فتحالله بينياز معتقد است که هر رسانهای مشروط بر رعايت اخلاق و حفظ حريم شخصي ديگران مفید است. وی در اینباره توضیح داد: ارايه نظرات مختلف در فضای فیس بوک، نوعي تعامل و چندصدايي شدن است. به همين دلیل نوشتن داستان، دريافت نظرات ديگران و برخورد بلندنظرانه با اين دیدگاهها نقش پيشبرندهاي براي نويسنده و شاعر خواهد داشت.-
نويسنده رمان «مكاني به وسعت هيچ» ادامه داد: همه اينها نوعي تعامل و چند صدايي است. به همين سياق، نوشتن داستان و دريافت نظرات ديگران و برخورد بلندنظرانه با اين دیدگاهها نقش پيشبرندهاي براي نويسنده و شاعر دارد اما بايد مراقب بود كه برخوردها، از هر نوع كه هستند، به خصومت و خروج از دايره انصاف و روي آوردن به فحاشي منجر نشوند. به همان شكل كه خواندن شعر يا داستان در يك اتاق كوچك براي چند نفر و شنيدن آراي آنان امري منفي نيست و حتي ميتواند بسيار مثبت باشد، استفاده از فيسبوك هم به هر حال يك امكان است.
بینیاز در ادامه توضيح داد: نقش تاثيرات در فیس بوک مانند نوشتن در فضاهای دیگر مطبوعات و رسانهها نیز دو سويه است، زيرا ممكن است عدهاي با قصد تخريب، به اين يا آن داستان و شعر حمله ببرند، برعكس شماري ديگر از موضع تشويق همراه با نقد سازنده به مطلب نگاه كنند و به اين ترتيب به نويسنده و شاعر روحيه بدهند. در برخي جامعهها، اصل بر تشويق و دست بالا گرفتن تواناييهاي همنوعان است. بدون شك وجه مثبت نوشتن داستان و شعر در فيسبوك براي مردمان اين جوامع بيشتر است، اما اگر مبنا بر حسادت، تنگنظري و تخريب همنوعان باشد، وجه منفي آن بسيار بيشتر و حتي ويرانگر است.
نويسنده رمان «حلقه نفوذناپذیر گرگهای خاکستری من» در پاسخ به اين پرسش كه «آیا فیس بوک میتواند زمینهساز تحول در جریانهای ادبی باشد؟» اظهار كرد: نمي توانم پيشداوري كنم اما از ديد سخن فلسفي، هر واقعيتي از دايره امكان ميگذرد. به بيان ديگر این امكان، پلي است بين واقعيت موجود و واقعيت جديد. امكان، تجلي بيچون و چراي تكامل است و جنيني است در دل واقعيت. اما به همان شكل كه شما نميتوانيد در واقعيت يك قطعه مشخص فولاد را به يك متن روايي تبديل كنيد، نبايد توقع داشته باشيد كه فيسبوك هم با واقعيت كنونياش زمينهساز تحول در ادبيات شود.
وي افزود: فیس بوک در مجموع براي چاپ مطالب خوب است، اما جاي كافي براي تبادل آراي عمومي نيست، زيرا افراد بسياري در ایران ادبيات داستاني را چندان جدي نميگيرند و حتي مسخره مي كنند و اين مساله به اين دليل است كه جامعه و آموزش و پرورش اجتماعي تعريف درستي از داستان مدرن و شعر مدرن به آنها نداده است. براي بسياري فيسبوك باشگاه و پاتوق است، نه وسيلهاي براي تبادل دانش و اطلاعات و ايدههاي هنري. تا زماني كه مردم به شكلي عمومي با ادبيات امروز آشنا نشوند، رغبت چنداني در فيسبوك به آن نشان نميدهند و بيشتر جذب اخبار روز و هياهوها ميشوند.
وي با اشاره به اينكه فیس بوک میتواند روش مناسبی برای ارزیابی فعالیت نویسندگان باشد، ادامه داد: من معتقدم كه فيسبوك فضاي مناسبي براي ارزيابي آثار ادبي و حتي براي تعميم و گسترش ادبيات داستاني است. براي مثال هر فرد از كتابي كه خوانده در اين فضا نام ببرد، اطلاعاتي كلي درباره آن بنويسد، نظرش را درباره آن مكتوب كند و اگر كتاب را پسنديده است، آن را به دوستان خود پيشنهاد دهد. حتي ميتواند نقد يا مصاحبه اين يا آن نويسنده و منتقد را در صفحه خود بياورد و از ديگران درباره آن نظرخواهي كند اما ظرفيت اين رويكرد در حال حاضر محدود است. محدوديت خواه ناخواه دست شما را در گسترش و تعميق هدفي كه داريد، ميبندد.
نظر شما