چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۶
ابومحبوب: متن باید نمادهایش را تایید کند

احمد ابومحبوب، مدرس سلسله درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» سرای اهل قلم در نخستین جلسه از این نشست‌ها با نگاهی اسطوره‌ای به شاهنامه به بررسی نمادها و عناصر اصلی داستان ضحاک پرداخت. وی معتقد است متن ادبی باید تمامی نمادهای اسطوره‌ای‌اش را تایید کند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نخستین جلسه از سلسله درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» با حضور احمد ابومحبوب عصر دیروز (سه‌شنبه، 22 فروردین) در سرای اهل قلم با حضور مخاطبان و علاقه‌مندان این حوزه برگزار شد.

در این جلسه ابومحبوب به ارایه توضیحاتی درباره «داستان ضحاک» در شاهنامه پرداخت و گفت: در این داستان آمده است، که ضحاک بدنش را در برکه‌ای از خون در هند شسته است. شستن بدن در خون رمزی برای دریافت خواسته‌ای از خدایان بوده و به‌گونه‌ای تغییر و دگرگونی قضا و قدر به حساب می‌آمده است.

وی با تاکید بر این موضوع که تقدیم کردن چیزی به خدا اساس اسطوره‌ها است ادامه داد: به عبارت دیگر این اقدام به نوعی داد و ستد میان این جهان و آن جهان و متصل‌کردن خود به جهان دیگر بوده است. یعنی قربانی‌کردن انسان بزرگترین هدیه به خدایان است.

مدرس این جلسه توضیح داد: این نگرش بشر ابتدایی بوده و خون قربانی را مقدس می‌دانسته است؛ چراکه معتقد بوده‌اند خون جایگاه روح است و می‌اندیشیدند خدایان در خون قربانیان حلول می‌کنند. حتی زمانی‌که سیاووش را در توران می‌‌کشند، نمی‌گذارند خونش بر روی زمین ریخته شود. بنابراین شستن بدن با خون از آیین‌های بلاگردانی است.

وی با تاکید بر دو عنصر «مار» و «عدد سه» در داستان ضحاک افزود: این دو عنصر از عناصر اساسی و کلیدی در این داستان شاهنامه هستند. همچنین ضحاک بسیار خندان است و در اسطوره‌های سامی بسیار خندان بودن ضعف ضحاک به حساب می‌آید. از سوی دیگر ضحاک از اجداد رستم است؛ چراکه رستم در مقابل اسفندیار به ضحاک افتخار می‌کند.

ابومحبوب به ارایه توضیحاتی درباره عنصر «مار» پرداخت و گفت: مار یک نماد میترایی و مهری و دارای چندین مفهوم نمادین است. یکسری از مفاهیم مار، مفاهیم کهن آریایی هستند و یکسری از مفاهیم نیز بعدا به آن افزوده شده است.

وی ادامه داد: در مفهوم کهن آریایی مار نماد سلامتی، زندگی و طول عمر است. در بعضی از فرهنگ‌ها نیز نماد زندگی دایمی است. پس یک سمبل ایزدی به حساب می‌آید، اما در اسطوره‌های زرتشتی مار نماد اهریمنی است. به عبارت دیگر در اسطوره‌های زرتشتی مفهوم مار دگرگون می‌شود و مار نماد شیطانی پیدا می‌کند.

این پژوهشگر در ادامه توضیح داد: فراموش نکنیم، که اسطوره‌های میترایی قدیمی‌تر و به اسطوره‌های هندی نزدیک‌تر هستند. به عبارت دیگر فرهنگ ایرانی و هندی و اسطوره‌های آن‌ها جنبه‌های مشترکی داشته‌اند. بنابراین در اسوره‌های ایرانی باید توجه داشت آیا با اسطوره‌های قدیمی‌تر ارتباط دارند یا با اسطوره‌های زرتشتی. بسیاری از اسطوره‌های ایرانی در دوره ساسانی شکل نهایی خود را پیدا کرده‌اند.

وی بار دیگر به چهره ضحاک در شاهنامه اشاره کرد و افزود: چهره ضحاک در شاهنامه متناقض است؛ یک چهره بد در مقابل فریدون دارد اما در همان شاهنامه رستم به ضحاک افتخار می‌کند و در اثبات این قضیه مادر رستم نیز از نسل ضحاک است. همچنین رستم در شاهنامه نماد ملت ایران است.

ابومحبوب ادامه داد: مادر رستم رودابه نام داشته و این نام متشکل از رود به علاوه آبه است. آبه پسوند مکان و مکان‌های فرورفته در سنگ‌ها یا زیرزمین است. پس مفهوم رودابه یعنی محل زیرزمینی جوشش آب. اگر ضحاک را خدای مرگ یا خدای مردگان در نظر بگیریم، بنابراین خدای مردگان در جهانی زیرزمینی قرار دارد.

وی در بخش دیگر از سخنانش به مفهوم رود در فرهنگ میترایی اشاره کرد و گفت: رود در فرهنگ میترایی نمادی از جلوه میترا است و رستم هرگاه به نبرد می‌رود، پیش از نبرد در رودخانه آب‌تنی می‌کند. این امر به معنی نیایش است. آب‌تنی کردن نوعی نیایش و نیروگیری و نشانه‌ای است که دوباره ما را به رودابه باز می‌گرداند.

