سیامک گلشیری، شب گذشته در غرفه نشر افق در نمایشگاه کتاب حضور یافت و با مخاطبانش دیدار کرد. وی در این برنامه به «ایبنا» گفت: مردم به راحتی در یک شب برای چند پیتزا 50 هزار تومان هزینه میکنند، ولی از گرانی کتاب گله مندند. این نویسنده نوجوانان از فروش کتاب هایش در نمایشگاه امسال ابراز رضایت کرد.
این نویسنده و مترجم که آثاری را در حوزه ادبیات نوجوان و ژانر وحشت منتشر کرده است،با چنان استقبالی از سوی مخاطبانش روبهرو شد که شاید خودش هم تصورش را نمیکرد. نوجوانان که به خوبی او را به چهره میشناختند و با شخصیتهای داستانهایش زندگی کرده بودند گاهی انتقادهایی نیز به او داشتند!
گلشیری درباره دغدغه و انگیزهاش از نوشتن کتاب در ژانر وحشت برای این قشر سنی، با اشاره به کتاب «تهران کوچه اشباح»، گفت: هر کتابی با یک تصویر آغاز میشود و تصویر من از این کتاب به دوران دبستان بازمیگردد. خانهای در انتهای کوچه ما بود که هرچند مدرن بود ولی کسی در آن زندگی نمیکرد. سالها داستان این کتاب از آن خانه در ذهنم بود که میخواستم آنرا روی کاغذ بیاورم. همچنین مدتی به این موضوع که دو نوجوان در روز تولدشان با هلیکوپتر به دنبال خانه خود میگردند و سرانجام از این خانه سر درمیآورند، نیز در ذهنم بود. اینها تصاویری بودند که میخواستم بنویسم.
این نویسنده رمان «جنگل ابر» را جلد چهارم از مجموعه ترسناک خود خواند و اظهار کرد: جلد نخست این مجموعه «تهران کوچه اشباح»، جلد دوم «ملاقات با خونآشام» وجلدسوم «شبح مرگ» نام دارد.
وی ادامه داد: این موضوع قرار بود سهگانه باشد اما امروز باید بگویم که قصد نوشتن جلد پنجم این مجموعه را نیز دارم.
او همچنین درباره شخصیت دراکولا در رمان «تهران کوچه اشباح» و اینکه امکان خلق یک شخصیت مشابه ایرانی در این رمان به جای استفاده از یک شخصیت غربی وجود داشت یا خیر؟ تصریح کرد: در هر داستانی، هر چیزی باید جا بیفتد، صرف نظر از این موضوع، برخی چیزها یک ژانر ایجاد میکند و سپس آن داستان اثری جهانی میشود. بعد از آمدن فیلم «بانی و کلاید» یک ژانر جهانی ایجاد شد. در واقع، یکسری چیزها در این زمینه به وجود آمد و نمیتوان آن را به یک کشور خاص مربوط دانست. درباره این رمان نیز چنین اتفاقی افتاد.
او تأکید کرد: رمان نوشتن یک فرایند است. نویسنده از پایان ماجرا خبر ندارد، با شخصیتها جلو میرود و با آنها داستان را میسازد.
نویسنده کتاب «با لبان بسته»، نخستین کار در آفرینش یک داستان را لذت بخشیدن به جامعه دانست و عنوان کرد: در رمان «ملاقات با خونآشام» فقط بحث دراکولا مطرح نیست؛ قصه هم در این میان مطرح میشود. در ژانر وحشت یا پلیسی چیزی که اهمیت دارد، قصه داستان است؛ یعنی باید از پیش به آن اندیشید و داستان را پازلوار جلو برد.
گلشیری در پاسخ به پرسش یک نوجوان که اظهار کرد، شما داستان را مینویسید اما آن را تمام نمیکنید. چرا؟ گفت: در همه کتابهایم اینگونه است. کاری که میکنم، میخواهم تحلیلی در پایان داشته باشم و البته این را باید بدانید که در این مجموعه ترسناک، این کار را نکردم چرا که داستان ادامه داشت. همینجا باید این نکته را هم بگویم که این داستان است که مرا با خود میبرد و من هیچ نقشی در آغاز و پایان آن ندارم. داستان میخواهد که چگونه آغاز شود و چگونه به پایان رسد. داستان باید جایی تمام شود که در ذهن خواننده شروع میشود.
او ادامه داد: زمانی که یک اثر کلاسیک تمام میشود، همه چیز در آن به پایان میرسد ولی در اثر مدرن، برخلاف اثر کلاسیک، همه چیز آغاز میشود.
نویسنده کتاب « آرش و تهمینه» درباره فروش کتابهایش در نمایشگاه امسال گفت: فروش کتابهایم به ویژه «جنگل ابر» و «اولین روز تابستان» در نمایشگاه امسال بسیار خوب بوده است.
گلشیری در پایان از استفاده غیرقانونی از آثار نویسندگان و دانلود بدون اجازه آنها انتقاد کرد و افزود: نوشتن رمانی جدی چند ماه از وقت یک نویسنده را میگیرد اما این فقط آن یک ماه یا دو ماه نیست که رمان در آن خلق شده، بلکه بدون شک حاصل سالها تجربه نوشتن است. با این اوصاف نویسنده اثرش را همچون فرزندش دوست دارد و به آن عشق میورزد و بعد البته مرحله چاپ مطرح است، آن هم در اینجا که باید هفت خوان رستم را طی کرد و دست آخر اثر با شمارگانی منتشر میشود که بیشتر فاجعهآمیز است تا تأثرآور. در مملکتی که حدود 75 میلیون جمعیت دارد، یک رمان با تیراژ هزار و 500 نسخه (و این روزها البته گاهی با تیراژ 500 نسخه) درمیآید.
وی ادامه داد: از سویی یک روز از خواب بلند میشوی و میآیی لپتاپت را روشن میکنی و میبینی چندین و چند سایت دانلود کتابهایت را، چه صوتی و چه به شکلهای دیگر، روی صفحههایشان گذاشتهاند. نمیدانم چه کسی و یا چه ارگانی قرار است جلو این بیعدالتیها را بگیرد. فقط این را میدانم که رفتهرفته با این تیراژها و وضعیت اسفبار نشر، راه برای این نوع اعمال غیرقانونی باز خواهد شد و گریبان بسیاری از آثار را خواهد گرفت و هیچ نویسنده و شاعر و مترجمی از این آفت در امان نخواهد بود.
نظر شما