كارشناسان حاضر در غرفه ديدار نمايشگاه كتاب
حقالتالیف «ناسخالتواریخ» از مالیات ایالت فارس پرداخت میشد
سیدعلی آلداوود، کارشناس تاریخ در نشست بررسی «ناسخالتواریخ» گفت: ناصرالدينشاه حقالتاليف بخشهاي مختلف «ناسخالتواریخ» را پيش از نوشته شدن به نويسنده ميپرداخت. طبق اسناد، بخشي از ماليات ايالت فارس براي حقالتاليف این اثر پرداخت ميشد./
كيانفر در ابتداي اين نشست، گفت: «ناسخالتواريخ» سه كتاب را در برميگيرد كه به تاريخ ايران و جهان، تاريخ دوره قاجاريه و تاريخ دوره پيامبر اكرم(ص) ميپردازد. سپهر در كتاب نخست كه به تاريخ عمومي جهان اختصاص دارد، چندان بر منابع تكيه نكرده، اما در كتاب دوم كه دورههاي اسلامي را در برميگيرد منابع مورد استفاده را با جزیيات معرفي و نقلقولهايي را از آنها بيان ميكند. لازم به ذکر است که استفاده وي از منابع، مانند مورخان امروزي و مورد قبول آنان نيست.
وی افزود: محمدتقيخان سپهر چنين ادعا ميكند كه بيشتر منابع را از نظر گذرانده و گزيدهاي از آنها را انتخاب كرده است. او حتي گاهي همه روايتها را درباره يك موضوع بيان ميكند. سپهر پس از نوشتن بخش مربوط به «سيد الشهدا(ع)» از دنيا رفت و ادامه نگارش ناسخ التواريخ بر عهده دو پسرش قرار گرفت. شيوه كتاب در بخشهايي كه نگارش آن را پسران سپهر عهدهدار بودند تا اندازهاي متفاوت ميشود، اين در حالي است كه آنها با شيوه تاريخنويسي بيگانه نبودهاند، زيرا سپهر پدر در زمان حياتش آنها را در نگارش كتابها به كار ميگرفت. براي مثال، نگارش مقدمه بخش مربوط به «امام حسن(ع)» را بر عهده پسرش -عباسقلي خان- گذاشته بود. با وجود اين بايد خط مشخصي ميان شيوه كار محمدتقيخان سپهر و دو پسرش ترسيم كرد، زيرا اتقاني كه در كار سپهر نخست ميبينيم در كار پسران او وجود ندارد.
کیانفر ادامه داد: سپهر در تاريخنگاري،برخلاف ساير مورخان كه یک دوره يا سلسله را ملاكي براي تاريخنويسي قرار ميدادند، ايام حيات هريك از ائمه(ع) را ملاك خود قرار داد.
وی درباره واژگان و نثر مورد استفاده سپهر گفت: نثر او نسبت به مولفان همدورهاش ساده است و آن سادهنويسي كه از كارهاي قائممقام آغاز شد در كار او هم ديده ميشود. سپهر واژههاي فارسي خاصي را در نگارش كتاب به كار برده كه در آثار ديگر دوره قاجاريه كمتر ديده ميشود.
سپس سيدعلي آلداوود گفت: جلد نخست ناسخالتواريخ كه به تاريخ عمومي جهان اختصاص دارد از اين نظر ارزشمند است كه ديدگاههاي مورخان مسلمان را درباره اين دورهها به صورت منسجم بيان ميكند. به همين دليل ميتوان اين اثر را تلفيقي از ساير كتابهاي تاريخ جهان اسلام درباره تاريخ عمومي جهان دانست.
وي به منحصربهفرد بودن شيوه تاريخنگاري سپهر اشاره كرد و گفت: او شيوه تاريخنگارياش را از هيچ يك از آثار تاريخي پيشين اقتباس نكرد، در واقع پسران سپهر در شيوه تاريخنويسي به پاي پدرشان نميرسند، اما فارسينويسي آنان مانند پدرشان عالي است.
