در دیدار صمیمانه هنرمندان با رییس جمهوری رضا امیرخانی، ابراهیم حقیقی، عبدالجبار کاکایی، نغمه ثمینی و محمد مهدی عسگر پور به نمایندگی از نویسندگان، هنرمندان هنرهای تجسمی، اصحاب تئاتر و هنرمندان سینما نظرات و دیدگاه های خود را بیان کردند.-
در این دیدار صمیمانه، رضا امیرخانی، ابراهیم حقیقی، عبدالجبار کاکایی، نغمه ثمینی و محمد مهدی عسگر پور به نمایندگی از نویسندگان، هنرمندان هنرهای تجسمی، اصحاب تئاتر و هنرمندان سینما نظرات و دیدگاه های خود را بیان کردند.
حقیقی: دولت از گالریهای جدید در استانها حمایت کند
ابراهیم حقیقی، طراح و هنرمند برجسته هنرهای تجسمی در ابتدای سخنان خود خطاب به روحانی گفت: از زمانی که جنابعالی اعلام نامزدی کردید تمام هنرمندان شما را میشناختند اما بعد از مناظرهها امیدی که در شعارهایتان به آن اشاره کردید در دلشان زنده شد و با انتخابهای شما در هیات دولت هم تدابیرتان برایشان روشن شد.
وی اظهار کرد: گفتههایی که امشب مطرح میکنم بیشتر شبیه به مرور یک آلبوم خانوادگی است. آلبومی که بنا داریم به دیدار تک تک اعضایش برویم و از آنها احوالپرسی کنیم. حوزه هنرهای تجسمی همانقدر که بزرگ است نیازهایش هم متفاوت است.
حقیقی با بیان اینکه نقاشی، سفالگری، نگارگری، عکاسی، خوشنویسی و... همه از بخشهای هنر تجسمی هستند گفت: متاسفانه عمده نگاهها به عرصه هنر تجسمی نگاه تفریح و تفنن است در حالی که وقتی از صبح بیدار میشویم و از خانه بیرون میزنیم از نقش و نگار شهر، روزنامهها و حتی نقش پتویی که در بازگشت به خانه مشاهده میکنیم همه حاصل کار یک طراح و هنرمند عرصه تجسمی است.
وی ادامه داد: امروز که در اینجا سخن میگویم نیازهای زیادی باعث شده تا از دولت تدبیر و امید بخواهیم که به آنها بپردازد. بسیاری از این نیازها در میان تمام حوزههای هنرهای تجسمی مشترک است و انواع متفاوتی هم دارد.
حقیقی ادامه داد: تبصره دیگری که میخواهم اینجا بیان کنم آن است که مسایل مالی بابت خرید آثار هنری از سوی بانکها و موسسات معطل مانده در حالی که صورت گرفتن این امر میتواند کمک ویژهای به احیای هنرهای تجسمی کند و سرمایه ملی را به جایی برد که لیاقت آن را دارد.
این هنرمند عرصه تجسمی افزود: معتقدم که چرخه اقتصاد و هنر از طریق گالریها باید انجام شود و به این ترتیب بیش از گذشته باید از گالریها حمایت کرد. متاسفانه گالریهای اصلی عرصه هنر تنها در تهران فعالند و تعداد کمی گالری فعال در شهرستانها داریم.
حقیقی بیان کرد: از دولت میخواهیم در استانداریهای خود برای احداث گالریهای جدید حمایت کند. چرا که این امر باعث میشود هنرمند محروم شهرستانی دیگر مجبور نشود برای برگزاری یک نمایشگاه خود به تهران بیایدو آیا موفق شود یا نشود.
موزه هنرهای معاصر بخش دیگری از سخنان حقیقی را تشکیل میداد که وی در این زمینه گفت: این موزه در حالی که از 10 موزه بزرگ جهان از حیث دارا بودن آثار هنری محسوب میشود مدتهاست که نتوانسته خریدهای جدیدی از میان آثار هنری داشته باشد و سیر نزولی خود را طی میکند.
در حالی که بیشترین هنرمند را در منطقه جغرافیایی خود داریم و آمارهای جهانی این سخن بنده را تایید میکنند
وی گفت: سوال اینجاست که با این ظرفیت چرا سهم ما در بازارهای جهانی اندک است. چطور میتوان فارغالتحصیلان را به گونهای وارد این عرصه کرد که توانایی خلق افتخاراتی چون هنرمندان گذشته در سطح مجامع بینالمللی داشته باشیم. در حالی که مجلات سینمایی متعدد موجود است اما هنرهای تجسمی هیچ مجله یا رسانه فعالی ندارند در حالی که بخش زیادی از این هنرها به نیروی تبلیغات زنده هستند باید برای آنها اندیشه کرد که چگونه رشد کنند.
وی در پایان یادآور شد: خانه هنرمندان ایران مجموعهای است که تمام اصناف هنری را در خود جمع دارد و ارشاد میتواند از ظرفیت این مجموعه سهم بیشتری ببرد.
کاکایی: اعلام برائت از کسانی که قلم های مخالفان را میشکنند
عبدالجبار کاکایی دبیر هشتمین جشنواره بینالمللی شعر فجر در دیدار صمیمانه هنرمندان با رییس جمهوری گفت: امروز به نمایندگی از نسلی که با انقلاب بزرگ شد و با مردم در مبارزاتشان علیه دستگاه طاغوت شعار داد از کسانی که قلمهای مخالفان ما را میشکنند اعلام برائت میکنیم.
عبدالجبارکاکایی، شاعر انقلاب در ابتدای سخنان خود با بیان این مطلب که در میان شاعران از من هم سالخوردهتر بود که شایستگی سخن در این جمع را داشته باشد گفت: ترجیح میدهم که امشب به جای دفاع از خود و نسلی که همراه من بودند به دفاع از رقیبم بپردازم .
وی گفت: هنرمندان اساسا بر دو دستهاند یا مقلدند یا خلاق. جوهر خلاقیت آشکار نمیشود مگر در سایه امن و آسایش. حکیمان و خردمندان ما هم در گذشته از زمانی که از جانب دستگاه جور مورد تعدی قرار میگرفتند ترک یار و دیار میکردند تا موهبت الهی را در جای دیگر بهرهمند شوند. اگر نبود این سنت شریف، مرصادالعبادها، آثار شیخ اشراقها و دهها گنجینه دیگر خلق نمیشد.
وی با بیان این که اگر حکیمان و خردمندان تن به ظلم حاکمان میدادند و در زیر سایه جور آنان در دربار میماندند و مدیحهسرای دربار میشدند گفت: اگر اینچنین میشد امروز چیزی از این فرد، فرهنگ و خردمندی باقی نمیماند. امروز ادبیات کشور ما بیشتر از گذشته به حمایت نیاز دارد.
کاکایی ادامه داد: چالش با قدرت زمینهای شده برای ظهور ادبیات اجتماعی. اگر مهاجرت برای همه فراهم نیست باید بمانیم اما امن عیش طلب کنیم. پابه پای انقلاب و نفس به نفس حرکت تاریخی 57 ادبیاتی شکل گرفت. ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات متعهد دینی یا از نظرگاه مخالفان ادبیات دولتی نام گرفت.
این شاعر انقلاب با بیان این که اگرچه در کنار شاعران و هنرمندان انقلاب گروهی از شاعران شریف و بزرگ سمت استادی بر ما داشتند گفت: بخشی از این بزرگان در مواردی تنها به دلیل نقد قدرت به انزوا رفته و گوشهنشین شدند. متاسفانه روش و منش برخی مدیران جوان امکان سخن گفتن و نقادی را از آنها گرفت و متاسفانه در فضای عمومی چنان تصور شد که این حملات و فشارها از ناحیه شاعران انقلاب است.
کاکایی ادامه داد: امروز به نمایندگی از نسلی که با انقلاب بزرگ شد و با مردم در مبارزاتشان علیه دستگاه طاغوت شعار داد اعلام برائت میکنیم از کسانی که قلمهای مخالفان ما را میشکنند.
وی اظهار کرد: ادبیات متعهد انقلاب، سرو برومند و نخل تنومندی شده که میخواهد در عرصهای برابر با رقیب خود به چالش ادبی بپردازد. پذیرش دبیری هشتمین دوره شعر فجر از جانب بنده با همین مقصد و مقصود بوده است. امیدوارم در کنف دوستان شاعرم بتوانم برگزاری این جشنواره را با موفقیت پیش ببرم.
ثمینی: شادمانی ما گرفتن مجوز اجرای نمایش بدون هیچگونه حذفی است
نغمه ثمینی، نمایشنامه نویس و پژوهشگر تئاتر در مراسم دیدار صمیمانه هنرمندان با رییس جمهوری از مشکلات حوزه تئاتر سخن گفت.
نغمه ثمینی دراین مراسم اظهار کرد: بیمقدمه بگویم آقای رییس جمهور. شما هر آنچه را که باید بدانید میدانید. کیست که نداند تئاتریها چه مشکلاتی دارند. مشکلات ممیزی و بیپولی را در تئاتر کیست که نداند. شما بارها از بودجه تئاتر که یک شوخی است شنیدهاید. از موج شگفتانگیز نمایشنامههای 10 تا12 سال پیش که قلههای جهان را میخواست فتح کند شنیدهاید. آن نمایشنامهها هم اکنون در کشوها خاک میخورند. ما همه اینها را شنیدهایم پس به همین دلیل است که من به سخن نگفتم فکر میکردم.
وی افزود: به من اجازه دهید صدای کسانی باشم که خاموش شدهاند برخیها به ما به عنوان دشمن نگاه میکنند. دشمنی که تنها سلاحش گفتوگو و بازی است.قرنها پیش وقتی آدمی فهمید که خشونت را میتواند به صحنه تئاتر بیاورد تمدن بشری پیشرفت عظیمی کرد. تئاتر ذاتا نقاد است. خدا ما تئاتریها را دوست دارد که اگر نداشت اکنون نبودیم. بدون پول و بدون هیچ به دنبال باد نمیگشتیم.ما در منطقه میلیاردهای جایی نداریم. ما پیکره ویروسی جامعهای هستیم که نمیتوانیم صفرهای میلیاردها را بشماریم. شادمانی ما گرفتن مجوز اجرای نمایشمان بدون هیچگونه حذفی است.
این نمایشنامه نویس افزود: پشت میزنشینها غالبا ما را دوست ندارند. من در اینجا صدای دانشجویان تئاتری که با سخن از آینده، در چشمانشان ترس موج میزند هستم.آقای رییس جمهوری من مقابل شما ایستادهام و صدای حذف شدگان هستم. امیدی که تبعید شده بود به قلب ما بازگشته است. ما تئاتریها مطالبات روشنی داریم. بودجه، سالن و تئاتر شهرستانها.
نغمه ثمینی که به عنوان نماینده هنرمندان تئاتر در این مراسم سخنرانی می کرد در پایان سخنرانی خود از سوی هنرمندان به طور مکرر تشویق شد.
امیرخانی: در سرگاه ارشاد به ناشر بیش از نویسنده نیاز داریم
رضا امیرخانی در این مراسم با بیان این مطلب که طالع بخت سخن من در برابر روسای جمهوری هر 16 سال یکبار طلوع میکند گفت: نخستین بار 16 سال پیش در مقابل یک رییس جمهوری یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی مطالبی را مطرح میکردم و اکنون نیز مجددا موقعیتی فراهم آمده تا به سخنرانی در برابر یک رییس جمهوری دیگر یعنی آقای روحانی بپردازم. این فرصت را قدر مینهم و در طالع شانزده سال یکبار این ستاره بختی میبینم و حکمتی.
امیرخانی ادامه داد: جناب آقای رییس جمهوری، بنده امروز در محضر شما به نمایندگی از قبیله ادبیات سخن میگویم، قبیلهای که شترانم در آن است. مردمان نه فقط در این ملک که در جایجای عالم، بیش از نیمی از زمان مطالعه خود را به خواندن داستان میگذرانند. داستان مهمترین بخش صنعت نشر هر کشور است.
صنعت نشر مردمیترین صنعت است
این نویسنده ادبیات داستانی گفت: صنعت نشر ایران اگر چه خودنمایی سایر صنایع فرهنگی خاصه سینما را ندارد اما اعداد مشت پر کن و آمار قابل اعتنای مکتومی دارد. ادعا میکنم در میان همه صنایع فرهنگی کشور، صنعت نشر، مردمیترین صنعت است. اگر در کنار نگاه به سایر صنایع به صنعت نشر در گونه ادبیات داستانی نگاه شود درمییابیم که صنعت نشر مردمی ادبیات داستانی با سایر صنایع تفاوتهایی دارد.
امیرخانی با بیان اینکه حلقه انتهایی سینما و مخاطب سالن سینما است و بدین ترتیب 70 درصد سینما با توجه به وجود سالنهای دولتی در خدمت دولت است گفت: این رویکرد درباره ادبیات پاسخگو نخواهد بود چرا که حلقهی انتهایی چرخه کتاب و مخاطب، کتابفروشی است و بخش زیادی از کتابفروشیهای ما توسط مردم مدیریت میشود. به این ترتیب بیش از 90 درصد تولید، توزیع و توزیع اثر در ادبیات به دست مردم است. چیزی که در سایر صنایع بسیار کمتر است. کمتر فیلمی است که بخش خصوصی بدون حمایتهای پنهان دولتی قادر به تولید و توزیع آن باشد و کمتر کتاب موفقی است که خارج از سازوکار مردمی نگارش، توزیع و فروش به توفیق دست یافته باشد.
وی اظهار کرد: صنعتی که اینچنین مردمی پیش میرود بیش از سایر صنایع به توجه نیاز دارد. سوال اساسی اینجاست که چرا ادبیات داستانی دیده نمیشود؟ دلیل روشن است. به دلیل انبوه عناوین کتب ارشادساخته! چند عنوان کتاب به دست مردم میرسد؟ جواب روشن است. به تعداد کتب موجود در قفسههای کتابفروشی. این رقم بین هزار تا دو هزار عنوان است. حال آن که ارشاد آمار تولید کتاب را در سال بیش از 50 هزار عنوان اعلام میکند. 48 هزار عنوان از این کتابها، کتب غیرحرفهای در صنعت نشر هستند.
نویسنده کتاب «ارمیا» ادامه داد: مگر قفسه کتابفروشیها چه مقدار ظرفیت دارد که بتواند هر ساله ولو تنها برای همین دو هزار کتاب جای خالی داشته باشد. اگر به این مساله توجه نشود همان مشکلی پیش میآید که در دولتهای گذشته هم برای ادبیات داستانی رقم خورده است.
امیرخانی افزود: اگر خوشبینانه نگاه کنیم و تصور را بر این بگذاریم که در این زمینه خاطی، قاصر و مقصری وجود نداشته باشد و این کار به درستی انجام میشود و میتوان گفت اگر عملکردها به درستی هم صورت پذیرد باز هم 95 درصد انرژی ارشاد هرز میرود و فقط 5 درصد صرف کتب حرفهای میشود.
وی با بیان اینکه معتقدم تمام همت ارشاد باید روی آن دو هزار اثری باشد که بهطور متوسط سالانه مورد اقبال مردم قرار میگیرد نه هر چه که منتشر میشود گفت: این بزرگترین کاری است که به نظر من در دوره فعلی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به آن توجه کند. فدراسیون فوتبال هم در وهله اول موظف است به حمایت از تیم ملی کشور، بعد از آن لیگهای برتر و پایینتر... است اما در رفتار ارشاد اطفال بازیگوش فوتبالیست خیابانی با ملیپوشان تفاوتی ندارند.
سرگاه ارشاد را ناشران برجسته راهبری کنند
نویسنده کتاب «قیدار» اظهار کرد: ارشاد در همه شهرستانها و شهرها پای گاه دارد، در مراکز استانها دستگاه دارد، آنچه ندارد، نه پایگاه است و نه دستگاه... آنچه ندارد سرگاه است! و بهترین ترجمه برای سرگاه همان اتاق فکر است. سرگاه ارشاد را نه نویسندگان به تنهایی که ناشران برجسته بایستی راهبری کنند.
امیرخانی ادامه داد: معتقدم بیشتر از نویسندگان به حضور ناشران در این سرگاهها نیاز داریم .تجربه گذشته من و حضورم در انجمنهای مختلف به من میگوید که اگر صرفا یک اتحادیه نویسندگان قوی داشته باشیم ادبیات پیشرفت چندانی نخواهد داشت و این نویسنده با عضویت در این اتحادیهها فردیتش را از دست میدهد و نهایتا به ماشین امضای بیانیههای سیاسی تبدیل میشود.
وی افزود: حال آن که نویسنده، هر نویسنده خود نامهای است به عالم! اما اتحادیهی ناشران اگر رشد کند و مسایل داخلی مانند تعلیق را خود حل کند و مسایل خارجی اش نظیر نمایشگاه را خود مدیریت کند، فرصت رشد برای صنعت نشر فراهم میشود و در رشد صنعت نشر نویسنده در فضای رقابتی رشد میکند.
داور، حامی، ممیز وزارت ارشاد را از لشکر اجنه انتخاب نکنید
این نویسنده داستانی انقلاب مجددا بر این نکته تاکید کرد که فکر میکنم شنیده شدن همه صداها و اقوال گوناگون میتواند به رشد و بالندگی فرهنگی کشور کمک کند، گفت: در این زمینه هرگونه حمایت از نویسندگان منجر به حمایت از قول حسن خواهد شد. اما حمایت از ناشر مردم را به سمتی راهنمایی میکند که خود قول احسن را برگزینند.حمایت از نویسنده، حمایت از قول حسن است، اما حمایت از ناشر، حمایت از اعتبار احسن است. خداوندگار کلمات، از ما شنیدن قول حسن را نخواسته است. شنیدن اقوال گونهگون و رنگ رنگ را خواسته است و پس از آن، انتخاب بهترین را.
وی در بخش پایانی سخنان خود به ماجرای حضور لشکری از جنییان در محضر امام حسین(ع) در روز عاشورا که پردهخوانان آن را نقل میکنند اشاره کرد و خطاب به رییس جمهوری گفت: آن روز عدهای از جنیان آمدند تا به هواداری حضرت حسین به جنگ با یزیدیان بروند اما امام(ع) به آنان اجازه نداد و گفتند که حرب شما از فتوت به دور است چرا که شما دشمنان را میبینید و آنها شما را نمیبینند. آقای روحانی از ما میخواهم که داور، حامی، ممیز وزارت ارشاد را از لشکر اجنه انتخاب نکنید.
عسگر پور: ممیزی باید فرصت باشد نه تهدید
همچنین در این دیدار صمیمانه محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه سینما به نمایندگی از سینماگران در حضور رییس جمهور سخنرانی کرد. مدیرعامل خانه سینما قبل از آن سخنان خود را آغاز کند، ضایعه تاسفباری را که روز گذشته و سر صحنه فیلمبرداری سریال «معراجیها» رخ داد و منجر به درگذشت 5 نفر از اهالی سینما شد، تسلیت گفت. متن کامل سخنان عسگرپور در حضور رییس جمهور که از روی متن قرائت میشد، به شرح زیر است:
آقای رییس جمهور! پیش از هر چیز مایلم به نمایندگی از سینماگران مراتب سپاس خانواده بزرگ سینما را از وفاداری به تعهد انتخاباتیتان در خصوص بازگشایی خانه سینما، اعلام دارم. به تعبیری اولین دری که با کلید تدبیر دولت یازدهم باز شد قفل خانه سینما بود. از همین روی از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی آقای دکتر جنتی و معاون محترمشان آقای دکتر ایوبی صمیمانه تشکر میکنم.
جناب آقای روحانی برای اصحاب فرهنگ و هنر، باور دولتمردان به اینکه اشتغال در عرصه فرهنگ و هنر یک حق است و نه یک امتیاز مهمترین دغدغه است. توانایی حرفهای یک پیشهور ، یک پزشک و یک صنعتگر، توسط صنف به رسمیت شناخته میشود ودر صورت تخلفِ حرفهای، بر اساس اصل تناسب جرم و مجازات با حضور کارشناسیِ هم صنفانش، به تخلفش رسیدگی میشود. اما شاغلان فرهنگ و هنر برای هر نوبت فعالیت شغلی ناچار و مجبور به دریافت مجوزند و در صورت تخلف که آن هم غالبا بدون حضور نمایندگانی از آنها بررسی میشود کل فعالیت و اشتغالشان مشمول ممنوعیت میشود. انتظار داریم که شما این حقِ اشتغالِ اصحاب فرهنگ و هنر را به رسمیت بشناسید و مقرر فرمایید تا با بازنگری در آییننامهها و تهیه لوایح قانونی نسبت به احقاق این حقِ متکی بر اصول سوم و بیست و هشتم میثاق ملی با تشکیل سازمانهای صنفی فرهنگی و هنری اقدام شود.
رییس جمهور محترم! فرهنگ و هنر اشتغال ساز است. برخلاف تصور ارباب اداری- اقتصادی، میزان اعتبار مالی لازم برای ایجاد اشتغال در عرصههای فرهنگی به مراتب کمتر از میزان اعتبارات لازم برای عرصههای صنعتی است. این مهم یعنی سرمایه گذاری در تولید و عرضه محصولات فرهنگی و هنری به ویژه برای سرزمین ایران که باید برای همسایگان خود در نجد ایران نقش پدری را ایفا کند علاوه بر ارزش اقتصادی نقش تاثیر گذار فرهنگی در بر خواهد داشت.
