صباغيان، نويسنده، درباره موضوع سومين رمانش به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: داستان این کتاب در فضاي آرايشگاه زنانه رخ ميدهد، در 18 قسمت مجزا نوشته شده و سعی شده تا موقعیتها در یک بستر واقعی روایت جريان یابند. در واقع، خط ربط اين بخشها فضاي آرايشگاه است و خواننده به مرور درمييابد كه پشت پرده اين فضا، چه اتفاقهايي رخ ميدهد.
نويسنده كتاب «روياي ناتمام» با بيان اينكه فكر ميكند توانستهاست سوژهاي متفاوت را در اين اثر ارايه دهد، ادامه داد: در اين رمان، طناز دختر جواني است كه با يك سهلانگاري، براي مدتي از دانشگاه و تحصيل باز ميماند. وي كه از شهرستان به تهران آمده به آن دليل كه جا و مكاني براي ماندن ندارد، میهمان زن و شوهري از اقوام دور ميشود.
نويسنده كتاب «رگ سرخي به تن بوم» افزود: در اين رمان كه روايت داستانش را طناز به عهده دارد، شخصيتهاي اصلي داستان يكي هستند ولی موضوعات بخشها متفاوت شکل میگیرند، آدمهاي داستانِ «پنجشنبههاي سالن» همراه خود، داستان تازهاي به سالن ميآورند و در واقع يك روز سالن را به تصوير ميكشند.
وي اظهار كرد: طناز كه براي رسيدن به هدفش سرگردانيهاي بسياري را متحمل شده، از دختري ساده به شخصيتي قوي بدل ميشود كه براي تحقق آرزوهايش، دست به كارهایي ميزند.
«شهر رنگ و عطر و صدا... و باز هم صدا»، «خواب را از سياهي شب گرفتن»، «پايان آبي: چيزهايي كه با هم آغاز ميشوند...»، «لامپهاي ريسهاي زرد و قرمز و آبي...»، «عروسيهاي سرخ: بساط آينده را كجا پهن كند؟»، «به كبودي ميزند انگار...»، «جيغهاي بنفش: روند يادگيري، همين اشتباهات است»، «يك فكر موذي ميپرد وسط مغز سُربي» و «خوشبختيهاي نيلي: حتا اگر كاه ديوار باشد» نام فصلهاي رمان «پنجشنبههاي سالن» هستند.
در بخشي از فصل «جيغهاي بنفش: روند يادگيري، همين اشتباهات است» آمده است: «آن وقت ميگويند پول احترام نميآورد. آه كه چهقدر دلم ميخواست يقهي كسي را كه اول بار اين جملهي نغز و دهان پُركن را بر زبان آورده ميگرفتم و ميپرسيدم خودش اين اراجيف را باور داشته يا فقط لفاظي كرده و خواسته با كنار هم چيدن چند واژه، مردمِ صاف و ساده و خوشباور را فريب بدهد. پول، اين جور كه من فهميدهام هم اعتماد به نفس را بالا ميبرد و هم ديگران را به احترام گذاشتن وادار ميكند. ديگراني مثل من... مثل نازي... مثل شوشا...»
در بخشي ديگر از فصل «خيالهاي نارنجي: بازگشت آرزوها» آمده است: «انگار باور نميكند درست آمده باشد. ايستاده جلو پرده. چشمهاش وِل وِل ميزند. جوري كه به تماشاي سرزمين عجايب ايستاده باشد. نگاهِ پُرِشگفتياش را ميچرخاند بين دم و دستگاه سالن. ميدوزد به هالوژنهاي سقف. خيره ميماند روي پوسترها. روي آينه. سايه لبخندي ژكوندوار، صورتش را ميپوشاند و پرههاي لرزان بينياش باز ميشود.»
مليحه صباغيان، نوشتن را با داستان كوتاه آغاز كرده و پيشتر تعدادي زياد از داستانهايش را در نشريات فارسی زبان اروپا و آمريكا منتشر كرده است.
«روياي ناتمام» و «رگ سرخي به تن بوم» از آثار رمانهای منتشر شده اين نويسنده هستند.
«پنجشنبههاي سالن» در 226 صفحه، با شمارگان هزار و 200 نسخه، به قيمت 9 هزار و 800 تومان و از سوي انتشارات زاوُش روانه بازار كتاب شده است.
یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۶
نظر شما