سه‌شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۹
ناکتا رودگری: تورنیه به معجزه در زندگی معتقد است

ناکتا رودگری ویراستار و مترجم حوزه کتاب‌های کودکان و نوجوانان، که به تازگی ترجمه‌اش از کتاب «کاش شادی‌ام پایدار باشد» اثر میشل تورنیه نويسنده فرانسوي منتشر شده است، دلیل استقبال بچه‌ها از آثار این نویسنده را ایمان و باور نویسنده به خوبی‌ها دانست و درباره این نویسنده گفت: در آثار تورنیه، دنیای بچه‌ها مرکزیت دارد و این نویسنده در آثارش به معجزه، ساده‌اندیشی و وقوع اتفاقات خوب در زندگی معتقد است.-

ناکتا رودگری در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره دلیل انتخاب مجموعه داستان «کاش شادی‌ام پایدار باشد» برای ترجمه توضیح داد: نشانه‌ها و نوع پرداختن به شخصیت‌ها، عمق داستان‌های تورنیه برای من جذابیت داشت. آنچه در آثار تورنیه به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه مرا جذب می‌کند پرداختن به دنیای بچه‌هاست. او در آثارش ارزش ارتباط بچه‌ها با طبیعت اطرافشان را نشان می‌دهد و این طبیعت را فقط طبیعتی درنظر نمی‌گیرد که عرف می‌شناسد. در داستان‌های این کتاب بچه‌ها مرکزیت دارند و محور اصلی اتفاق و زندگی طبیعتند و به عمق افکارشان توجه می‌شود. علاوه بر این‌ها تورنیه به معجزه، ساده‌اندیشی و وقوع اتفاقات خوب در زندگی معتقد است.

مترجم کتاب «چگونه خرها خر شدند» ادامه داد: این درحالی است که خیلی از بزرگترها فکر می‌کنند بچه‌ها سطحی فکر می‌کنند. ضرب المثل «بزرگ میشی یادت میره» هم همین را نشان می‌دهد؛ یعنی تصور عمومی بر این است که گذر زمان خیلی چیزها را از ذهن بچه‌ها پاک می‌کند و سبب می‌شود آن‌ها معصومیتشان را از دست بدهند اما تورنیه این نگاه را ندارد.

وی درباره موضوع اصلی داستان‌‌های کتاب «کاش شادی‌ام پایدار باشد» گفت: در این داستان‌ها تم، موضوعات و چکیده داستان‌ها، خواننده را به شادی و شادمانی توصیه می‌کند و این شادی برای من زیبا بود. من می‌دیدم که باوجود فراز و فرود و چند لایه بودن داستان‌ها در نهایت شادمانی، امید و رستگاری به مخاطب تلقین می‌شود و این همه، حتی آدم بزرگ‌ها را خیلی خوشحال می‌کند. به عنوان مثال در داستان «کاش شادی‌ام پایدار باشد» با قهرمانی روبه رو می‌شویم که نابغه است اما نبوغش را فدا می‌کند تا زندگی مدرنی داشته باشد اما او هم در پایان معصومیت اندیشه کودکانه‌اش را به رخ می‌کشد و رستگار می‌شود. امیدوارم بچه‌ها با خواندن این داستان‌ها به رضایت و احساس شادمانی دست یابند و دست کم تا حدودی هدف نویسنده برآورده شود.

این مترجم درباره نویسنده این کتاب اظهار کرد: تورنیه خودش را شایسته نام «نویسنده کودک» نمی‌داند و معتقد است نوشتن برای کودکان شرایط خاصی می‌خواهد. او با وجود این‌که فیلسوف است و فلسفه نگاهش به زندگی را عمق بخشیده، زمانی خودش را آماده نوشتن برای کودکان می‌داند که به نگاهی ناب و پر از عشق و امید به زندگی رسیده باشد. به نظر من و به گواه نقدهایی که بر آثار پرجایزه تورنیه شده است؛ تورنیه یک مومن و معتقد است و به واسطه اعتقادش امید را هرگز از دست نداده و در تمام زندگی باوجود شکست‌های متعددی که در حوزه‌های مختلف تجربه کرده، نا امید نبوده است.

وی تاثیر این جهان‌بینی نویسنده را در آثارش این‌گونه توصیف کرد: بچه‌ها هم ناامید نمی‌شوند و امکان ندارد از تلاش برای به دست آوردن چیزی دست بردارند اما اگر بزرگترها به هدفشان نرسند ناامیدی بر آن‌ها حاکم می‌شود و تلاش دوباره برایشان سخت می‌شود.

رودگری یکی از مولفه‌های اصلی در داستان‌های کتاب «کاش شادی‌ام پایدار باشد» را اعطای شانس دوباره به شخصیت‌های اثرش دانست و گفت: تورنیه در داستان‌هایش حداقل یک‌بار فرصت جبران را در اختیار شخصیت داستان قرار می‌دهد. او در تاریک‌ترین و حتی ناگزیرترین لحظات داستان روزنه‌ای قرار می‌دهد که نور را وار داستان کند.

این مترجم درباره تقابل خیر و شر در داستان‌های این کتاب توضیح داد: در داستان‌های تورنیه خیر و شر در نهایت در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند؛ البته نه به این شکل که شخصیت بد داستان از آن خارج شود بلکه به صورت عمیق‌تری که پیروزی خیر شادی‌بخش می‌شود.

وی درباره حضور شر در این داستان‌ها گفت: شر هم در این داستان‌ها حضور نفرت‌انگیزی ندارد چون نویسنده حضور شر را تعدیل کرده است. «بودروش» حضور شری دارد. او آدم دلقک مآبی است که می‌خواهد با شنیع‌ترین رفتارها مردم را به خنده بیندازد و این حس را در انسان ایجاد می‌کند که «بودروش» سعی دارد آن هنرمند نابغه را پایین بکشد و با خود به قهقرا ببرد، او را از زندگی زیبا، والا و معنوی‌اش دور کند و سمت دلقک ‌بازی ببرد. دلقک‌ بازی که با خنده‌های بی‌اصالت مردم به غم‌ها، رنج‌ها و دست و پاچلفتی‌گری های رافائل همراه می‌شود. اما این داستان آن‌طور که سیرک برنامه‌ریزی کرده بود به پایان نمی‌رسد، بلکه با احساسی روحانی پایان می‌پذیرد.

او رمز موفقیت داستان‌های تورینه را لایه لایه بودن داستان‌ها و قابل درک بودن آن‌ها برای مخاطبان کودک و نوجوان دانست و گفت: تورنیه از همان ابتدای داستان‌ها راه رستگاری را به ما نشان نمی‌دهد. دلیل اقبال بچه‌ها را به داستان‌هایش ایمان و باور به خوبی اتفاقات و فراز و فرود زندگی انسان و قابلیت فهم آن به وسیله مخاطب می‌دانم؛ به عنوان مثال رافائل را که از سر ناچاری هنرش را کنار گذاشته بچه‌ها هم درک می‌کنند، چون او هم باوجود بزرگ شدن هنوز کودک است.

رودگری در پاسخ به سوالی درباره شیوه مواجهه تورنیه با موضوعاتی مانند عشق و بلوغ که گاه بیان آن‌ها برای کودکان و نوجوانان ممنوع است گفت: عشقی که تورنیه از آن صحبت می‌کند لزوما گناه‌آلود نیست. در داستان نخست، عشق را همراه پی‌یرو و حتی اگر با بدجنسی نگاه نکنیم همراه با آرلکن تجربه می‌کنیم. آرلکن هم با وجود این‌که روحش اصالت و جنس روح کلمبین و پی‌یرو را ندارد اما در نوع خودش عشق را تجربه می‌کند. حتی آماندین که دختربچه‌ای ده ساله است در داستان تورنیه عشق را تجربه می‌کند. تورنیه نه در فرهنگ غرب و نه حتی در فرهنگ کشور ما از هیچ خط قرمزی عبور نکرده است چون ما در کودکی می‌توانیم عاشق هرچیزی باشیم؛ پدر، مادر، گربه، عروسک سخنگو یا دوچرخه‌ای که به مناسبت تولدمان هدیه گرفته‌ایم. پس عشق تعابیر مختلفی دارد. عشق از این چشم‌انداز و حتی از نگاه مذهب مقدس است. یکی از رموز موفقیت تورنیه این است که معصومیت، اصالت و نجابت را در داستان‌هایش را حفظ کرده است چون انسان مذهبی و معتقدی است.

وی ادامه داد: از نگاه تورنیه عشق تنها اتفاقی نیست که بین یک زن و مرد بزرگسال اتفاق می‌افتد بلکه می‌تواند حسی باشد که آماندین نسبت به گربه‌اش دارد؛ حسی که او را وادار می‌کند جان خودش را به خطر بیاندازد تا بفهمد سرنوشت گربه مورد علاقه‌اش چیست. عشقی که رافائل برای نخستین بار تجربه می‌کند عشق به نواختن و پیانو است. وقتی این‌ها را کنار هم می‌گذاریم مجموعه‌ای از معصومیت و بی‌گناهی داریم و اگر اشتباهی اتفاق می‌افتد معصومانه و کودکانه است و می‌توان ازآن گذشت و هدیه بخشش را به آن عطا کرد. البته من معتقدم این بخشش هدیه منبع وحی به بشر است و ما این هدیه الهی را از این منبع به دیگران عطا می‌کنیم.

این مترجم درباره نگاه تورنیه به موضوع بلوغ گفت: این نویسنده نگاهی کوتاه و گذرا به بلوغ دارد و از نشانه‌های بلوغ مثل تغییر زیبایی صورت، خواسته‌ها و نیازها گفته است. او بلوغ را یک مرحله گذار دانسته است؛ مرحله‌ای که نباید در آن توقف کرد بلکه باید به عنوان مرحله‌ای به آن نگاه کنیم که ما را به انتخاب مسیر می‌رساند. در داستان «کاش شادی‌ام پایدار بماند» بلوغ رافائل شیرین و نابغه را مرحله‌ای می‌رساند که با وجود آن معصومیت و آرامش ذاتیش تغییر می‌کند.

یکی از بخش‌های این کتاب پرسش‌هایی است که در انتهای اثر آورده شده است. این پرسش‌ها دقت خواننده را در مطالعه می‌سنجد. رودگری درباره ترجمه و گنجاندن این بخش در نسخه فارسی کتاب گفت: من خیلی مطمئن نبودم سوالات پایان کتاب اصلی را ترجمه کنم. مدتی از خواندن و ترجمه متن اصلی اثر گذشت و من سوالات را دوباره خواندم و متوجه شدم که نمی‌توانم به برخی از سوالات پاسخ بدهم و دوباره با دقت بیشتری کتاب را خواندم و دیدم که سوالات چقدر هوشمندانه طرح شده‌اند و برای پاسخ دادن به آنها لازم است کتاب را با دقت بیشتری مطالعه کرد. لذت خواندن داستان‌ها یک طرف و نتیجه جالبی که از پاسخ دادن به سوالات به دست می‌آید در سوی دیگری قرار دارد. این سوال‌ها به صورتی روانکاوانه‌ و بر اساس نیاز بچه‌ها طراحی شده‌اند و در عین دقیق بودن آن‌ها را خسته نمی‌کنند. 

کتاب «کاش شادی‌ام پایدار باشد» را انتشارات «نگاه معاصر» در سال 1391 با شمارگان نسخه و به بهای منتشر کرده است. 

میشل تورنیه، نویسنده فرانسوی این کتاب، در سال 1924 میلادی متولد شده است. وی فلسفه خواند اما کارهای مختلفی مانند تدریس در دانشگاه، ترجمه کتاب، مقاله‌نویسی و سرانجام نگارش کتاب برای کودکان و نوجوانان را تجربه کرده است.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۸:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
    بسيار زيبا و طبيعي ترجمه شده است و تسلط مترجم را نشان ميدهد و اميد انست كه شاهد ديگر اثارش باشيم با سباس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها