به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چهارمین نشست شاهنامهپژوهی روز گذشته، يكشنبه (دوم خرداد) با حضور احمد ابومحبوب در سرای اهل قلم برگزار شد.
ابومحبوب در ابتدای این نشست، با خواندن ابیاتی از شاهنامه که آغاز پادشاهی فریدون را روایت میکند، گفت: اگر فریدون را نمادی از تقسیم تبار آریایی فرض کنیم، به پادشاهی رسیدن او به معنی گسترش یافتن آنها در جهان است. در دیدگاه امروزی این موضوع، سلطه یا وحدت و اتحاد جهانی را نشان میدهد. تعبیر دیگر این ماجرا مطلق شدن قدرت فریدون و ایجاد نوعی سیستم حکومتداری است که امروزه به آن فدرال میگوییم؛ یعنی زمينههاي آغازين حکومت فدرالی را میتوان در حکومت فریدون دید.
فردوسی در شاهنامه آغاز حکومت فریدون را مهر ماه دانسته که باعث پیدایش جشن مهرگان شده است. ابومحبوب دراینباره توضیح داد: آغاز حکومت فریدون ابتدای مهر ماه است که جشن آن تا نیمه این ماه طول میکشد. اگر جشن سده را از جمشید به یادگار داریم، جشن مهرگان یادآور حکومت فریدون است.
این شاهنامهپژوه به ارتباط میان مهر ماه و آیین میترایی اشاره کرد و گفت: ماه مهر با آیین میترایی در ارتباط است و در نگاهی میتوان حکومت فریدون را استقرار آیین میترایی دانست. گرچه پیش از این و در دوره جمشید هم نمادها و نشانههای میترايیسم را دیدهایم اما در دوره حکومت فریدون این نشانهها آشکارترند. گویی ضحاک مانعی بوده میان تداوم این دورهها؛ چرا که فریدون فرزند آبتین، خود از تبار جمشید است.
ابومحبوب در ادامه برنامه با طرح این سوال که «نقش ضحاک در این میان چه بوده؟» توضیح داد: از دیدگاه اجتماعی و سیاسی که گذر کنیم، از جنبه زمانشناسی اسطورهای، ضحاک میتواند نمادی از آغاز دوران شب و ماه باشد که در اسطورههای ایرانی ماه و مار که بر دوش ضحاک هم هستند، با یکدیگر ارتباط دارند.
اين پژوهشگر با تاکید بر تبار فریدون از جمشید افزود: زنان ضحاک یعنی شهرناز و ارنواز که از بازماندههای جمشیدند، از ضحاک باردار نمیشوند. میتوان گفت این دو، ادامههای نورند که بار تاریکی ضحاک را برنداشتند چرا که متعلق به دوران ضحاک نیستند اما همین دو خواهر، از فریدون که تداومی از جمشید است، باردار میشوند.
ابومحبوب آغاز بنیانگذاری اسطورهای سرزمین ایران را دوره پادشاهی فریدون دانست و گفت: اگر بنیانگذار تاریخی سرزمین ایران را کوروش بدانیم، بنیانگذاری اسطورهای از زمان فریدون آغاز میشود. در واقع در اسطورههای ایرانی، ایران از زمان فریدون آغاز میشود. برخی پژوهشگران نیز کوروش را با فریدون و برخی با کیخسرو تطبیق دادهاند.
این پژوهشگر علاوه بر آیین و اندیشه میترایی، آیین زروانی را نیز از جمله نگرشهای تاثیرگذار در اسطورهپردازی ایرانی دانست و توضیح داد: آیین زروانی از جمله آیینهای کهن غیر آریایی است که بیشتر در مغرب فلات ایران رواج داشته و نمادهای آن را در اسطورههای کلدانی و آشوری نیز میبینیم. گرچه این آیینگاه تا مرکز ایران نیز پیش میرود، اما بنیانگذاری فکری ایرانی با میترايیسم شروع میشود.
