ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
بیمار، زن 31 ساله سفید پوست و دانشجوی علوم آزمایشگاهی بود، او که قبلاً از سلامتی کامل برخوردار بوده، دچار سردرد شدید و با ضرباندار شده و به بخش اورژانس مراجعه کرده بود. جواب سی تی اسکن مغزی منفی بود. او به خانه فرستاده شد، اما سر درد ادامه داشت. پنج روز بعد، خانواده بیمار متوجه شدند که او سردرد گم و سرآسیمه است، تلاش سرسختانهای برای ساکت بودن میکند، و به نظر میرسد توهم دارد. او را به بخش اورژانس بازگرداندند و در آنجا بیمار افکار نابسامانی نشان داد که به داروی هیدروکدونی نسبت داده شد که برای سردرد مصرف کرده بود. او باز هم به خانه فرستاده شد، اما شش ساعت بعد، خانواده او را برگرداندند. بیمار میگفت که «به مدت سی دقیقه در حال مرگ بوده است» و در مورد «مراحل مختلفی صحبت میکرد که مغزش آنها را تجربه کرده بود.»
علائم حیاتی (از جمله دمای بدن) طبیعی بودند؛ معاینات جسمانی از نظر سرآسیمگی، گفتار بیمعنا، هذیانها، و اختلال موقعیت سنجی قابل توجه بودند. او هیچگونه سابقه مصرف الکل یا داروی غیرمجاز نداشت. نمونهگیری مایع مغزی نخاعی، تکرار سی تی اسکن مغز و آزمایشات غربالگری خون و ادرار انجام شدند، و بیمار به بیمارستانی ارجاعی برای بستری در بخش روانپزشکی به منظور درمان روانپریشی حاد فرستاده شد.
صفحه 180/ طب روان تنی/ بورگوئز، کان، فیلبریک، بوستویک/ ترجمه دکتر سید حمزه حسینی و دکتر عبدالحسین ستودهنیا و افسانه شایستهآذر/ انتشارات کتاب ارجمند/ چاپ اول/ سال 1391/ 312 صفحه/ 9500 تومان
نظر شما