عليرضا سيفالديني گفت: به وسیله ديالوگ ادبي با دنيا نشان دهيم كه چه در چنته داريم و اجازه دهيم كه نوشتههایمان با يكديگر صحبت كنند.-
در اين نشست سيفالديني، نويسنده و مترجم ادبیات ترک، نيز كه در دومین شب از شبهاي داستان شركت كرده بود، به مقايسه ادبيات تركيه و ايران پرداخت و گفت: من بارها گفتهام كه اگر ادبيات تركيه، رشد كرده، اورهان پاموك و بسياري از نويسندههاي ديگر را دارد كه همه دنيا آنها را ميشناسند و به اين دليل با همه دنيا ارتباط برقرار كردهاند.
وي اضافه كرد: من بارها گفتهام كه ادبيات ما بايد وارد فضاي مكتوب شود چون اگرچه ما كتاب چاپ ميكنيم ولي هميشه اين ذهنيت براي نويسندگان و مترجمان وجود دارد كه براي خود و دوستانشان مينويسند و ترجمه ميكنند ولي اين اتفاق در تركيه نيفتاده است. آنها با اروپا ارتباط خوبي برقرار كرده و ترجمههاي بهروزي را ارايه دادهاند.
نويسنده «پلنگ خانم تنها نیست» افزود: ارتباط ما با مراكز فرهنگي ادبي مهم، كم است و بايد اصلاح شود. در واقع ما بايد وارد يك ديالوگ ادبي با دنيا شويم و نشان دهيم كه چه در چنته داريم و اجازه دهيم كه نوشتهها با يكديگر صحبت كنند. اينكه آثار نويسندهها به صورت تكتك و گاه به گاه ترجمه شود، ادبيات ما را معرفي نميکند، ادبيات ايران بايد در يك مجموعه و به طور منظم ترجمه شود.
وي ادامه داد: به نظر من نه بايد مرعوب ادبيات غرب شويم و نه ضد آن. بايد خط اعتدالي متصور شويم كه هم از دستاوردهاي آن استفاده كنيم و هم حرمت خودمان را نگه داريم كه اگر اين اتفاق بيفتد، ادبيات ما هم جايگاه جهاني خود را پيدا ميكند.
سيفالديني در پايان، داستان «شبي از شبهاي داستان» را از احمد حمدي تامپينار خواند؛ نويسندهاي كه به گفته سيفالديني، از نويسندگان مطرح پيش از پاموك به حساب ميآيد.
جزيني نیز در ادامه با بيان اينكه وقتي داستاننويسي و تدريس آكادميك و علمي داستان در يك كشور متولي نداشته باشد، علاقهمندان به داستان، مجبور به تشكيل جمعهاي كوچكي در فرهنگسراها، خانههاي فرهنگ، دفاتر انتشارات يا حتي منازل شخصي خود ميشوند، گفت: شايد عدهاي كه داستاننويسي را به شكل آكادميك تجربه كردهاند، اين نقد را به كارگاههاي داستاننويسي وارد كنند كه اين نوع آموزش داستاننويسي، ابتدايي است، اما به دليل آنكه شكل منطقي و درست آن در كشور ما وجود نداشته، كارگاهها جا افتادهاند و بسياري از نويسندگان جامعه امروز ما حاصل همين فضاها هستند.
جزيني پيش از اينكه داستان «زني كه پپسي دوست ميدارد» از مجموعه داستان چاپ نشده «موقعيت شهيد پري دريايي» را بخواند، گفت: آموزش داستان و كارگاههاي داستاننويسي، اتفاق تازهاي نيست و از دوره محمدعلی جمالزاده شكل گرفته و پس از او، نويسندگان ديگري چون چوبك و هدايت هم اين تجربه را داشتهاند.
عليالله سليمي نويسنده كتاب «زني شبيه حوا» درباره ترفندهاي نويسنده براي نگارش جذاب داستانهاي مذهبي گفت: نگارش داستانهاي مذهبي در كشور ما سابقهاي ديرينه دارد، ولي نويسندگان اين داستانها تلاش نكردهاند تا اين قصهها را از روايت به داستان تبديل كنند؛ بلكه همان داستانهاي گذشته را با تغييراتي جزيي بازنويسي كردهاند.
وي افزود: در بسياري از داستانهاي مذهبي، مخاطب ميتواند به راحتي پايان داستان را بفهمد ولي من در داستانهايم سعي كردهام خواننده را با يك پايانبندي تكراري اذيت نكنم. وي در ادامه داستانی با نام «سفارش» با نگاهی به قیام عاشورا را خواند.
پس از او نيز شيوا مقانلو، نويسنده و مترجم، داستان «پري ماهي» را از مجموعه «آنها کم از ماهیها نداشتند» خواند.
نظر شما