وی در ادامه نقش پرچم کاوه آهنگر را نیز نمادی از میترايیسم دانست و اظهار کرد: درباره ميتراييسم پرچم کاوه آهنگر نیز قابل توجه است. این پرچم، چرمی است که نقش صلیبی گوهرنگاری شده بر آن نقش بسته است. نقش درفش کاوه، به گونهای نماد میترايیسم است. کاوه کارگری است که با آهن سر و کار دارد و نماد سرسختی و استقامت است. از سوی دیگر آهن نماد جنگ هم هست؛ چرا که شمشیر از آن ساخته میشود. در این زمینه باید به این نکته هم توجه داشت که «میترا» برای ایرانیان نماد پیروزی در جنگ هم بود که در درفش کاوه نیز بازتاب دارد. بنابراین میترا به دفعات در اسطورههای ایرانی چهره نشان میدهد.
ابومحبوب با بیان اینکه دوره پادشاهی فریدون ۵۰۰ ساله است، گفت: بینش و جهانبینی دورهای ایرانی، جهانبینی هزارهای است. یعنی زمان خلقت بشر و زندگی انسانی به دورههای هزار ساله تقسیم میشد که بعدها در آیین زرتشتی و حتی در شعرهای باباطاهر هم نمود پیدا کرد اما دوره پادشاهی فریدون ۵۰۰ سال است. نکته مهم این است که وقتی فردوسی به این قسمت میرسد، به سراغ فرانک، مادر فریدون میرود.
این نویسنده افزود: فرانک از شکست ضحاک و به پادشاهی رسیدن فریدون خبر نداشت، اما پس از اطلاع از آن، یک هفته پنهانی و یک هفته به طور آشکار داد و دهش میکند؛ یعنی ۱۴ روز. با توجه به اینکه در دوره ايران باستان، هفته وجود نداشت و در اوستا سن بلوغ پایان ۱۴ سالگی است و گزیدههای زاداسپرم هم ۱۴ روز را، مسیر رو به کمال و اوج گرفتن و کامل شدن ماه میداند، این ۱۴ روز داد و دهش با ماه ارتباط پیدا میکند و نمادی از کمالیابی فریدون است. در واقع شاه شدن فریدون به معنی کامل شدن و به بلوغ اجتماعی رسیدن فریدون است.
ابومحبوب در ادامه به زمانی اشاره کرد که فرزندان فریدون به دنیا آمدهاند و گفت: فریدون صاحب دو پسر از شهرناز و یک پسر از ارنواز میشود که بسیار به فریدون شبیه بودند. فریدون یکی از بزرگان به نام «جندل» را مامور پیدا کردن همسر برای پسرانش میکند. او از جندل میخواهد که سه خواهر پاک و شبیه به هم را که از بزرگان و از یک پدر و مادر باشند، پیدا کند. شاید بتوان علت این شرایط را برقراری عدالت میان فرزندان و جلوگیری از ایجاد اختلاف میان آنها دانست. جندل که در ایران به مقصود خود نمیرسد به یمن میرود از پادشاه آنجا که «سرو» نام دارد، دخترانش را خواستگاری میکند. این ازدواج را میتوان یکی از نخستین ازدواجهاي
برونگروهی دانست که آغاز اختلاط اقوام هم هست.
ابومحبوب در بخش پايان اين برنامه گفت: فریدون تا این زمان برای پسرانش نامی انتخاب نکرده و شگفتا که سرو هم بر دخترانش نامی نگذاشته است. آیین نامگذاری موضوعی است که پس از این در شاهنامه مورد توجه قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه پرداختن به آیین نامگذاری را به جلسههای بعدی شاهنامهپژوهی موکول کرد.
چهارمین جلسه شاهنامهپژوهی،روز گذشته ساعت ۱۵ در سرای اهل قلم برگزار شد.
چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۳
نظر شما