حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم ارفع، نویسنده مکتوبات حوزه سیره معصومین(ع) معتقد است از مباحثی که درباره ائمه(ع) کمتر مطرح میشود، روشی است که نسبت به مسایل فراجناحی اتخاذ میکردند. وی میگوید: امروزه نیازمندیم فرهنگ فراجناحی اهل بیت(ع) را که فرهنگی جهانشمول است به مردم جهان معرفی کنیم تا همگان به این نکته پیببرند که اسلام و اهل بیت(ع) فعالیتی بینالمللی داشتند و تبلیغات و رفتار آنها تنها منحصر به شبه جزیره عربستان نبوده است.-
در این شرایط پرسشهایی مطرح میشوند، نظیر اینکه «آیا از این مکتوبات به صورت کاربردی در جامعه استفاده میشود؟»، «آیا الگوی مناسبی توسط این سیرهنگاریها ارایه میشود؟» و «چه مواردی باید در نگاشتن اینگونه کتابها رعایت شود؟»
پاسخگویی به این سوالات بهانهای شد برای گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم ارفع، مترجم قرآن و نهجالبلاغه و نویسنده کتابهای سیره اهلبیت(ع). او معتقد است «از جمله مباحثی که درباره ائمه(ع) کمتر مطرح میشود، روشی است که نسبت به مسایل فراجناحی اتخاذ میکردند. در سیره اهلبیت(ع) به روش برخورد این امامان بزرگوار با غیرمسلمانان و پیروان مکتبهای دیگر اشاره زیادی نشده است. اهل بیت(ع) تلاش میکردند جاذبه قوی در جامعه داشته باشند، به این معنا که بهگونهای اسلام را ارایه میکردند که افرادی بیگانه با اسلام نیز متوجه حقانیت آن میشدند.»
با هم گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم ارفع را میخوانیم.
با توجه به اینکه در سیرهنگاری ائمه(ع) از تخیل نمیتوان استفاده کرد و همه موارد ذکر شده باید بر پایه مستندات تاریخی باشد، آیا مکتوبات کنونی درباره زندگی ائمه(ع) به اندازه لازم مستند هستند؟
افرادی که به عنوان محقق و تاریخنگار سیره ائمه(ع) فعالیت میکنند، تلاش کردهاند از روایات غیرمعتبر اجتناب کنند اما گاهی نیز ممکن است با روایات ضعیف و غیرمعتبر وارد این مطالب شده باشند. باید مولفان ومحققان سیره اهلبیت(ع) به حدیثشناسی تلسط داشته باشند. علم رجال که در مکتب تشییع آورده شده، همان حدیثشناسی است و با توجه به این علم روایاتی که با قرآن مغایرت دارند، شناسایی و جدا میشوند و روایاتی که با عقلانیت تناقض دارند و نه تنها با سیره اهل بیت(ع) مطابقت ندارند بلکه تناقضهایی هم دارند، جدا و از سیر مکتوبات دینی حذف میشوند. البته نه به این معنا که با روایات به طور سلیقهای برخورد کنیم، بلکه بر اساس عقلانیت و آنچه در علم رجال آمده است، روایات سره را از ناسره تشخیص دهیم. این مطالعات کمک میکند روایات نامعتبر و در برخی موارد ضعیف از سیرهنگاری ائمه(ع) حذف شود.
به عنوان یک نویسنده حوزه دین، چه قسمتهایی از شخصیت معصومین(ع) مغفول مانده است و هنوز جای زیادی برای پژوهش در این زمینهها وجود دارد؟
از مباحثی که درباره ائمه(ع) کمتر مطرح میشود، روشی است که نسبت به مسایل فراجناحی اتخاذ میکردند. در سیره اهلبیت(ع) به روش برخورد این امامان بزرگوار با غیرمسلمانان و پیروان مکتبهای دیگر اشاره زیادی نشده است. اهل بیت(ع) تلاش میکردند جاذبه قوی در جامعه داشته باشند، به این معنا که بهگونهای اسلام را ارایه میکردند که افرادی بیگانه با اسلام نیز متوجه حقانیت اسلام میشدند، در حالی که نه کتابی در این زمینه نوشته شده و نه در مجالس سخنرانی به این جنبه از شخصیت معصومین(ع) پرداخته شده است.
امروزه نیازمندیم فرهنگ فراجناحی اهل بیت(ع) را که فرهنگی جهانشمول است به مردم جهان معرفی کنیم تا همگان به این نکته پیببرند که اسلام و اهل بیت(ع) فعالیتی بینالمللی داشتند و تبلیغات و رفتار آنها تنها منحصر به شبه جزیره عربستان نبوده بلکه همه افراد جهان از جمله مسیحیان، یهودیان و کفار را دعوت به اسلام میکردند، چرا که ندای فطرت انسانها با ندای اسلام همسو است.
