چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۶
ابومحبوب: داستان‌های شاهنامه را نباید مانند رمان‌های امروزی بخوانیم

احمد ابومحبوب در سی‌امین نشست «شاهنامه‌پژوهی» سرای اهل قلم و در تحلیل نمادهای اسطوره‌ای داستان «نبرد رستم و سهراب» بر این نکته تاکید کرد که این داستان و دیگر داستان‌های «شاهنامه» را نباید به صورت رمان‌های امروزی بخوانیم و تحلیل کنیم چراکه این داستان‌ها اساسا اسطوره‌ای‌اند و منطق آن‌ها منطق روایی و عقلی نیست.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، سی‌امین نشست از سلسله درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» عصر دیروز (سوم بهمن) با حضور احمد ابومحبوب، مدرس این دوره و جمعی از علاقه‌مندان به شاهنامه درباره داستان «نبرد رستم و سهراب» در سرای اهل قلم برگزار شد.

ابومحبوب در آغاز این جلسه با تاکید بر این موضوع که اسطوره‌ها و حماسه‌هایی که ظرف یا پایه دیگر اسطوره‌های کهن به حساب می‌آیند، سرشار از عناصر سمبلیک و بیان‌های نمادین هستند، گفت: در چنین داستان‌هایی حتی نام‌ها هم سمبلیک‌ هستند و باید به شکل نمادین درک شوند.

وی ادامه داد: برهمین اساس در بیان نمادین «سهراب» باید توجه داشت که «سُهر» به معنای «سرخ» و «اب» هم پسوند مکان است. از این روی «سهراب» محل یا مکان سرخ است. بنابراین سهراب با رنگ سرخ ارتباط دارد، اما رنگ سرخ در اسطوره‌های بسیار قدیمی نیز نماد و نشان‌دهنده ایزد زروان و از سوی دیگر، رنگ پوشش میترایی است.

این شاهنامه‌پژوه با تاکید بر این موضوع که داستان «رستم و سهراب» به نوعی بر مرگ دلالت دارد، افزود: رنگ سرخ نیز به‌گونه‌ای بیان مرگ است.

وی در ادامه بخش‌هایی از این داستان و ابیات مربوط به تولد سهراب تا 10 سالگی او را خواند و گفت: موضوعاتی که در 10 سالگی سهراب بیان می‌شوند، نشان‌دهنده تندخویی او هستند، ولی زمانی‌که سهراب با رستم می‌جنگد، 12 سال دارد. حال باید دید چرا زمانی‌که سهراب 10 ساله می‌شود، پرس‌و‌جو درباره پدرش را آغاز می‌کند. هدف از این جستجو چیست؟ شیوه جستجوی او چگونه است؟ و پایان جستجو چیست؟

ابومحبوب اظهار کرد: با دقت در حوادث «شاهنامه» درمی‌یابیم که در «شاهنامه» بیشتر با جستجوی پدر یا انتقام برای پدر روبه‌رو هستیم، اما فراموش نکنیم که یافتن همراه مردن است. از نظر روانشناسی نیز شور و شوق تا زمانی در انسان وجود دارد که دست یافتن وجود نداشته باشد، اما بعد از دست یافتن این شور و شوق در انسان می‌میرد.

وی در بخش دیگر از سخنانش و درباره نمادهای اسطوره‌ای عدد 10 توضیح داد: در اسطوره‌های کهن عدد 10 به مفهوم یک کلیت و فرجام است. به‌طور ناخودآگاه نیز این عدد در ذهن ما چنین مفهومی را می‌سازد و چرخه کامل شدن مسیری از عددها را نشان می‌دهد. از سوی دیگر نشانه نوعی بازگشت به واحد، عدد واحد یا همان یک، البته بعد از طی 9 مرحله است.

این استاد زبان و ادب فارسی ادامه داد: این بازگشت در داستان سهراب، بازگشت به پدر و نه مادر است. بنابراین ما عدد 10 را به عنوان مفهومی می‌شناسیم که نشان‌دهنده بازگشت به واحد اولیه است. صفر نیز مفهوم پیش از آفرینش و هیچ است. در این داستان رستم نماد این پیشینه و آغاز است.

وی افزود: به‌طورکلی این داستان با غم و اندوه رستم آغاز می‌شود. سهراب سمبل اضطراب و نگرانی رستم است و بنابراین ماجرا به خود رستم بازمی‌گردد.

ابومحبوب به یکی دیگر از نمادهای اسطوره‌ای عدد 10 اشاره و تشریح کرد: از سوی دیگر عدد 10 نماد قانون، یعنی قانون هستی و آفرینش است. همچنین عدد «یک» نماد وحدت و آغاز جهان و آفرینش و «صفر» نشان‌دهنده «هیچ» و پیش از آفرینش است. این دو با هم نشان‌دهنده همراهی مرگ و زندگی با یکدیگر هستند.

وی در ادامه به شخصیت‌شناسی و معرفی ویژگی‌های شخصیت سهراب پرداخت و توضیح داد: تندخویی، جسارت و گستاخی و به دنبال مشروعیت و اصالت از ویژگی‌های سهراب است، اما علت آن‌که تهمینه، رستم را از سهراب پنهان‌ می‌کرده برای حفظ جان سهراب و از ترس افراسیاب بوده است. افراسیاب در این داستان سمبل مرگ است.

این شاهنامه‌پژوه ادامه داد: بنابراین عدد 10 یعنی سنی که تهمینه این راز را برای سهراب فاش می‌کند دلالت بر کمال روحی و روانی سهراب هم دارد.

وی تاکید کرد: چند نکته دیگر نیز در این بخش از داستان دیده می‌شود. یکی آن‌که سهراب در سرزمین بیگانه یعنی سرزمین تورانیان متولد شده است و فاش شدن این راز پیوند پنهانی رستم و تهمینه را آشکار می‌کرده است، از سوی دیگر تهمینه نامه‌ای از رستم را به سهراب نشان می‌دهد و وجود چنین نامه‌ای بر وجود رابطه رستم و تهمینه از طریق نامه در طول این مدت و آگاه بودن رستم از وجود سهراب دلالت می‌کند.

ابومحبوب افزود: از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که تهمینه هم از افراسیاب می‌ترسیده است و هم از رستم، چراکه بیم آن‌را داشت که رستم، فرزندش را از او دور کند و بنابر دلایل و نشانه‌های اسطوره‌ای داستان امکان رفتن تهمینه همراه با سهراب وجود نداشته است.

وی یادآور شد: در این داستان سهراب باید به دنبال رستم می‌رفته است و تهمینه نیز نمی‌تواند مانع او شود. از سوی دیگر هرچند سهراب به دنبال زندگی بوده است، اما ناخودآگاه در جستجوی پدر به سوی مرگ می‌رود.

این پژوهشگر در پایان بر ضرورت تحلیل چنین داستان‌هایی باتوجه به معیارهای اسطوره‌ای، اظهار کرد: این داستان و دیگر داستان‌های «شاهنامه» را نباید به صورت رمان‌های امروزی بخوانیم و تحلیل کنیم؛ چراکه در این صورت به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسیم. از آن‌جایی که اصل این داستان‌ها اسطوره‌ای است، منطق هیچ‌یک از آن‌ها منطق روایی و عقلی نیست و روایت‌ها و تحلیل‌های داستانی در تحلیل آن‌ها کاربردی ندارد.

سی‌امین نشست از مجموعه درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» سه‌شنبه (سوم بهمن) از ساعت 16 تا 18 در سرای اهل قلم، واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجه‌نصیر، شماره دو برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط