به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جلسه نقد و بررسی کتاب «ماهیت معماری» نوشته دکتر سید موسی دیباج، عصر دیروز 19 شهریور با حضور نویسنده کتاب و محمد آسیابانی برگزار شد.
سید موسی دیباج در ابتدای این جلسه درباره هدف خود از انتشار این کتاب گفت: من درباره معماری مقالات و سخنرانیهایی داشتم که برخی از آنها به صورت کتاب منتشر شده اند. مهمترین و در عین حال حجیمترین کتاب من در این زمینه کتاب «شعور معماری ایرانی» است. کتابی هم درباره معماری مساجد تالیف کردم که منتشر شده است.
وی افزود: من در مقالاتی هم دیدگاههای فلاسفه بزرگ چون کانت و هیدگر درباره معماری را مورد بحث و نقادی قرار دادم، که کار بسیار سخت و طاقتفرسایی بوده است، به ویژه نقد تالیف مشهور هیدگر در این موضوع با عنوان «ساختن، سکنی گزیدن و تفکر». این انتقاد من از مفهوم معماری از منظر هیدگر به تبعیت از ارسطو بوده است.
این مدرس فلسفه در ادامه با اشاره به این نکته که چند مقاله این کتاب برای نخستینبار است که منتشر میشوند، گفت: یکی از مقالات این کتاب درباره «معماری اشراقی» و این که آیا چنین ایدهای از معماری امکانپذیر است یا خیر؟ این مساله را من با حسی دوجانبه مطرح کردم کما اینکه دانش معماری دانشی ذیوجوه است؛ چرا که از طرفی به علوم ریاضی و هندسه وابستگی دارد و از طرفی به فلسفه.
دیباج گفت: آیا مفهوم اشراقی از معماری که با فلسفه بنیادی ایرانی یعنی فلسفه شیخ اشراق که فلسفه نور است و در ایران سابقه قدیم دارد، قابل طرح است؟ من در این مقاله مطرح کردم که آیا ما مفهوم بنیادی در معماری میتوانیم طراحی و به معماری ایرانی دست پیدا کنیم یا خیر؟
دیباج در ادامه با بیان این نکته که از یونان باستان فیلسوفان به معماری توجه داشتهاند، گفت: از زمان ارسطو در مورد معماری بحث شده است، ارسطو در متافیزیک از تمثیلهای معماری استفاده میکند و راهی را پایهگذاری میکند که به فلسفه کانت میانجامد. به طور کل معماری و فلسفه در طول تاریخ فلسفه با هم عجین شدهاند و فیلسوفان به مفاهیم معماری و ایدههایی از معماری و گاهی از اوقات به مثالهای فلسفی توجه داشتهاند تا مسایل خود را بهتر بیان و تشریح کنند. این مطلب از یونان باستان تا هیدگر و سرانجام در اندیشههای ژاک دریدا قابل مشاهده و بررسی است. بخشی از معماری جدید با عنوان معماری دکونستراکتیو با نام دریدا پیوند خورده است.
دیباج در ادامه با بیان این موضوع که "ما شهر ایرانی نداریم" گفت: اخیرا در ایران بحثی بسیار مهم و ژئوپولیتیکی مطرح میشود که آیا ما شهر ایرانی داریم یا خیر؟ مثلا آیا تهران هویتی ایرانی دارد؟ سرنوشت ما را شهرها تعیین میکنند در حالی که ما درباره آن کمتر اندیشیدهایم. ما شهر ایرانی نداریم و این بر سرنوشت نسلها تاثیر منفی برجای میگذارد.
در ادامه جلسه دبیر جلسه از دیباج درخواست کرد، با توجه به اینکه کتاب به «آنا ترسا تیمینیکا» تقدیم شده و این اندیشمند در ایران تقریبا ناشناس است، به معرفی این شخصیت بپردازد.
مولف کتاب «شعور معماری ایرانی» در جواب گفت: شیوه ورود من در موضوعات معماری، مطالعه درباره پدیدارها و پدیدهها بوده است. مبحث نور هم بحثی است که کاملا به پدیدارشناسی ربط دارد. این کتاب را من به فیلسوف و پدیدارشناس بزرگ عصر ما خانم تیمینیکا تقدیم کردم که افتخار همصحبتی و گفتوگوهای علمی بسیاری با ایشان داشتم و بسیار آموختم.
وی افزود: تیمینیکا سردبیر و مسوول مجموعه «هوسرلیانا» است. هوسرلیانا بزرگترین مجموعهای است که بعد از مرگ هوسرل به وجود آمده است و تاکنون چند سردبیر داشته که مهمترین آنها همین بانو تیمینیکاست که فیلسوف بزرگ و شهرهای است. من هیچ ذهن فیلسوف دیگری را به پختگی ذهن بانو تیمینیکا نمیشناسم.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در ادامه با انتقاد از اینکه پدیدارشناسی در ایران به طور مناسب و کامل مطرح نشده، گفت: یکی از کاستیهای اندیشه ایرانی این است که پدیدارشناسی در ایران به طور کامل شناخته نشده و به همین دلیل هم آثار دکتر تیمینیکا در ایران ترجمه نشده اند. پدیدارشناسی فلسفهای سخت جدی است، اما در ایران مناسب مطرح نشده و مخاطبی در بین دوستداران فلسفه ندارد با وجودیکه پدیدارشناسی در برخی از امور بهترین شیوه ورود است. به عنوان مثال بهترین راه برای توصیف نور و فلسفه نور نگاه پدیدارشناسی است.
در ادامه جلسه، آسیابانی گفت: این کلام دکتر دیباج در ابتدای جلسه که فیلسوفان از قدیم درباره معماری صحبت کردهاند، کلام درست و کاملا به جایی است، اما باید در این بین تفکیک صورت بگیرد. در طول تاریخ فلسفه تنها فلاسفه غربی درباره معماری و به طور کل هنر صحبت کردهاند و فلاسفه اسلامی بسیار کمتر و شاید هیچ حرفی درباره این مقوله بیان نکردهاند. به همین دلیل است که علم فلسفه هنر در ایران به تازگی در حال شکلگیری است، اما در غرب از یونان باستان وجود داشته و در قرن 18 تدوین شده است.
وی افزود: مقاله نخست این کتاب نقد دیدگاه هیدگر در مبحث سکنی گزیدن است. در ایران یکی از نوشتارهای مهم هیدگر که به مفهوم پوئسیس میپردازد به شاعرانه زیستن انسان روی زمین ترجمه شده است، در حالی که بنا به کلام عموم منتقدان این مساله مفهوم خلاقانه زیستن انسان روی زمین را میرساند. حال اگر شاعرانه را به خلاقانه تعبیر کنیم آیا تغییری در طرز تلقی از دیدگاه هیدگر پدید خواهد آمد یا خیر؟
دکتر دیباج در پاسخ به این سوال گفت: بله، خلط این دو مبحث اشکالاتی را موجب شده است و من در مورد ترجمههای ایرانی از فلسفه هیدگر و دیگر فلسفهها بسیار بحث دارم که اکنون جای طرح کردن آن نیست، چرا که مجال بسیاری میطلبد. من در این مقاله نگاه هیدگری در نوشتار«ساختن، سکنی گزیدن و تفکر» را مورد بحث قرار دادم و نپذیرفتم و بحث کردم که مفهوم سکنی گرفتن پس از تحقق خانه صورت میگیرد. این مساله را من به دلیل تعلق خودم به معماری مطرح کردهام.
دکتر دیباج در ادامه مفاهیم واسازی و خانه واساخته را برای مخاطبان جلسه به طور مصداقی بیان کرد و در ادامه به طور مختصر به تشریح دیدگاههای کانت و دریدا درباره معماری پرداخت. دکتر دیباج در ادامه با تایید این موضوع که فیلسوفان مسلمان کمتر به مساله فلسفه هنر توجه داشتهاند، بیان کرد که سخن حق را باید پذیرفت و به همین خاطر است که از دیدگاههای فلاسفه مختلف در مقوله معماری کمک میگیرد تا بر اساس آن بتوان به مفهوم معماری اشراقی که بر پایه سنت تفکری ایرانی و اسلامی باشد، رسید.
کتاب «ماهیت معماری» مجموعه مقالات سید موسی دیباج، استادیار گروه فلسفه دانشگاه تهران، از سوی دفتر پژوهشهای فرهنگی در 100 صفحه و به بهای چهار هزار و 500 تومان منتشر شده است.
دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۵
نظر شما