این استاد دانشگاه افزود: در حقیقت رودابه جنبه‌ای مقدس دارد و به همین دلیل تنها با یک فرد حاضر است ازدواج کند و آن فرد کسی نیست جز زال. زال با سیمرغ رابطه دارد و سیمرغ نیز نمادی از میترا است. در نتیجه زال هم چهره میترایی پیدا می‌کند.

وی در ادامه بازگشت دوباره‌ای به آب‌تنی کردن ضحاک در برکه خون داشت و توضیح داد: این برکه خون در هند بوده است. ایران و هند ریشه‌های مشترکی داشته‌اند. بنابراین این کار ضحاک نماد بازگشت به تبار گذشته است. یعنی در وجود میترایی ضحاک بازگشت به گذشته را می‌بینیم.

ابومحبوب یادآور شد: در این‌جا بار دیگر همان بحث آغازین ما مبنی بر قربانی‌کردن برای خدایان و خون مقدس قربانیان را به تن خود مالیدن برای نجات یافت از بلایی که مقدر شده است، مطرح می‌شود. از این موضوع می‌توان به عنوان اسطوره نجات‌‌طلبی به وسیله خون قربانی یا آیین بلاگردانی نیز یاد کرد.

وی در بخش دیگر از سخنانش چند کتاب در ارتباط با اسطوره‌ها و میتراییسم به علاقه‌مندان این حوزه معرفی کرد. «هزاره‌های گم‌شده»، «سایه‌‌های شکار شده»، «میتراییسم»، «ماه در ایران» و «نخستین‌ انسان، نخستین شهریار» عنوان برخی از این کتاب‌ها بودند.

این نویسنده به ارایه توضیحاتی درباره میتراییسم پرداخت و گفت: آیین میتراییسم از سوی قوم آریایی به سراسر جهان رفته است و به نوعی در سراسر جهان می‌توان نشانه‌ها یا نمادهای آن‌را دید. میترا خدای فروغ و نور است. نور در بیابان و از فاصله دور به شکل علامت بعلاوه یا صلیب دیده می‌شود. نماد صلیب با چلیپا نیز از همان گرفته شده است.

وی ادامه داد: از سوی دیگر در نقاط مختلف دنیا ریختن خون خود و فدا کردن خود به دلیل مقدس بودن خون قربانی وجود داشته است و گاهی در قدیم قربانی‌ها خود می خواستند قربانی شوند تا روح ایزد در آن‌ها حلول یابد و مقدس شمرده شوند. براساس این دیدگاه خودزنی یا حتی قمه‌زنی شکل گرفته است.

ابومحبوب در توضیح مفهوم کامل میترا یادآور شد: میترا فروغ و روشنایی سپیده‌دم پیش از آفتاب است. برهمین اساس میترا با خورشید و آفتاب رابطه پیدا کرده و خدای فروغ و نور است. در زبان باستانی تلفظ آن «میثره» بوده و بعد از میترا، مهر می‌شود. مهر دو معنای خورشید و عشق را دارد. گرم‌کننده جهان خورشید و گرم‌کننده انسان عشق است.

وی افزود: همچنین رنگ سرخ یا ارغوانی رنگ پیراهن میترا است. ایرانیان باستان در شب یلدا تولد میترا را جشن می‌گرفته‌اند و برهمین اساس از میوه‌هایی به رنگ ارغوانی به عنوان نماد میترا استفاده می‌کرده‌اند. برای مثال انار سمبل وحدت جهانی انسان‌ها است.

این پژوهشگر در ادامه به ارایه توضیحاتی پیرامون تصویر میترا در آثار باستانی، نمادهای این فرهنگ و معنای رنگ‌ها و نمادها در فرهنگ‌های مختلف پرداخت و گفت: در حقیقت خورشیدپرستی یکی از آیین‌های کهن بشر است. البته ماه‌پرستی نیز وجود داشته و گاو نماد ماه است. در داستان فریدون نیز گاو نقش مهمی دارد. شیر نیز نماد خورشید است.

وی در بخش دیگر از سخنانش به «عدد سه» به عنوان یکی از نمادهای اصلی داستان ضحاک پرداخت و تشریح کرد: عدد سه نماد مذکر و سمبل نرینگی است. مار نیز در مفاهیم روان‌شناسی فرویدی مفهوم نرینگی دارد و به‌طور کلی نماد مذکر است.

ابومحبوب در این جلسه به‌طور کلی نگاهی اسطوره‌ای به شاهنامه داشت و در پایان اظهار کرد: به‌طور کلی با دو مساله روبه‌رو هستیم. یک بخش اسطوره‌شناسی و اساطیر و بخش دیگر سمبولیسم است. البته اسطوره‌های با سمبل‌ها همراه هستند و سمبل‌ها معانی مختلفی دارند. هر چند من هم معتقد هستم ضحاک نماد یک دوران است، اما این مساله تعبیر جغرافیایی آن است و تمامی این تعبیرها هنگامی صحیح هستند که متن و نشانه‌های متنی آن‌ها را تایید کنند.
 
بحث‌ها و توضیحات مفصل‌تر ارایه شده در این جلسه پیرامون آیین میترا و همچنین موضوع زن و مرد و نمادهای آن‌ها، که در پایان جلسه ارایه شد، همگی در قالب پرسش از سوی حاضران مطرح شدند و ابومحبوب در پاسخ به این پرسش‌ها، به ارایه توضیحاتی پرداخت.

نخستین نشست از مجموعه درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» سه‌شنبه (22 فروردین) از ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم واقع برپا شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط