چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۱:۱۲
انوشه: مقدمه فرهنگ ازبكي - فارسي را بايد علي‌اشرف صادقي مي‌خواند

حسن انوشه در نشست رونمايي «فرهنگ ازبكي - فارسي» كه عصر ديروز در سراي اهل قلم برگزار شد، با انتقاد از برخي مطالب مندرج در مقدمه اين فرهنگ، گفت: اين مقدمه را بايد زبان‌شناسي خبره مثل علي‌اشرف صادقي مي‌خواند و نظر مي‌داد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، انوشه در اين نشست با "فتح باب" خواندن «فرهنگ ازبكي - فارسي» در ايجاد دوباره پيوندهاي عميق مردمان دو منطقه ايران و ازبكستان، گفت: ما با آنها پيوندهاي ديرينه داريم. خاستگاه زبان دري در آن منطقه بوده و رفته رفته به نقاط غربي ايران رسيده. به نوعي، آنجا سرزمين مادري و اجدادي ما هم هست.

انوشه ادامه داد: بخش عمده‌اي از ميراث فرهنگي ما در آن منطقه است و خوشبختانه زنده و تپنده هم هست. حتي شهرهايي با نام آمل، رشت، طالقان و كاشان هم در ايران وجود دارند و هم در آسياي ميانه. اين نكته، پيوندهاي عميق ما را به بهترين شكلي نشان مي‌دهد.

وي با بيان اين كه نام‌هايي چون "پنج‌كند" در تاجيكستان و "سمرقند" و "تاشكند" در ازبكستان، شباهت بسياري با نام‌هايي چون "منصوركنده" و "دركنده" در ايران دارند، افزود: دشمنان اساطيري ما، تورانيان، در واقع بخش‌هايي از ايرانيان هستند كه همواره كشاكشي با ايرانيان منطقه ما درباره زمين و مسائل ديگر داشته‌اند.

انوشه به زنده بودن زبان فارسي در آسياي ميانه اشاره كرد و گفت: شاخه‌هايي از زبان فارسي، امروز هم در دوردست‌هاي تاجيكستان زنده و دست‌نخورده باقي مانده‌اند.

وي سپس به «فرهنگ ازبكي – فارسي» پرداخت و خاطرنشان كرد: بي‌شك اين فرهنگ، اثر بسيار ارزشمندي است. ولي مولفان در مقدمه كتاب مسائلي را پيش كشيده‌اند كه جاي حرف دارد.

انوشه تاكيد كرد: براي مثال، هيچ كس نمي‌داند كه سومري‌ها از كجا به بين‌النهرين رفته‌اند. نمي‌توان با قطعيت حكم داد كه اصل آنها از آسياي ميانه است؛ ايلامي‌ها نيز همچنين. مشتركاتي كه بين همه اين اقوام هست، به معناي يكي بودن اصل و نسب آنها نيست. نبايد همه را به آسياي ميانه برگرداند.

وي ادامه داد: اين مقدمه را بايد زبان‌شناسي خبره مثل علي‌اشرف صادقي مي‌خواند و نظر مي‌داد.

انوشه با بيان اين كه برخي از واژه‌هاي اين فرهنگ مي‌توانست حذف شود، اضافه كرد: مثلا در فرهنگ معين نزديك به 10 هزار مدخل اضافه وجود دارد. در اين جا هم مي‌شد با حذف بسياري از مدخل‌ها و ارجاع تمام آنها به ريشه واژه، حجم فرهنگ را تا حد زيادي كاهش داد.

وي با انتقاد از برخي توضيحات‌ واژگاني چون شرح واژه‌هاي "اتسز" و "افندي"، يادآور شد: اي كاش اين كتاب آوانگاري داشت. چون در اين صورت، تكليف خواننده با تلفظ واژگان روشن مي‌شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط