بهارانهها و نوروزنامهها در شعر فارسی/3
کزازی: دلآویزترین بهارانهها در روزگار سامانی و غزنوی سروده شد
میرجلالالدین کزازی، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی، معتقد است دلآویزترین بهارانهها را سخنوران روزگار سامانی و غزنوی پدید آوردهاند؛ چراکه جهانبینی پندارینه و شاعرانه این سخنوران با این زمینه بیشتر همسازی داشته و در سرودههای آنان از آن رو که بهار دلانگیزترین، شکوفاترین و خوشترین زمان سال است، بازتابی گستردهتر یافته است.-
وی ادامه داد: بهارانه اما هر سرودهای است که در آن از بهار سخن رفته است. چامهای است یا غزلی یا پیکرهای دیگر در سخن پارسی که در ستایش بهار سروده شده باشد.
این پژوهشگر درباره سیر تاریخی این دو اثر در شعر فارسی توضیح داد: هرچه به سدههای نخستین در ایران پس از اسلام بازمیگردیم، شمار نوروزنامهها یا نوشتههایی که در آنها به نوروز پرداخته شده است، فزونی میگیرد؛ چراکه در آن سدهها پیوند فرهنگی- اجتماعی با ایران کهن بیشتر بوده است.
وی افزود: همانگونه که بیشینه رزمنامهها یا کتابهای در پیوند با تاریخ و فرهنگ باستانی ایران در آن سدهها سروده یا نوشته شده است. به همانسان اگر به دیوانهای سخن پارسی در آن سدهها نگاهی بیفکنیم، میبینیم که سرودههای بسیاری درباره نوروز یا دیگر جشنهای ایرانی دارند.
کزازی اظهار کرد: بهار همواره در چشم سخنوران ایرانی و دستکم سخنورانی که به شیوه کهن شاعری کردهاند، گرامی بوده است. کمتر دیوان پارسی را میتوان یافت که بارها در آن از بهار و زیباییهایش سخن نرفته باشد، اما پیداست در ادب رامشی، غزل و در داستانهای پیوسته بلند نسبت به دیگر گونهها و کالبدهای سخن پارسی، بیشتر از بهار سخن رفته است.
وی در ادامه و درباره بهترین نمونههای بهارانه یا نورزنامههای ادب پارسی گفت: نامورترین نوروزنامه آنچنان که گفته شده، نوروزنامه بازخوانده به خیام است. هرچند این متن، متنی دراز دامان نیست، از آنجا که نویسنده در آن کوشیده است تا همه آیینها، ویژگیها و رسمهای نوروزی را بگنجاند، آوازهای بلند یافته است.
این شاعر تاکید کرد: درباره بهارانهها هم میتوان گفت، دلآویزترین بهارانهها را سخنوران روزگار سامانی و غزنوی پدید آوردهاند؛ چراکه جهانبینی پندارینه و شاعرانه این سخنوران با این زمینه بیشتر همسازی و هماهنگی داشته است.
وی در این باره توضیح داد: سخنوران آن دوران، سخنورانی ستاینده زیبایی جهان بودهاند و هنوز در آن روزگار سخن پارسی درونی و باورشناختی نشده بود. بنابراین در سرودههای این سخنوران از آن روی که بهار دلانگیزترین، شکوفاترین و خوشترین زمان سال است، نمود و بازتابی گستردهتر یافته است.
کزازی در پایان یادآور شد: سخنوران آن روزگار از نگاهی گسترده بیش از سخنوران روزگاران دیگر درباره بهار سرودهاند، اما در میان آنها بهویژه میتوان از منوچهری دامغانی یاد کرد که جشنهای باستانی ایرانی در دیوان او با برجستگی و به شیوهای چشمگیر بازتاب یافته است.
نظر شما