به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد و بررسی مجموعه «اسلام ایرانی» نوشته هانری کربن شیعهشناس فرانسوی عصر دیروز(24 بهمن) در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
انشاءالله رحمتی مترجم کتاب، غلامرضا اعوانی عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران، کریم مجتهدی استاد فلسفه غرب و داریوش شایگان کارشناس و مترجم فلسفه در این نشست سخنرانی کردند. مجتهدی و شایگان از دوستان کربن در دوران حیات وی بودند.
رحمتی در ابتدای نشست به غایت اصلی کربن در تالیف این اثر اشاره کرد و گفت: او میخواست به مقابله با عرفی شدن و سکولاریسم حاکم بر بشر امروز برخیزد. کربن این وضعیت را تنها برای بشر غربی صادق نمیداند و معتقد است که بشر شرقی نیز در دام این عرفی شدن افتاده است.
وی یادآوری کرد: عدهای کربن را یکسره سنتگرا میدانند در حالی که او یک متفکر مدرن است که با دیدی انتقادی به خلأهای دوره مدرن میپردازد و این خلأ را خلأ معنویت میداند. او با نوشتن این کتاب گامی برای پر کردن این خلأ معنوی برداشت.
رحمتی با بیان اینکه کربن اسلام ایرانی را گزینهای مناسب برای پر کردن خلأ معنوی بشر امروز میدانست، گفت: کربن بر معنویت اسلام ایرانی که هم شیعی و هم اشراقی است تاکید دارد و تفاوتی بین این دو نمیبیند بلکه این دو را تعبیری از یک حقیقت واحد میداند. کربن برای اینکه معنویت اصیلی داشته باشد معتقد است حکمت معنوی اسلام میتواند این نیاز را تامین کند.
سپس مجتهدی گفت: من از طریق کربن با «حکایات تمثیل» ابن سینا آشنا شدم که برایم خیلی قابل توجه بود و در واقع از طریق این کتاب گفتوگوهایی بین من و او ایجاد شد تا وقوع انقلاب اسلامی که دیگر او به ایران بازنگشت.
وی با تاکید بر تخصص کربن در فلسفههای غربی گفت: اندیشه و دانش او توامان در فلسفههای اسلامی و غربی قابل ملاحظه بود. او پیش از آنکه یک مستشرق باشد، وارث فرهنگ غرب و غربشناس بود.
مجتهدی، اراده به شناخت را مهمترین ویژگی کربن دانست و گفت: او با همین ویژگی سراغ شناخت فلاسفهای در ایران رفت که تا آن زمان مورد غفلت بودند و هنوز هم مورد غفلتند، چرا که ما هنور ابن سینا را نیز به درستی نشناختهایم. کربن «اندر اسلام ایرانی» را برای عنوان کتابش برگزید و مقصودش این بود که ایرانیان سعی کردند عمق اسلام را بشناسند.
وی هرمنوتیسم را از ارکان کتاب اسلام ایرانی دانست و گفت: طبق این هرمنوتیسم، کربن معتقد بود لازم نیست افکار عمیق در تاریخ به عینه و ظاهری تکرار شوند بلکه حکمای بزرگ ما مثل ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا آهنگ خود را زدهاند و الان انعکاس اصوات آنها به ما منتقل شده است.
سپس شایگان که از دوستان کربن بود گفت: کربن پیش از هر چیز یک فرانسوی و اروپایی بود و خلقیات فرانسوی و عرق اروپایی داشت و بسیار علاقهمند فرهنگ اروپایی بود. وی نخستین مترجم هایدگر به فرانسه است و مطالعات عمیق و ارتباط نزدیکی با فلاسفه آلمانی داشت و بنابراین کربن پیش از اینکه اسلامشناس باشد آلمانشناس بود و ما به این امر کمتر توجه کردهایم.
وی افزود: کربن با کتابهایی که درباره فلسفه اسلامی در ایران نوشت لباس نویی بر تن آن اندیشهها کرد و آن را نه تنها به غربیان، بلکه به شرقیان نیز ارایه داد. از طریق ترجمهها و نوشتههای او بود که سهروردی وارد فرهنگ غربی شد.
شایگان یادآوری کرد: کربن معتقد بود تشیع در ایران به این دلیل گسترش یافت که زمینههای فکری آن تا اندازهای با دین زرتشت در ایران فراهم شده بود و به دلیل این اشتراک روح در زرتشت و تشیع که موعودگرایی در هر دو آنها دیده میشود، شیعه در ایران گسترش یافت.
سپس اعوانی گفت: کار کربن در معرفی تشیع نه تنها برای غربیان بلکه برای ایرانیان نیز اهمیت داشت. او در بسیاری از بخشهای کتاب «اسلام ایرانی» تاسف میخورد که چرا فلسفه اسلامی ایرانی تاکنون در تاریخ فلسفهها غایب بوده است. او تاریخنگاری فلسفه را تغییر داد و سبب شد که بخش شیعی و ایرانی به آن اضافه شود.
وی تلفیق تعقل و تأله را از ویژگیهای بارز کربن دانست و گفت: به اعتقاد او حکیم یا بحثی است یا متأله.
چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۶
نظر شما