در نشست «محافل تاثيرگذار حوزه نشر در رژيم پهلوي» مطرح شد
ضرورت بررسی مسايل فرهنگي 120 سال گذشته ایران
محققان و تاريخپژوهان حاضر در نشست «محافل تاثيرگذار حوزه نشر در زمان رژيم پهلوي» تاثير نهادهای آمریکایی و انگلیسی را به عنوان اركان جريانساز ضد فرهنگ ایران و دين اسلام بررسی كردند. جواد منصوري در این باره گفت: آمريكاييها بعد از كودتاي 28 مرداد پنج افسر متخصص كار فرهنگي به ايران آوردند و آنها در 14 زمينه فرهنگي كار خود را آغاز كردند. تاسيس انتشارات فرانكلين و كلوپهای روتاري و لاينز نمونههایي از آنها هستند.در واقع ما امروز به كاري تحقيقي در زمينه مسايل فرهنگي كشور طي 120 سال گذشته نیاز داريم._
جواد منصوري در آغاز اين نشست، بررسي محافل تاثيرگذار حوزه نشر در زمان رژيم پهلوي را بحثي محتوايي و عميق دانست وگفت كه تاكنون به این موضوع كمتر پرداخته شده است. وی افزود: معمولا به تحولات اجتماعي كشور در دوران پهلوي مانند مباحث اقتصادي، سياسي و امنيتي كه در جامعه آشكار و ملموسترند پرداخته شده است.
منصوری گفت: اكنون قريب 35 سال از پيروزي انقلاب اسلامی ميگذرد و درباره عملكرد رژيم پهلوي در بخشهاي مختلف مباحث بسياري مطرح شدهاند اما درباره فرهنگ و مقولاتي همچون نشر، سينما، هنر و حوزه كتاب در آن دوران به صورت جامع صحبتي به ميان نيامده است.
وی افزود: براي ما هنوز هم برخي ابعاد فعالیت انتشارات فرانكلين يا كلوپهاي روتاري و باشگاههای لاينز و نظير اينها كه چه ماموريتهاي فكري داشتهاند، به صورت كامل مشخص نشده است. درباره روتاري و لاينز در چارچوب فعالیت فراماسونرها بحث شده است، اما درباره تفاوت اين دو با ديگر لژهاي فراماسونري كمتر گفتوگو شده است.
در ادامه عباس سليمينمين صحبت خود را با شرح حوادث 28 مرداد سال 1332 و ايجاد كلوپهای روتاري و لاينز آغاز كرد و گفت: آمريكایيها بعد از شهربور 1320 تلاش كردند عقبافتادگي خود را نسبت به رقيب سياسي خود، انگليس جبران كنند. زيرا اين دو قدرت در آن زمان رقابت جدي با يكديگر داشتند و تا زماني كه انگليسيها سروري آمريكا را نپذيرفتند، اين رقابت در عرصههاي مختلف از نظر تشكيلاتي و نيروهاي انساني ادامه داشت.
وي افزود: در دهه 1330 و اويل دهه 1340 از نظر نيروي انساني، كانون مترقي و گروه ترقيخواه كه نمايندگي كشورهای انگليس و آمريكا را برعهده داشتند، تشكيل شدند. اين نيروهاي انساني با توليد آثار مكتوب يا حتي آثار هنري، سعي در تضعيف موقعيت يكديگر داشتند. كتاب «فراموشخانه» توسط آمريكاييها عليه انگليس منتشر شد و «ميراثخواران استعمار» هم كتابي بود كه انگليس عليه آمريكا منتشر كرد و به واسطه اين آثار لطمههای زيادي بر يكديگر وارد كردند.
سليمينمين ايجاد كلوپهاي روتاري و لاينز را يك رقابت جدي ميان انگليسيها و آمريكایيها عنوان كرد و گفت: اين سوال مطرح است كه چرا انگليسيها سازمان فراماسونري را بسيار مخفيانه و با توجه به لحاظ كردن مسايل سياسي اداره ميكردند، اما آمريكاييها آثار خود را به صورت آشكار منتشر ميكردند و به عبارت ديگر آنها را به صورت نيمهپنهان در اختيار اعضا قرار ميدادند.
وي در پاسخ پرسشي كه خود مطرح كرد افزود: آمريكاييها ملاحظات را در نظر نميگرفتند و سعي داشتند با اين حركت به كار خود سرعت ببخشند و عقبماندگي خود را جبران كنند. وقتي آمريكاييها برتري خود را تثبت كردند آرامش سياسي بر ايران حاكم شد. اين دوره همزمان با آغاز دولت هويدا است و مجلس ايران با دو گروه اقليت حزب مردم و اكثريت حزب ايران نوين روبهروست. اين وضع تا سال 1353 ادامه دارد و مجلس در اختيار دستنشاندگان آمريكاست.
سليمينمين با تاكيد بر اين موضوع كه آنچه در محافل نيمه مخفي آمريكاييها، در ايران پس از كودتاي 28 مرداد بيشتر جلب توجه ميكند، استمرار آنها بر اساس قوه قهريه كودتا و به دست گرفتن كنترل فرهنگ كشور است افزود: وقتي آمريكاييها در حوزه نشر فعال ميشوند براي تاثيرگذاري بر جامعه ايراني، سعي كردند تغيير و تحول را از مقطع دبستان آغاز كنند. حركت آنها با رفتاري تحقير آميز همراه بود و اين را به جامعه ايراني القا ميكرد كه شما توانايي توليد و نگارش كتاب حتي براي دانش آموزان اول دبستاني را هم نداريد.
وي افزود: آمريكاييها براي هدايت فرهنگي افكار جامعه به سوي خود، بعد از كودتاي 28 مرداد بلافاصله اقدام به تاسيس كلوپهاي روتاري و لاينز كردند كه بر تمامي امور نشر كشور تسلط داشتند.
سليمينمين ادامه داد: سياست كلاني كه آمريكاييها در حوزه نشر اعمال ميكردند در حد عقلانيت حكومت پهلوي نبود. اين دو كلوپ كنترل نشر را توسط مكانيزمهای داخلي نشر دنبال ميكردند. انتشاراتیهاي بزرگ را ساماندهي ميكردند و بر اساس سياستهاي خود وضعيت ناشران و نويسندگان را كنترل ميكردند. البته ارتباط آنها با ناشران و نویسندگان ارتباطي احساسي و دوستانه بود و بهرهگيري از عاطفه عامل كنترل آنها به حساب ميآمد.
وي افزود: در اين سيستم افرادي كه داراي امكانات مالي بودند از نويسندهاي كه شرايط مالي مناسبي نداشت حمايت ميكردند و نويسنده به دليل تعهدي كه نسبت به آنها احساس ميكرد بر اساس تقاضاي ناشر اجازه حذف مطالب را ميداد.
قاسم تبريزي در ادامه نشست «محافل تاثيرگذار حوزه نشر در زمان رژيم پهلوي» به سه قرن حضور انگليس در ايران و مطالعه و تحقيق عاملان اين كشور در موضوعهای شرقشناسي و ايرانشناسي اشاره كرد و گفت: هدف انگليس در اين پژوهشها توجه به هدايت حركتهاي فكري و علمي در جامعه نبود، بلكه در اين تحقيقات حركتهاي سياسي منطقه و به استعمار كشيدن ايران را دنبال ميكردند. انتشار كتاب «تاريخ ايران» توسط سرجان ملكم نمونهاي از اهداف انگليس در تحريف فرهنگی تاريخ ايران است تا اسلام را از تاريخ ايران حذف كند.
وي ادامه داد: مركز تحقيقات ايرانشناسي انگليس زير نظر سرويسهاي جاسوسي اين كشور بود و با بهره گيري از موقعيت سياسي، نظامي و اطلاعاتي خود سعي در غلبه فرهنگي بر تاريخ و سياست ايران داشت. بعد از كودتاي سوم اسفند ماه سال 1299 و جنگ جهاني دوم نفوذ آمريكا بر ايران بيشتر شد و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 تصميم گرفتند فرهنگ آمريكايي را در ايران گسترش دهند.
اين پژوهشگر تاريخ افزود: آمريكاييها براي سلطه فرهنگي بر كشور افراد حزب توده را به عنوان مترجم و نويسنده انتخاب كردند. زيرا آنها بيشتر از هر گروه ديگري انگيزه ضد ديني در برابر اسلام داشتند. در اسناد ساواك به ارتباط برخی از آنها با شاه و رييس بخش سازمان سيا در ايران شده است، اما چون ساواك زير مجموعه سازمان سيا بود حق اعتراضي در اين زمينه نداشت. انتشارات فرانكلين نيز در ابتدا به ترجمه كتابهایي در سال 1338 روي آورد و 800 فيلم را وارد كشور كرد و بيشتر در دبيرستانهاي كشور به نمايش در ميآمدند. در آن سالها بيشتر نشريات، ناشران و چاپخانهها زير نظر همين موسسه كار ميكردند.
جواد منصوري نیز در ادامه نشست به مقوله جنگ نرم و تصور غالب افراد مبني بر جديد بودن اين پديده اشاره كرد و گفت: ريشه جنگ نرم را ميتوان از 150 سال گذشته در ايران يا حتي پيشتر از آن دنبال كرد، زيرا تاسيس سازمان سيا بيشتر بر مقوله جنگ سرد فرهنگي استوار است تا جاسوسي و اصل كار تغيير فرهنگ كشورها با تبلیغات مسمومي است كه هرگز درباره آن صحبت نميكنند. امروز اين سازمان همچنان به دنبال تاثیر بر مراكز فرهنگي، مطبوعات، سينما، توليد كتاب، مباحث دانشگاهي و تربيت نيروي انساني در ديگر كشورهاست.
وي ادامه داد: آمريكاييها بعد از كودتاي 28 مرداد پنج افسر متخصص كار فرهنگي به ايران آوردند و آنها در 14 زمينه فرهنگي كار خود را آغاز كردند. تاسيس انتشارات فرانكلين و كلوپهای روتاري و لاينز نمونههایي از آنها هستند. در واقع ما امروز به كاري تحقيقي در زمينه مسايل فرهنگي كشور طي 120 سال گذشته نیاز داريم.
منصوري با اشاره به جايگاه نيروهاي حزب توده، به تفاوت كارهاي فرهنگي انگليس و آمريكا در ايران اشاره كرد و توضيح داد: انگليسیها با فرقهسازي و تفرقهافكني و جنگهاي مذهبي مسايل فرهنگي ايران را هدف ميگرفتند. اما آمريكاييها با حزبسازي و جريانسازي و تفرقه سياسي كار خود را پيش ميبردند.
وي در پايان گفت: كتابهاي اين دوران جنبههای ماركسيستي و ماترياليستي داشتند و حتي در اوج مبارزه با كمونيستها، محتواي ماركسيستي و ماترياليستي ضد دين در آثار پررنگ بود و مباحث كتابها در قالبهاي ادبي شعر و رمان پوچي و فساد را مطرح ميكردند. در بخشي ديگر هم به سكولاريزم و طرح مباحث ضد دين میپرداختند و تنها جرياني كه در مقابل اين تهاجم فرهنگي ايستادگي كرد روحانيت بود و در نهايت توانست به پيروزي برسد.
نظر شما