به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مانوئل گالیانا روس، نویسنده و اندیشمند اسپانیایی امروز (سه‌شنبه یکم بهمن‌ماه) از ایبنا بازدید کرد. این نویسنده که گرایش‌های ضدصهیونیستی و ضدسرمایه‌داری دارد کتاب‌هایی درباره تاثیر صهیونیستم در دنیا نوشته است. وی در این گفت‌وگو پاسخگوی پرسش‌های ایبنا درباره افکار، دیدگاه‌ها و کتاب‌هایش شد و به واکاوی مساله صهیونیسم پرداخت.

آقای گالیانا برای نخستین پرسش، چه مساله‌ای دلیل و انگیزه شما برای ورود به این حوزه شد؟
نخستین کتابم را که در سال 2008 با عنوان «بحران جهان: پایان یک دوره» منتشر کردم، نتیجه تجربیات شخصی بود که به مدت 35 سال در سمت مدیر در سطح جهانی و در زمینه تولیدات نظامی، دفاع ملی و بین‌المللی فعالیت کردم، پس از آن نیز در اسپانیا به‌عنوان معاون یک کمپانی امریکایی در سمت متخصص بهبود کیفیت محصولات شرکتی کار می‌کردم. در نهایت پژوهش‌ها و مطالعات من، مرا به سویی برد که نوشتن این مجموعه کتاب‌ها را شروع کنم. 

مشخصا حوزه کاری شما در این شرکت‌ها چه بود؟
در واقع در دو فیلد کار کرده‌ام. 15 سال نخست آن کارهای دفاعی و نظامی بوده که هم در سطح اسپانیا و هم در سطح بین‌المللی بوده است. این مساله باعث شد که بتوانم به سراسر جهان سفر کنم و وقتی 30 ساله بودم 50 کشور جهان را می‌شناختم. امری که به من اجازه داد تا با کشورها، مردم، فرهنگ‌ها، شرایط اقتصادی، مذهب و غیره آشنا شوم. در 20 سال بعدی در اسپانیا معاون یک کمپانی آمریکایی در رده بالای مدیریتی بودم و با عنوان کارشناس و پژوهشگر بهبود محصولات آن شرکت فعالیت کردم. 

دقیقا چه مساله‌ای در طول دوران کاری خود دیدید که شما را به این سو کشاند؟
واقعیت این است که نخستین کتابم که خیلی به مسایل ایدئولوژی نمی‌پردازد و بیشتر مسایل اجتماعی را دربرمی‌گیرد، با هدف نگاشتن یک کتاب نوشته نشد. با این هدف آن را نوشتم که تفکرات خاص خودم را برای سه فرزندم به تصویر بکشم و آن‌ها بتوانند نوشته‌ام را بخوانند. به خاطر این که فرزندانم در جهان امروز اروپا به ویژه وقتی جوان هستند هر چقدر هم که پدر و مادر خود را دوست داشته باشند وقت کمی برای گوش دادن به آن‌ها دارند. به همین دلیل در تابستان (آگوست) 2006 لپ تاپم را با خودم به سفر بردم و اولین مقاله کوتاه خودم را نوشتم که در نهایت فهمیدم که می‌تواند به کتابی کوچک تبدیل شود و بعدها کتاب بحران جهان نام گرفت. 

آیا از افرادی مانند روژه گارودی که مخالف صهیونیستم هستند، تاثیر گرفته‌اید؟
در واقع من تنها یک کتاب از روژه گارودی خواندم که نزدیک به چهار سال پیش بود. بعد از این که اولین و دومین کتابم را نوشتم. دیگر کتاب‌ها و فلسفه وی را نخواندم. اولین کتابی که از گارودی به دستم رسید و به نظرم جالب آمد کتاب «اسطوره‌های بنیادین دولت اسراییل» بود که به نظرم بسیار جالب آمد و برخی مسایل را از آن آموختم. 

آثار شما بر اساس پژوهش تدوین شده یا تجربه‌های فردی شماست؟
در واقع کتاب‌هایم نتیجه یک انقلاب است که از یک کتاب به کتاب بعدی پیش می‌رود و نتیجه نوشته‌های پیشین من است. کتاب ششمی که به تازگی نیز در ایران منتشر شده با نام «لابی صهیونیستی در اسپانیا» تنها درباره وضعیت حال لابی صهیونیست در کشور من یعنی اسپانیاست و بر اساس فعالیت‌های مختلفی است که در حوزه نظامی که پیش از این در آن‌ها مشغول بودم، تدوین شده است. متوجه شدم که دست‌هایی از صهیونیسم در اسپانیا وجود دارد و بر اساس این تجریبات این کتاب را نوشتم. آثارم در گام نخست بر پایه تجربه طولانی زندگی خودم و پس از آن مطالعه و بسیاری پژوهش‌ها درباره این مساله به‌شمار می‌آید و پس از آن نیز اراده و انگیزه‌ام برای نوشتن دلیل نگارش کتاب است. 

آیا به این نظریه که گروهی اداره دنیا را در دست دارند، معتقدید؟
بله، همین امر باعث انتشار کتاب سوم من در سپتامبر 2010 شد که به دلیل آن نیز اولین دعوتم به ایران را دریافت کردم تا برای شرکت در کنفرانسی در تهران با عنوان «نظم نوین جهانی (سایه‌ی سیاه فراماسونری و صهیونیسم، به سوی یک دیکتاتوری جهانی)» حاضر شوم. این فرصت پیدا شد تا در نوامبر 2010 آن را شخصا به سعید منتظمی، رایزن فرهنگی سفارت ایران در اسپانیا تقدیم کرده و توانستم چهار بار به ایران سفر کنم.

پیش از کتاب سوم‌تان، با ایران و سیاست‌های ایران نسبت به صهیونیست آشنایی داشتید؟
بله اما در اسپانیا برای بیشتر مردم شفاف‌سازی درباره صهیونیسم وجود ندارد و نه حتی درباره این که صهیونیسم چیست. به همین دلیل این کتاب (لابی صهیونیستی در اسپانیا) را در اسپانیا منتشر کردم تا برخی از مردم بفهمند و آگاه شوند که صهیونیسم چیست. در ایران به دلیل آسیب‌هایی که در مدت طولانی از صهیونیسم ایجاد شده، این آگاهی برای ایرانیان ایجاد شده است. در حالی که در اروپا به‌ویژه اسپانیا این شفاف‌سازی وجود ندارد. کشورهایی که کاملا تحت تسلط صهیونیسم هستند و آن‌ها حتی بر این امر و آن چه بدان وابسته هستند، سرپوش می‌گذارند. 

مسایل دیگری که در کتاب‌های شما مطرح شده‌، خانواده، تغییر نظام سنتی، جنگ جهانی و مساله بی‌خدایی است، سرچشمه این مسایل را در چه امری می‌دانید؟
این‌ها موضوع‌های متفاوتی هستند که از نقطه نظرهای مختلفی باید درباره آن‌ها بحث کرد. ارزش‌های خانوادگی و سنتی، مسایلی است که صهیونیسم تلاش دارد به طور کلی ریشه‌کن کند. از سوی دیگر تجربیاتی که درباره مسایل و تجربه‌های نظامی که در دنیا به‌دست آورده‌ام باعث شده تا اعتقاد داشته باشم صهیونیست اولین جنگ جهانی و همچنین جنگ جهانی دوم را ایجاد کرده و در حال حاضر تلاش می‌کند تا جنگ جهانی سوم را نیز آغاز کند. 

از نظر شما جرقه جنگ جهانی سوم از کجا و بر سر چه مسایلی شکل می‌گیرد؟
بدون شک، برای تمام تحلیلگران روشن است و من نیز معتقدم که این جرقه در خاورمیانه روشن خواهد شد. صهیونیست‌ها حداقل 12 ماه است که تلاش می‌کنند این جرقه را روشن کنند اما هنوز موفق نشده‌اند. 

یعنی به نظر شما با آن چه در افغانستان عراق به وقوع پیوسته و بحران سوریه این جنگ شروع می‌شود؟
بحران سوریه در اواخر آگوست ما را به جایی کشاند که جهان در شرایط نگران‌کننده‌ای قرار بگیرد. این بحران یکی از دلایلی بود که باعث شد یکی از سفرهایم به ایران در اوایل سپتامبر لغو شود. خدا را شکر می‌کنم که با دخالت قوی و مصمم روسیه این تنش‌ها به جاهای بحرانی‌تر کشیده نشد. 

پیشنهاد شما به‌عنوان نویسنده برای پایان دادن به این بحران جهانی چیست؟
پیشنهادم این است که تا حد امکان قدرت اقتصادی و کاپیتالیسم صهیونیسم جهانی کم شود، همچنین یک اقدام عملی مناسب در برابر سیستم صهیونیسم اسراییلی صورت گیرد. 

آیا با شرایط فعلی جهان چنین امری را امکان‌پذیر می‌دانید؟
آسان نیست اما من فکر می‌کنم که با درکی که از دنیا، کشورهای مختلف و حرکت‌های اخیر دارم، البته با کمک خداوند‌ غیرممکن هم نیست. 

چه آرمان‌شهری برای جهان متصور هستید؟
جهانی بدون جنگ، درد و گرسنگی و فکر می‌کنم خیلی دور از ذهن هم نیست. نمی‌گویم که فردا این اتفاق می‌افتد اما غیرممکن هم نیست. 

تاثیر رسانه‌ها، فیلم و به‌ویژه کتاب در جلوگیری از گسترش صهیونیسم در دنیا را به چه صورت برآورد می‌کنید؟ در حالی که رسانه‌ها و هالیوود صهیونیسم را بسیار ترویج می‌کنند.
من فکر می‌کنم فعالیت‌هایی مانند انتشار این کتاب در اسپانیا یا در حال حاضر در ایران و کتاب‌هایی از این قبیل بدون شک باعث افزایش آگاهی و درک بسیاری از مردم در جهان خواهد شد اما در نهایت امیدوارم در مدت زمان کوتاه صهیونیسم با یک مقابله سیاسی روبه‌رو شود که محدود به کتاب و کارهای فرهنگی نباشد. مانند کاری که ایران سال‌هاست در حال انجام آن است. منظورم این است که چنین حرکت‌هایی در کشورهای اروپایی نیز انجام شود و در حال حاضر چنین برنامه‌هایی در کشورهای مختلف اروپایی وجود دارد که جهت‌گیری و حمایت ملی دارند و برضد صهیونیسم هستند. ممکن است این گروه‌ها بتوانند سهمی در نظام قدرت اروپا داشته باشند. شخصا معتقدم که در انتخابات آینده پارلمان اروپا که در 25 می امسال برگزار می‌شود، بتوانم یکی از جنبش‌های ملی اسپانیا را به‌عنوان لیست انتخاباتی معرفی کنم. 

کشورهای مختلف اروپایی حمایت بین 10 تا 25 درصدی رای برای چنین حرکت‌های ضدصهیونیستی را تضمین می‌کنند. با این وجود این حرکت‌ها در اسپانیا به نسبت دیگر کشورهای اروپایی عقب‌افتاده‌تر است و من برای تلنگر زدن برای تشکیل لیست پارلمانی در اسپانیا، همچنین معرفی چنین گروهی در استراسبورگ فرانسه که پارلمان اروپا در آن‌جا قرار دارد، تلاش می‌کنم.

ظهور قدرت‌های اقتصادی جدید مانند چین چه تاثیری بر صهیونیست دارد؟
موضوع چین و این‌که چرا این کشور به دومین قدرت اقتصادی دنیا تبدیل شده، موضوع بسیار قابل بحث و طولانی است. فکر نمی‌کنم در حال حاضر با توجه به کلاس اقتصادی بازار و نظام سیاسی مارکسسیتی چین، بتواند یک دشمن واقعی برای صهیونیسم باشد. برای این‌که در واقع بنیانگذار سیستم بانکی صهیونیستی و همکاری‌های چندملیتی صهیونیسم باعث توسعه چین شده است و آن را به این سطح از اقتصاد رسانده است اما سوال این است که چرا صهیونیسم این کار را کرده است؟ 

من فکر می‌کنم که چین به طور کامل سمت و سوی اقتصادی را از شرایط حال و صهیونیسم می‌گیرد. هدف صهیونیسم، بزرگ کردن یا گسترش دادن یک دشمن خیالی است که به اندازه کافی قوی باشد تا بتواند بهانه‌ای برای جنگ جهانی سوم ایجاد کند. 

اگر این اتفاق به این شکل بیفتد در واقع نوعی تکرار تاریخ است که در جنگ جهانی دوم نیز رخ داد. صهیونیسم هنگامی که به اندازه کافی آلمان را قوی و قدرتمند کرد آن را به دشمنی خیالی برای آغاز جنگ جهانی دوم تبدیل کرد. به دلیل این‌که بازسازی آلمان بین جنگ جهانی اول و دوم بدون پول صهیونیسم جهانی هرگز امکان‌پذیر نبود. باید در نظر داشت که در کل، صهیونیسم اقتصادی در حداقل 200 سال اخیر، هر دو طرف جنگ را حمایت مالی کرده است. 