یکی دیگر از اهداف سیرهنگاری برای ائمه (ع) الگوسازی برای جامعه است؛ الگوهایی که دربرگیرنده همه موقعیتهای زمانی و مکانی در همه عصرهای جامعه باشد. چگونه میتوان این الگوها را تبیین کرد تا برای جوان نسل امروز هم قابل استفاده باشد؟
الگوسازی در جامعه باید از طرف کسانی که مدعی ترویج مکتب هستند و عنوان متولیان فرهنگی کشور را در اختیار دارند، انجام شود. هر اندازه هم که بگوییم ائمه(ع) چه رفتاری داشتند و بیان کنیم که چون آنها گل سرسبد آفرینش بودند و معصوم بودند، نمیتوان مانند آنها رفتار کرد. تا زمانی که مسوولان جامعه به رفتارهای ائمه(ع) پایبند نباشند، نمیتوانیم سیره ائمه(ع) را نهادینه کنیم. پیامبر(ص) میفرمایند:«الناس علی دین ملوکهم» به این معنا که مردم از رفتار و کردار رهبران خود تبعیت میکنند. درست است که بنا به تاکید مقام معظم رهبری سبک زندگی اسلامی باید در جامعه پیاده شود اما زمانی که الگوی رفتار اسلامی از جانب برخی مسوولان جز اقلیتی که در راس آن رهبر معظم انقلاب قرار دارند، رعایت نمیشود و بسیاری از افراد جامعه تجملگرایی و دنیاپرستی را انتخاب کردهاند و سیرهای را برگزیدهاند که وجه شباهتی با حکومتداری امیرالمونین(ع) ندارد، چگونه میتوان از جامعه توقع داشت تا این الگوهای رفتاری را رعایت کنند؟ امام صادق(ع) میفرمایند که مردم را به اسلام و سبک زندگی اسلامی با اعمال و رفتار خود دعوت کنید، نه با زبان خود.
به هر اندازه که خوشبیان و خوشقلم باشیم و مباحث متعددی درباره این موضوع ارایه دهیم اما در رسانههای خود زندگی تجملگرایانه را رواج دهیم، این مکتوبات زیبا تاثیری بر جامعه نخواهند گذاشت. ترویج این تجملگرایی تنها میتواند شکاف طبقاتی و اختلاف طبقاتی جامعه را تشدید کند. همه تاکید امیرالمومنین(ع) در نامه حقوق بشری خودشان خطاب به مالک اشتر، توجه به طبقه محروم جامعه بوده است و در همان نامه سه بار عبارت «ثُمَّ اللهَ اللهَ فِی الطَّبَقَةِ السُّفْلَى» را به کار بردهاند. اگر قصد الگوسازی داریم باید به این نکته توجه کنیم که مردم الگو را از بزرگان جامعه دریافت میکنند. عمل به دین و سیره ائمه(ع) باید به گونهای باشد که جوانان به دین گرایش پیدا کنند، نه اینکه از دین فاصله بگیرند.
در پژوهشهای انجام شده درباره سیره ائمه(ع) آیا جای پژوهشهای جدیدی وجود دارد یا باید به همان پژوهشهای گذشته اکتفا کرد و از آنها بهره برد؟
دین اسلام دینی غنی است، چرا که هر عصری مقتضیات همان زمان را برای تحقیق و پژوهش میطلبد. به عنوان نمونه، اکنون در حال نگارش کتابی با عنوان«وضعیت فرهنگ درحد هشدار» هستم و قصد دارم برای مخاطب این نکته را تبیین کنم که فرهنگ کنونی ما در حد هشدار قرار گرفته است و باید الگویی مناسب برای تغییر فرهنگهای غلط ارایه دهیم. متاسفانه امروزه برخی مجالس دینی تنها در حد اشباع احساسات برگزار و به شور بیش از سایر مسایل توجه میشود. به عنوان مثال، مراسم اربعین حسینی امسال بسیار با شکوه بود اما باید از خودمان بپرسیم که آیا در این شکوه خبری از رفتار حسینی، حجاب حسینی، معرفت حسینی و حتی اقامه نماز اولوقت به چشم میخورد یا نه؟ ارادت به امام حسین(ع) و ائمه(ع) باید انسانساز باشد. به همین دلیل باید به همه جنبههای شخصیتی ائمه(ع) توجه شود تا الگویی مناسب برای افراد جامعه فراهم آید.
نظر شما