ایرلند به تازگی تمبری منتشر کرده که از یک داستان کوتاه تشکیل شده است.-
این تمبر را دو طراح ایرلندی مستقر در آمستردام طراحی کرده و روی یک زمینه زرد روشن این داستان را که شامل 224 کلمه است، درج کردهاند. این داستان از رقابتی که در برنامه نویسندگی خلاق دوبلین با عنوان «نبرد کلمات دوبلین» برگزار شد، انتخاب شد.
این تمبر از هم اکنون در پسخانه دوبلین قابل خریداری است. پسر نوجوانی که این داستان را نوشته 17 ساله است.
روی این تمبر چنین درج شده است:
ابرهای ستبر نور ماه را پوشاندند، اما نورهای شهر روشنایی ارزنده را فراهم کردند - بالاتر از همه آنها، چراغ دریایی در بالای جایگاه، همه روشنی است و به مسافران دریایی نشان میدهد که مکان باستانی زندگی وایکینگها کجاست. حال، از جایی که زمانی اسکاندیناویاییها روی آن ایستاده بودند، به عقب نگاه میکنم، در کنار اسکلهها، خیابانها و کوچهها، به جایی که ساکنان شهر زندگیشان را می گذرانند: با خوردن، حرف زدن و نفس کشیدنشان به این شهر جان میدهند. این به من دلیلی برای تعمق کردن میدهد، در حالی که در راه های سنگی بی هدف راه میروم، درباره آن هایی که قبل از من از این راه عبور کردند- چه با کالسکه و چه حتی قبل از آن که یک راه سنگی برای رفتن وجود داشته باشد- فکر می کنم. حس می کنم زندگی آن ها و من به نحوی با هم ارتباط دارند، این که زمانی همه ما بخشی از این شهر بودیم؛ بخشهایی زنده از چارچوب بزرگ و برجستهاش. هر پادشاه عالی مقام و ادیبی، هر نمایشنامه نویس و شاعری، هر سیاستمدار و هر شورشگری، هر تاجر، دانشجو و اجراکننده برنامههای خیابانی که در این شهر قدم گذارد قسمتی از روح آن را در اختیار داشت و دارد. هر یک از آنها بخشی از ضربان قلب این شهر بودند. من شب ها به صدای شهر گوش میکنم و میتوانم جریان خون آن را درونم احساس کنم، میتوانم جریان خون خودم را درونش احساس کنم. هر یک از ما که در این رگهای خونی سفر میکنیم روی حرفها، کارها و زندگی های کسانی که قبل از ما در آن سفر می کردند قدم می گذاریم. شهر مردم را مجسم میکند و مردم هم شهر را.
یونسکو تاکنون 6 شهر را به عنوان شهر ادبیات انتخاب کرده که شامل ادینبورگ در اسکاتلند در سال 2004، ملبورن استرالیا در سال 2008، آیووا در آمریکا در سال 2008، دوبلین در ایرلند در سال 2010، ریکیاویک ایسلند در سال 2011 و نورویچ انگلستان در سال 2012 بوده است.
نظر شما