آقای رییس جمهور! کل جمعیت هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر کمتر از 20 هزار نفرند. موجب امتنان است این گروه مرجع جامعه را در راستای اجرای اصل بیست و نهم قانون اساسی با تامین سرمایه اولیه تاسیس صندوق بیمه بیکاری و بازنشستگی یاری فرمایید. تا این اعتبار برای نظام اسلامی باقی بماند که تامین کننده آتیه هنرمندانش بوده است.
هنرمندان و اصحاب فرهنگ سرزمین ایران اسلامی در همین جامعه بالیدهاند و زندگی میکنند. آنان جدای از نظام نیستند و خود بخشی از نظام و تحکیمکننده آناند. با اعتماد به آنان و رفع کدورت؛ بیاعتمادی که در این سالها موجب رنجششان شده را پایان بخشید و در مدیریت کشور با واگذاری امور و همفکری با آنان در تنظیم مناسباتِ کسب و کار شان، مشارکتشان دهید که این گونه نظام پایدارتر و با اقبال و به پشتوانه مردمی هماره مستظهر خواهد بود. نباید فراموش کرد که زیانِِ جدایی دولت از عقبه اجتماعی مثل آنچه در دولت پیشین اتفاق افتاد، فقط به یک دولت ختم نمیشود، که نتیجهاش هرج و مرج در همه ابعاد است.
مصلحت از جمله کلید واژههایی است که کارکردی دوگانه دارد. متاسفانه امروزه استفاده از آن به شدت و به غلط مرسوم شده است و هرکسی برای دور زدن قوانین و مقرارت و یا اِعمال سلیقهی شخصی خود بدان متمسک میشود. مصلحتبینی و مصلحت سنجی از اختصاصات مدیریت کلان نظام است. مصلحت، ورود موردی و برخلاف جریان آب نیست. مصلحت میتواند به قدرت جذب و دفع نظام و کاستن از زنگار فساد و تباهی از آن هم تفسیر شود. مصلحت، نترسیدن از بیان واقعیتهاست نه کتمان و یا طفره رفتن از آن. آن مصلحتبینی که ریشهی فساد را سیرابتر میکند، بدون تردید درخت حکومت را میخشکاند.
رابطه مدیران با هنرمندان فقط با پول شکل نمیگیرد، نمونهاش همین چهار سال ماضی، این رابطه با گفتوگوی منطقی و محترمانه شکل میگیرد. فضای فعلی سینما که یک دوره پر سوء تفاهم و پر از لجاجت را پشت سرگذاشته با رعایت همین اصل ساده شکل بهتری به خودگرفته و البته راهی بسیار سخت هم درپیش است.
در هر جامعهای با هر روشی، امری به نام سانسور و اصلاح وجود دارد.بالاخره هر نظامی خطوط قرمزی دارد. در کشور ما نیز هم ملاحظات اخلاقی و ارزشی و هم مناسبات سیاسی و اجتماعی وجود دارد که میبایست بدان اهتمام ورزید. اینجا بحثی در توسعه و تضییق آن نداریم، اما سازوکار آن به شدت مورد تشکیک است. ممیزی اکنون به شاخص نگرانی حکومت تبدیل شده است و افراط در آن نشان از عدمِ اعتماد به نفس ِنظام به بقای خود دارد. اگر ممیزی برای دیگران در قیافهی «فرصتی» برای تحکیم پایههای حکومت درآمده،دقیقاً و مقابل آن، «تهدیدی» جدی برای نظام ما تلقی شده است، زیرا انگار از هر چیزی که میترسیم، آن را میبندیم! چسباندن هر ویرایش و اصلاحی به حکومت حتما نام سانسور را به دنبال خواهد داشت، اما در دیگر کشورها باتغییر سازوکار آن، نام «ویرایش و بازبینی» بر آن نهادهاند. چرا بایدعواقب غالباً وخیم سانسور را به حاکمیت منتسب کنیم؟ بگذریم از این مضحکه که برخی تولیدات و محصولات فرهنگی دولت هم دچار ممیزی شدهاند.
سینما میتواند یار خوبی برای دیپلماسی فعالی که دولت یازدهم آنرا در پیش گرفته باشد، چرا که به اعتقاد بسیاری از سفرای کشورمان سینما نه تنها بهترین سفیر فرهنگی که بهترین سفیر کشورمان میتواند باشد.
و اما کلام آخر، جناب آقای روحانی! اهل فرهنگ سالها تلاش کردند که اعتماد دولتمردان را جلب کنند، اینک نوبت آن است که تدبیر کنید تا اهل فرهنگ و هنر به شما اعتماد کنند.
نظر شما