آلداوود ادامه داد: به اعتقاد من كتاب ناسخالتواريخ مورد ظلم واقع شده و برای رفع این ظلم باید اين كتاب را در تدريس نثر دوره قاجار به دانشجويان به عنوان منبع، مورد استفاده قرار داد. تاريخنگاري سپهر مورد قبول كارشناسان امروزي نيست، بنابراین کتاب او بيش از هرچيز به لحاظ كاربرد نثر فارسي مورد توجه است تا اهميت علمی و تاريخي آن، البته اين موضوع درباره جلد مربوط به تاريخ قاجاري صادق نيست، زيرا سپهر در نگارش این بخش، به اسناد دولتي دسترسی داشت كه در اختیار کمتر مورخی بود. به دلیل همین ویژگی، بخش مربوط به تاريخ دوره قاجاريه ناسخالتواریخ بسيار قابل توجه است.
وي افزود: سپهر يك مورخ درباري بود و معذوريتهايي در ذكر مطالب مربوط به شاهان داشت، اما با وجود اين تا جايي كه توانسته مطالب را به طور دقيق منتقل کرده است.
آلداوود به شيوه پرداخت حقالتاليف اين كتاب اشاره كرد و گفت: ناصرالدين شاه حقالتاليف بخشهاي مختلف اين اثر را پيش از نوشته شدن آنها به نويسندگان ميپرداخت. طبق اسناد، بخشي از ماليات ايالت فارس براي حقالتاليف ناسخالتواريخ پرداخت ميشد.
سپس صادق سجادي گفت: بايد آثار تاريخي مربوط به اسلام و ايران را از برخي وجوه مورد نقد قرار داد، در حالی که مصحح كتاب ناسخالتواريخ به ندرت مطلبي انتقادي درباره آن ذكر كرده است. براي مثال دليلي نداشت كه سپهر به تاريخ اقوام پيش از اسلام و حتي چين و ماچين بپردازد.
وي افزود: سپهر در بخشهايي از مقدمه كتابش ذكر ميكند كه در استفاده از منابع تاريخي از روش اجتهاد در منابع بهره گرفته و فقط به افسانهسرايي درباره آنها اكتفا نكرده است. او اديبي چيرهدست بود و توانست روايتهاي گوناگون را چنان به يكديگر پيوند دهد كه به ظاهر، اجتهادي به نظر بیاید. اميدوارم آقاي كيانفر در چاپهاي بعدي كتاب به اين مسايل نيز بپردازد.
سجادی ادامه داد: محتوای علمی ناسخالتواريخ از ابتدا تا دوره تركمنها غير قابل دفاع است، اما از دوره تركمنها به اين سو مطالب متقنی را دربر میگیرد، زیرا نویسنده به اسناد دولتی و مورد اطمینان دسترسی داشت. حتي نوع بيان و شيوه نگارشي او در اين دو بخش متفاوت از يكديگر به نظر ميرسد.
سپس عبدالكريم جربزهدار، ناشر کتاب گفت: سپهر تمامي منابع اهل سنت و شيعه را در نگارش ناسخالتواريخ بررسي كرد و بر اساس مشاهده به نگارش كتابش پرداخت. او در بخش مربوط به دوران پيامبر(ص) نكات بسياري را ذكر ميكند كه تنها از يك دايرةالمعارف، قابل انتظار است. او در نگارش اين اثر از منابع بسياري بهره گرفت، اما شیوه او تقلید از منابع نبود، بلکه از شیوه اجتهاد در منابع بهره جست. در ميان قدما مرسوم بوده، ابتدا كتابهاي تاريخي را ميخواندند و در ذهن خود بررسي میکردند و سپس از آنها در نگارش کتاب بهره میگرفتند.
مدیر انتشارات اساطیر، نگاه ايراني سپهر به تاريخ را يكي از ويژگيهاي مهم روش تاريخنگاري او دانست و گفت: كتابهاي زيادي درباره زندگي پيامبر(ص) نوشته شدهاند، اما تفاوت كار سپهر با ساير اين تاريخها نگاه ايراني او به زندگي پيامبر(ص) است.
بيست و پنجمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، تا 23 ارديبهشت در مصلاي امام خميني (ره) برپاست.
نظر شما