حجتالاسلام والمسلمين عبدالحسين خسروپناه، نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه، با اشاره به معضلات جامعه معاصر گفت: دين راه نجات انسان و جامعه مدرن امروز از تنهايي است.-
حجتالاسلام والمسلمين دكتر عبدالحسين خسروپناه، رييس موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران نیز در این نشست طي سخناني اظهار كرد: اگر دين را مجموعهاي از باورها و ارزشها بدانيم، در اين صورت دين در قالب عرصههاي مختلفي اثرگذار خواهد بود.
نویسنده کتاب کلام جدید با رویکرد اسلامی ادامه داد: اگرچه ما معتقديم كه امور اخلاقي امور فطرياند و هر انساني به فضيلتهاي اخلاقي گرايش دارد و ميخواهد از رذايل دوري جويد اما به هر حال، فضايل اخلاقي نيز بايد به لحاظ فلسفي مبتني بر اخلاق باشند.
خسروپناه اظهار كرد: اگر انسان را حقيقتي ماترياليستي بدانيم، در اين صورت اخلاق تبديل به سلايق ميشود. بنابراین، نخستین عرصه براي اثرگذاري دين بر اخلاق، عرصه مباني است چراكه اساسا دين مجموعهای از حقايق را در اختيار اخلاق قرار ميدهد تا اخلاق با حقيقتها پيوند بخورد و فطرت خود را حفظ كند.
رييس موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران در ادامه عنصر محتوا را به عنوان مولفهاي دانست كه اصولي را در اختيار انسانيت قرار داده است و ويژگيها و اصولي مانند كرامت انسان و اصل عدالت در اين سير محتوايي به انسان عرضه شدهاند. وی گفت: عقل نيز از عدالت و كرامت انساني سخن ميگويد اما در دين الهي توجه به اين ويژگيها همواره بر پايه محتوا بوده است، به اين مفهوم كه دين همواره بر محتواي اخلاقي تاكيد دارد.
خسروپناه با بیان اینکه اگر انسان اعتقادي به دين نداشته باشد، ضمانت اجراي اخلاق نيز از ميان ميرود، افزود: اگر نيچه در قرن 19 از مرگ خدا سخن گفته بود، امروز سخن از مرگ انسان و انسانيت است، چراكه خداوند در متن زندگي انسان به حاشيه رانده شده است. بنابراین، ارزشهاي اخلاقي نيز ضمانت اجراي خود را از دست دادهاند.
نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه با بيان اينكه اخلاق با حيات سكولار ضمانت اجرايي نخواهد داشت، افزود: انسان قرن معاصر به شدت گرفتار مشكلات متعدد روحي از جمله احساس تنهايي شده و اين احساس تنهايي به مفهوم تنهايي هستي شناختي و وجودي است.
خسروپناه اظهار كرد: انسان دوره معاصر با وجود آنكه كساني را در اطرافش دارد كه به ظاهر به او خدمت ميكنند اما بازهم احساس تنهايي ميكند. راه نجات از اين تنهايي تنها دين و دينداري است. ضمن آنكه پيوند اخلاق به همراه اعتقاد به خدا كه از آن به اخلاق ديني تعبير ميشود، نيازهاي انسان را رفع خواهد كرد.
وي در ادامه احساس بيمعنا بودن زندگي را به عنوان ديگر چالش اساسي انسان دوره معاصر مطرح كرد و افزود: امروز نحلههايی به نام رواندرماني در دنيا مطرح ميشوند، چراكه انسان امروز گرفتار بيمعنايي و نداشتن فلسفه براي زندگي خودش است.
خسروپناه گفت: اينكه انسان با تمامي امكانات خود همچنان احساس بيمعنايي دارد و فكر ميكند چيستي و فلسفهاي براي زندگياش وجود ندارد، حكايت از انزواي اخلاقيت ديني در زندگاني او دارد. بنابراین، معنادار شدن بندگي انسان معاصر در گروي تامين اخلاقيات ديني است.
رييس موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران ادامه داد: اين وضعيت به علت حاكميت مباني ليبرالي در جهان كنوني است و امروز با وجود اينكه همه مكاتب و حتي فاشيسم از اومانيسم سخن ميگويند اما همچنان انسان در اين مكاتب به تناسب نظريات و افكار اين نحلهها معناي گوناگوني يافته است. به عنوان مثال، منظور فمینيستها از انسان تنها زن است و منظور ماركسيستها از انسان، کارگر صنعتي است. بنابراین، تعريفي از انسان واقعي خارج از مكاتب در اين رويكردها ديده نميشود.
اين پژوهشگر با اشاره به نقش دين در تمدن انساني گفت: مبناي تمدن مدرن امروز سوبجكتيوسيم است كه علم در آن رشد پيدا كرده است اما با اين وجود، همين روند تمدني محيط زيست بشري را نابود كرده و امنيت زندگي خصوصي را زير سوال برده است.
وي در پايان اظهار كرد: تمدن مدرن آسايش انسانها را فراهم كرده است ولی آرامش آنها را تحقق نبخشيده است. بنابراین، تمدن مدرن براي ادامه حيات خود بايد اين آسيبها را از ميان بردارد كه راه آن در گسترش اخلاقيات ديني است.
نظر شما