پس معتقدید جریان دیر صهیون وجود دارد؟ این جریان به چند سال پیش برمی‌گردد؟ و مهره گردانان آن چه کسانی هستند؟
بله، همان‌طور که در بسیاری از کتاب‌ها اشاره شده دیر صهیون به عنوان دولت در سایه معروف است که در واقع یک دولت نیست بلکه نوعی مشاور تصمیم‌گیرنده است و از رده‌های بالای صهیونیسم به‌شمار می‌آید، به ویژه افرادی که در نظام بانکی فعالند و تصمیم‌گیرنده هستند که دولت‌های سیاسی چه کاری را انجام دهند. 

دیر صهیون شخصا برای من یک افسانه نیست و این گروه، شورای عالی صهیونیسم که در سیستم اقتصادی فعالیت می‌کند نام مشخص دارند و حداقل از 10 تا 12 نفر تشکیل شده‌اند و از خانواده‌های بسیار قدیمی یهودی اشکنازی به‌شمار می‌روند. در واقع یک خانواده‌ای است که به مدت 100 سال فدرال‌رزرو (بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا) را تشکیل داده‌اند. این یهودیان اشکنازی در گرجستان (اروپای شرقی و مرکزی) زندگی می‌کنند.

تمام مطالبی که می‌گویم در بخشی از کتابم «لابی صهیونیستی در اسپانیا» آمده‌ و به عنوان اختراع مردم یهود بحث شده که جامعه‌ای ساختگی هستند و درباره تاریخ واقعی این موضوع بحث می‌کند. این‌که مردم یهود یا ملیتی به نام یهود وجود ندارد و تنها یک دین به اسم یهودیت وجود دارد. چیزی که هدف اصلی این کتاب است و به مخاطب ارایه می‌شود بحث کردن درباره سه عبارت صهیونیسم، یهودیت و اقوام سامی است. 

استقبال از این کتاب در ایران و اسپانیا چطور بوده است؟
من کتابم را در جولای 2013 در اسپانیا منتشر کردم و مطلقا هیچ استقبالی نداشت اما من همچنان در تلاش برای معرفی کتابم از طریق شرکت در کنفرانس‌های مختلف، اینترنت و همایش‌هایی در ایران و اسپانیا هستم. البته هنوز به رسانه‌های پیشتاز دسترسی پیدا نکرده‌ام. در حال حاضر درگیر انتخابات پارلمان اروپا هستم که اگر بتوانیم یک یا دو کرسی در این پارلمان برای نمایندگی گروه‌های وطن‌پرست و ملی‌گرا به‌دست بیاوریم به موفقیت بزرگی رسیده‌ایم. 

برنامه شما برای آینده چیست؟
سعی‌مان این است که همکاری موسسه‌های ضدصهیونیستی در ایران را جلب کنیم، همچنین به انتشار نسخه اسپانیایی کتابم در آمریکای جنوبی دست بزنم. 

نظر شما درباره ایران چیست؟
من پنج بار به ایران آمدم. اولین‌بار در می 2011 برای شرکت در کنفرانسی درباره تروریسم، فوریه 2012 برای شرکت در کنفرانس هالیوودیسم، سپتامبر 2012 و فوریه 2013 نیز برای شرکت در کنفرانس افق نو در تهران حاضر شدم. خوشبختانه فعالیت‌های گسترده‌ای در ایران در حال انجام است و کتاب‌های زیادی از مولفان ایران و ترجمه کتاب‌های مولفان خارجی در ایران انتشار داده می‌شود.

«مانوئل گالیانا روس» از اندیشمندان و نویسندگان اسپانیایی با گرایش‌های ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی در سال 1951 در سنت خاویر در ایالت مورسیای اسپانیا متولد شد.

وی نویسنده چندین کتاب مقاله سیاسی و اطلاع رسانی است که از میان آن‌ها می‌توان به نخستین مجموعه مقالاتش با عنوان «بحران جهانی: پایان یک عصر» اشاره کرد. این اثر در سال 2007 نوشته و یک‌سال بعد منتشر شد. دیگر اثر او با عنوان «بحران جهانی 2» در حقیقت ادامه‌ای بر کتاب نخست اوست. «نظم نوین جهانی (توطئه پنهان فراماسونری و صهیونیسم برای ایجاد دیکتاتوری جهانی)» عنوان کتاب دیگری از این نویسنده را تشکیل می‌دهد. در این کتاب نویسنده به جنبه‌هایی از بحران جهانی در تمامی زمینه‌های فعالیت‌های انسانی می‌پردازد.