یان بنکس، نویسنده سرشناس اسکاتلندی و خالق آثاری چون «کارخانه زنبور» و «جاده غراب» که از جمله معتقدان به طرح بایکوت فرهنگی رژیم صهیونیستی بود، درگذشت.-
دو ماه پیش و در تاریخ 3 آوریل، او اعلام کرد که متوجه شده است به سرطان پیشرفته مثانه مبتلاست و در نهایت می تواند تا یک سال دیگر زنده بماند.
وی در وب سایتش مخاطبان زیادی داشت که آخرین واکنش ها و افکار او را در کنار آثارش دنبال می کردند. با وجود همگانی شدن شبکه های اجتماعی هنوز نویسندگان زیادی نیستند که چنین ارتباطی با مخاطبانشان داشته باشند.
نخستین کتاب این نویسنده با عنوان «کارخانه زنبور» در سال 1984 منتشر شد و این زمانی بود که او تنها 30 سال داشت. هر چند این کتاب را 6 ناشر رد کردند، اما سرانجام مک میلان آن را منتشر کرد و بلافاصله با موج استقبال از آن روبه رو شد. این کتاب از زبان فرانک کالدام 16 ساله بیان می شد که با والدینش در خانه ای منزوی زندگی می کرد. او در دنیای شخصی زندگی می کرد که گاه با آسیب رساندن به حیوانات همراه بود و چند حیوان را به سوی مرگ کشانده بود. چگونگی آسیب رساندن به این حیوانات از صحنه های بدیعی بود که این نویسنده خلق کرده بود و موجب شهرتش شد.
در سال 1985 کتاب «راه رفتن روی شیشه» منتشر شد که با سه روایت متفاوت همراه بود. رمان بعدی سال بعد با عنوان «پل» به بازار آمد که سه داستان جداگانه به سه سبک متقاوت بود.
«فلیباس قابل توجه» نخستین رمان علمی تخیلی بنکس بود که در سال 1987 منتشر شد. او در این کتاب جامعه ای به نام «فرهنگ» خلق کرده بود که به کمک ماشین های پرقدرت و خیراندیشی اداره می شد اما دشمنانی نیز برای این جامعه وجود داشتند. «اجراکنندگان بازی» در سال 1988 و «استفاده از تفنگ» در سال 1990 دیگر آثار علمی تخیلی او پس از کتاب نخستش در همین ژانر منتشر شدند.
در سال 1991 بنکس از انگلستان راهی اسکاتلند شد تا به خانه دوران کودکی و والدینش نزدیک باشد. از اینجا به بعد اسکاتلند به عنصر اصلی رمان هایش بدل شد و در «جاده غراب» در سال 1992 یک خانواده اسکاتلندی در مرکز داستان قرار گرفتند. عشق بنکس به اتومبیل در آثارش نیز منعکس می شد و اتومبیل ها گاه شخصیت های داستانی اش بودند.
در سال 1997 «ترانه سنگ» افسانه ای سیاسی در سرزمین هایی بی نام منتشر شد. جنگ عراق او را به منتقد تونی بلر بدل کرد و این احساس در دیدگاه های سیاسی وی منعکس شد. «هوای مرده» در سال 2002 بازتاب دهنده این دیدگاه ها درباره سیاست اخلاقی، امپریالیسم آمریکا و خاندان سلطنتی بریتانیا بود.
در سال 2007 با انتشار «سراشیبی گاربدل» به قلمروی داستانی «جاده غراب» باز گشت. بنکس چند عنوان کتاب علمی تخیلی نیز با نام یان ام بنکس منتشر کرد که جدیدترین آن ها «سونات هیدروژن» سال پیش منتشر شد.
این نویسنده در سال 2010 به جمع بایکوت فرهنگی اسراییل ملحق شد و از انتشار و فروش آثارش در سرزمین های اشغالی جلوگیری کرد. او با بسته شدن کتابخانه های عمومی در بریتانیا نیز مخالفت کرد و در جمع نویسندگانی بود که این درخواست ها را امضا کرده بودند.
کن مک لئود، نویسنده اسکاتلندی در ادای احترام به بنکس گفت: نبودن او شکافی عمیق در ادبیات اسکاتلند ایجاد می کند، همانطور که خلاء بزرگی در ادبیات انگلیسی زبان خواهد بود.
وی افزود: او ترکیبی فوق العاده از تیرگی و روشنایی را در زندگی ارایه و آن ها را بدون امساک بیان می کرد.
یان رنکین، نویسنده مشهور بریتانیایی نیز گفت بنکس جذاب، کنجکاو و پر از شور زندگی بود. وی افزود: او مسایل را خیلی جدی نمی گرفت و من به نوعی خوشحالم که او مرگ را هم خیلی جدی نگرفت و هنوز درباره اش شوخی می کرد. او گفت همه ما متفق القول هستیم که مرگ او خیلی زودهنگام بود.
رنکین افزود: آنچه او را به نویسنده ای بزرگ بدل می کرد این بود که شبیه یک بچه بود، به دنیا کنجکاوانه نگاه می کرد، خستگی ناپذیر بود، می خواست با آثارش خیلی چیزها را بیان کند و با سرطان خیلی راحت مواجه شد؛ همه این چیزها او را بزرگ می کرد.
وی گفت: هیچ وقت نمی توانستی پیش بینی کنی او در کتاب جدیدش به سراغ چه موضوعی می رود.
ایروین ولش دیگر نویسنده بریتانیایی نیز در سوگ او نوشت: او یکی از بهترین نویسندگان و بزرگترین خیال پردازان برای همیشه خواهد ماند.
جان –پل کلیری نویسنده علمی –تخیلی نوشت: اخباری تراژیک درباره یان بنکس. قهرمان و الهام بخش من، نویسنده ای با خلاقیت باورنکردنی و طنز و درک ظریف.
آلکس سالموند، نخست وزیر اسکالتند نیز نوشت: وی نویسنده ای بااستعدادی باورنکردنی بود که با خلق آثارش در ژانرهای مختلف، در طول 30 سال این را به اثبات رساند و همه خوانندگانش را به لذت آورد.
یان بنکس دو ماه پیش و پس از این که دریافت به بیماری سرطان پیشرفته مبتلا است، این خبر را با هوادارانش در میان گذاشت و از آن زمان وب سایتی برای اطلاع دادن از وضعیتش برای دوستدارانش به راه انداخت. او ماه پیش در این وب سایت نوشت: با عشق و عمق احساسی که از سوی مردم دریافت می کنم، جلو می روم. متشکرم. از همه شما متشکرم.
نظر شما