فیروزه جزایریدوما نویسنده ایرانیتبار است که در آمریکا مینویسد و کتابهایش به فارسی نیز ترجمه شده است. او هفته گذشته با انتشار نامهای از ایرانیان داخل کشور خواست که ترجمه کتابهایش را نخرند، زیرا بدون اجازه او منتشر شده است.
کتاب های جزایری را در ایران ناشران مختلفی روانه بازار کتاب کرده اند از جمله نشر هرمس و نشر جمهوری. روزنامه شرق با او گفتگو کرده که در ادامه می خوانید:
از مردم خواستهاید که از خریدن ترجمه کتابهای شما خودداری کنند، زیرا این کتابها بدون اجازه شما منتشر شدهاند. جز اجازه و بحث حقوق معنوی، آیا ترجمه کتابهای خود را به فارسی خواندهاید، چه ارزیابیای از آنها دارید؟
تنها ترجمه مجاز از کتابهای من «عطر صنوبر، عطر کاج» توسط محمد سلیمانینیاست. متاسفانه، ناشر من انتشار دیگر کتابهای من را ادامه نداد، بنابراین میدانم که هیچ نسخه قانونیای از آنها یافت نمیشود. من فرض میکنم مردم میتوانند از دوستان خود نسخههای بهفروشرفته را قرض بگیرند. من هیچیک از ترجمههای غیرقانونی را نمیخوانم، اما من شکایات زیادی در مورد آنها را دریافت میکنم.
با توجه به علاقهای که خوانندگان فارسیزبان به کتابهای شما دارند، آیا ممکن نیست که خودتان مستقیما با یک ناشر ایرانی قرارداد ببندید و آن ناشر کارهای جدید شما را ترجمه و منتشر و از تضییع حقوق شما جلوگیری کند؟
من در حال حاضر روی یک کتاب کار میکنم و به پیداکردن مترجم و قراردادن نسخه فارسی در اینترنت بهصورت رایگان فکر میکنم؛ اما به من گفته شد که ناشران بهسادگی ترجمه را برمیدارند و بهعنوان یک کتاب آن را منتشر میکنند و به فروش میرسانند. این یک سیستم فاسد است و من نمیدانم چگونه میتوان خارج از سیستم کار کرد.
تا جایی که میدانیم استقبال از کتابهای شما در آمریکا خوب بوده، آیا کتابهای شما به زبانهای دیگر هم ترجمه شده؟ چه واکنشها و بازتابهایی داشته است؟
من آن تعداد از نسخههای کتابم را که مردم فکر میکنند در آمریکا نفروختهام. در موفقیت من اغراق شده است. من اینطور فکر میکنم، چون در زمانی، من توجه رسانههای زیادی را جلب کردم و برنده چندین جایزه بودم. هماکنون من در حال نوشتن قطعههایی برای رادیو و روزنامهها هستم که این هم اتفاق خوبی است. تنها دو نویسنده ایرانی در ایالاتمتحده از نظر فروش کتاب بسیار موفق بودهاند که من خیلی دوست دارم جزو آنان باشم. شاید در کتاب بعدیام؟ انشاالله. کتابهای من تنها به زبان فارسی و اندونزیایی ترجمه شده است. من هیچ اطلاعی درباره انتشار کتابم در اندونزی دریافت نکردهام، بنابراین صادقانه بگویم حتی اگر یک نسخه در آنجا فروخته شده است، اطلاعی ندارم.
کتابهای شما نسبت به برخی کتابها که به محدودیتهای جامعه ایران اشاره دارد و با کلیشههای رایج نوشته میشود، متفاوت است و معمولا بدون جهتگیری پررنگ سیاسی نوشته شده است. آیا این انتخابی آگاهانه است یا بهخاطر تجربههای شخصی خودتان است؟
مردم از من درباره غیبت سیاست در کتابهایم میپرسند. هیچ دلیل عمیقی وجود ندارد، جز این واقعیت که من درباره خودم و خانوادهام مینویسم. هیچ علاقهای به نوشتن درباره سیاست ندارم. همیشه علاقهمندم درباره افراد معمولی بنویسم، آدمهای مشترک. نانوا برایم از شهردار جالبتر است.
ادبیات ایرانیان خارج از ایران به نظر میرسد در مقایسه با برخی از کشورها مانند هندیها، پاکستانیها و ژاپنیها کمتر مورد استقبال قرار میگیرد، به نظر شما دلیلش چیست؟
شما درباره ادبیات چین و هند که در ایالاتمتحده آمریکا محبوب شدهاند، درست میگویید. ادبیات ایران هنوز به این موفقیت دست نیافته است. من فکر میکنم دو دلیل برای این وجود دارد؛ اول از همه اینکه تعداد زیادی نویسنده ایرانی در آمریکا نیست، توجه کنید که چه تعداد چینی و هندی کتاب مینویسند و تعداد آنها را با ایرانیها مقایسه کنید. در مرحله دوم، من متنفرم از اینکه بگویم با توجه به دشمنی سازمانیافته علیه ایران، آمریکاییها در صف انتظار کتاب بعدی ایرانیها قرار نمیگیرند. پس از این، من امیدوارم که توسط ایرانیان ادبیات در حال رشد گسترش یابد و بتوانیم داستانهایمان را بگوییم. بسیاری از آمریکاییها ایران را تنها با انقلاب و گروگانگیری میشناسند. نیاز ما به ارتباطی فراتر از این است. ما باید داستانهایمان را به اشتراک بگذاریم.
با ادبیات ایران چقدر آشنا هستید؟ به نظر شما چرا ادبیات ایران کمتر به زبانهای دیگر ترجمه میشود و به بازارهای جهانی کمتر راه مییابد؟
سوال شما درباره اینکه چرا ادبیات فارسی در سطح بینالمللی نه محبوب و نه معتبر است، بیشتر از یک جواب دارد. من فقط میتوانم حدس بزنم. من فکر میکنم ناشران میخواهند پول به دست بیاورند، اما نمیخواهند ریسک کنند. نویسندههای ایرانی فروشنده ثابت شدهاند. این فقط یک حدس است، بنابراین شما باید از دیگران نیز بپرسید.
آیا تجربه نوشتن داستان به زبان فارسی را دارید؟ آیا دوست دارید روزی به زبان فارسی داستان بنویسید؟
فارسی من به اندازه کافی برای نوشتن خوب نیست، اما روان صحبت میکنم. رویایم آمدن به ایران و یک اتفاق در نویسندگی است.
در آثار شما آبادان نقش پررنگی دارد. آبادان در ادبیات و سینمای ایران هم چهرههای موثری دارد. الان چه تصویری از آبادان دارید؟
آبادان در خاطرات من هست. من میدانم که در طول جنگ بهشدت بمباران شد و دیگر آنگونه بهنظر نمیرسد. حتی اگر آنطور هم بهنظر میرسید، آبادان سالهای ۱۹۶۰ و ۷۰ الان وجود ندارد. این همان دلیلی است که من مینویسم، نوشتن میتواند خاطرات شیرین من را زنده نگه دارد.
نکته آخر.
از شما برای اطلاعرسانی درباره چاپهای غیرقانونی سپاسگزارم. تغییر تنها وقتی اتفاق خواهد افتاد که مردم برای انجام آن تصمیم قاطع بگیرند.
مطالب منتشر شده در سرویس «کتاب در رسانههای امروز» بیانگر نظرات این رسانهها بوده و لزوما مورد تأیید خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نمیباشد.
نظر شما