رستم و اسفنديار است. آن كسي كه به گشتاسب گفته بود كه اسفنديار را به جنگ رستم بفرستد، وزير دانشمند او جاماسب بود، اما دانش اين مرد در خدمت مرگ و تباهي قرارگرفته بود. هنگامي هم كه پيكر بيجان اسفنديار را ميآورند، همه جاماسب را گناهكار و مقصر ميدانند. هر كدام از اينها يك آموزش است و به راستي شاهنامه دريايي از اين آموزشهاست.
وي افزود: شما داستان ضحاك را بنگريد. خواهيد ديد كه پر از نكتههاي ظريف است كه بسيار انديشيدني است. خوردن مغز انسانها توسط مارهايي كه بر كتف ضحاك روييده بودند، بازگوكننده نكته باريكبينانهاي است. خوردن مغز انسانها براي آن بود تا گفته شود كه تبهكاران تاريخ همواره به سراغ مغز انسانهاي پوينده ميرفتهاند و آن را نابود ميكردهاند.
اين استاد دانشگاه در پايان سخنانش گفت: از ديد اقتصادي هم داستانها و سرگذشتهايي كه در شاهنامه آمده، درخور بررسي است. ايرانيان پس از شناخت آتش، آهن را از سنگ جدا ميكنند و با كشف اين عنصر دست به ساختن وسايل بسياري ميزنند و تحول اقتصادي بزرگي در زندگي آنها روي ميدهد. دستيابي به آهن دگرگوني و فراگشتي در زندگي آدميان بهوجود ميآورد كه بيمانند است.
دكتر حسين وحيدي سال 1310 خورشيدي در شهر همدان زاده شد. وحيدي از همان آغاز جواني به نوشتن پرداخت و با آموختن زبان اوستايي توانست «گاتها» سرودهاي اشو زرتشت و «خرده اوستا» را به فارسي ترجمه كند. «گاتهاي» وحيدي به زبان آلماني نيز برگردانده شده است.
یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۸
نظر شما