به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، به نقل از ستاد خبري سراي اهل قلم بيست و پنجمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، مراسم نكوداشت استاد ايرج افشار سه شنبه (19 ارديبهشت) ساعت 14 در سالن اصلي سراي اهل قلم برگزار شد. در اين نشست جمشيد كيانفر، علي اشرف صادقي، حسين مسرت و سيد علي آل داود حضور داشتند و از زواياي گوناگون به بررسي خدمات و فعاليتهاي استاد ايرج افشار پرداختند.
در ابتداي اين نشست جمشيد كيانفر در باره شخصيت علمي افشار گفت: افشار را هر كس از ديد خودش ميشناسد. او پيشگام كتابداري و يكي از برجستهترين نسخهشناسها در حوزه جهانگردي است كه در بخش علم و ادب هم فعاليتهاي زيادي داشته و از سويي برخي او را به عنوان يكي از مهمترين حاميان ناشران شهرستاني ميشناسند.
بعد از مقدمه كيانفر، علي اشرف صادقي سخنانش را درباره افشار چنين آغاز كرد: اگر بخواهيم از افشار صحبت كنيم بايد ساعتها از اين بزرگمرد بگوييم. او شخصيتي چندگانه بود كه در حوزههاي گوناگون، دستاوردهاي قابلتوجهي از خود بر جاي گذاشت. اين محقق متون قديم و كتابدار و كتابشناس در تصحيح متن هم تلاشهاي زيادي كرد و علاوه بر اين موارد، مديري بسيار موفق بود.
صادقي درباره خدمات افشار به كتابخانه ملي چنين گفت: وي به كمك نسخههاي پراكنده، كتابخانه مركزي دانشگاه تهران را سروسامان داد و با در كنار هم گذاشتن نسخههايي كه در دانشكدههاي مختلف بود، كتابخانهاي عظيم خلق كرد كه بعد از وي هيچ كس نتواند حتي بخشي از كار او را انجام دهد. به همت اوست كه امروزه كتابخانه اين دانشگاه 15 هزار نسخه خطي دارد.
به گفته صادقي، دلسوز بودن استاد افشار يكي از ويژگيهايي بود كه سبب خدمات زيادي به كشور شد. وي از فروش برخي كتابهاي دانشگاه انتقاد كرد و گفت: بعد از افشار برخي كتابها از دانشكدهها خارج شد و با عنوان كتابهاي غير لازم به فروش رسيد و هنوز هم ميشود اين كتابها را در كتابفروشيهاي خيابان انقلاب پيدا كرد.
صادقي در ادامه از فعاليتها و دستاوردهاي استاد افشار سخن گفت و او را مردي پرفضيلت خواند و افزود: كاش تا در قيد حيات بود ميتوانستيم دين خود را به اين استاد گرانقدر ادا كنيم. او از لحظات عمرش به بهترين شكل استفاده ميكرد و اين گونه توانست 300 كتاب، تحقيق، تصحيح و گردآوري و همين طور دو هزار مقاله از خود به جا بگذارد.
در ادامه، حسين مسرت درباره استاد افشار و يزدشناسي صحبت كرد و «پژوهشهاي يزدشناسي استاد افشار» را مورد بررسي قرار داد. وي در ابتدا زندگينامه وي را بيان كرد و اصالت وي را مربوط به شهر يزد دانست و گفت: استاد افشار هر ساله و در ميان سفرهايش، از يزد ميگذشت و انگار هرچه بيشتر اين شهر را ميديد هنوز نكتههاي تازهاي در آن مييافت.
وي اين علاقه افشار به يزد را در آثارش متبلور دانست و گفت: «واژهنامه يزدي» اثر ديگري از افشار بود كه وي درباره يزد نوشت و در نگارش آن از كمك و ياري بسياري از اهل يزد بهره برد. علاوه بر اين اثر، دوره سه جلدي يزدنامه شامل گفتارهايي از او و يزدشناسان، در حوزههاي مختلف منتشر شده. وي در طول 60 سال پژوهش، در حوزه تاريخ و فرهنگ يزد آثار زيادي از خود به جاي گذاشت.
مسرت، در پايان سخنانش به آثاري اشاره كرد كه در حوزه يزدشناسي نوشته شده است.
كيانفر در ادامه از مواردي نام برد كه درباره افشار مغفول مانده. وي در اينباره گفت: ادب، حقشناسي و سپاس آقاي افشار از نوع و سبك متفاوتي بود. او ايرانگرد بود و از اين زاويه هم نكات زيادي براي گفتن در باره او وجود دارد.
آل داوود بعد از سخنان كيانفر، از زاويه ديد يك ايرانشناس به معرفي افشار پرداخت و فعاليتهاي وي را در حوزه ايرانگردي بيان كرد. وي در اينباره توضيح داد: اگر بخواهيم چندين ركن فرهنگي، علمي و ادبي را پيدا كنيم كه بار فرهنگي كشور بر دوش آنها بوده، بي شك استاد افشار يكي از اين چهرههاست. افشار به عنوان ايرانگرد و عكاس چهره ديگري داشت و حتي در مقايسه با ايرانشناسان غير ايراني، شخصيتي مهم به شمار ميآمد. او براساس تحقيقات ميداني، اطلاعات زيادي جمعآوري كرد و از هر حيث آثار ارزشمندي به جاي گذاشت.
وي افزود: افشار اسامي اشخاص و مكانها را از زبان افراد محلي ميپرسيد و به همين دليل كتابهاي جغرافيايي وي يكي از منابع اصيل در اين حوزه است. او خيلي زود با مردم محلي ارتباط برقرار ميكرد و من كمتر كسي را ديدهام كه در اين سطح و چنين روابطي داشته باشد. او در همين راه و در سفرهايش دوستان زيادي پيدا كرد و از اطلاعات آنها بهره گرفت.
آلداوود يكي از دلايل به وجود آمدن اين خصلت را در افشار، آسانگير بودن وي دانست و گفت: او با افراد آشنا ميشد و حتي در منازل افراد محلي اقامت ميكرد.
وي سير سفرهاي افشار را از 18 ـ 17 سالگي او بررسي كرد و گفت: نخستين سفر علمي و مهم او در سال 1333 و به سيستان بود كه بعدها سفرنامهاش به چاپ رسيد و ميتوان با مقايسه اين سفرنامه و آثار اخير وي، سير تحول سيستان را مشاهده كرد.
گرفتن عكس از شخصيتهاي علمي و هنري شهرهاي مختلف و همچنين از مناظر طبيعي از ديگر ويژگيهايي بود كه آلداود براي فعاليتهاي استاد افشار برشمرد. آلداود در پايان، نثر افشار را جذاب، ساده و شيرين دانست.
جربزهدار از ديد يك ناشر به ايرج افشار نگريست و صحبتهايش را با ذكر چهار نكته آغاز كرد. وي گفت: من بر يكي از آثار افشار تكيه ميكنم و آن را شاهكار وي ميدانم كه از لحاظ حجم، از همه آثارش بيشتر بود. تصحيح و حروفچيني اين اثر دهجلدي، ده سال طول كشيد و كل مطالعات دوره مشروطه را تحت تأثير قرارداد.
وي در ادامه از روابط افشار با ناشران سخن گفت و صبر وي را ستود و افزود: افشار بارها با ناشراني همكاري ميكرد كه در پرداخت حق تاليف وي بدقولي ميكردند و او با آنها با صبر رفتار ميكرد. استاد افشار، انتشارات اساطير را ساخت و تا آخرين روز حيات به اين انتشارات وفادار بود. شايد جامعترين كلام در مورد او اين باشد كه وي عاشق خاك پاك ايران و ادب پارسي بود.
كيانفر افشار را به عنوان يك كتابدار معرفي كرد و خدمات وي را به جامعه كتابداري و كتابشناسي برشمرد.
اين مراسم از ساعت 14 سه شنبه (19 ارديبهشت) در سالن اصلي سراي اهل قلم بيست و پنجمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد.
سالن اصلي سراي اهل قلم در طبقه دوم سالن شبستان واقع شده است.
بيست و پنجمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران تا 23 ارديبهشت ماه در مصلاي امام خميني (ره) برپاست.
سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۹:۳۲
نظر شما