خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمود برآبادی: آنچه مسلم است و همه در مورد آن اتفاقنظر دارند کمبود رمان خوب برای نوجوانان بهویژه رمانهای تالیفی است. همواره صحبت از این میشود که نوجوانان ما به دلیل نبود رمان خواندنی، پرکشش و جذاب، سراغ رمانهای خارجی میروند.
البته یکی از دلایل برتری رمانهای نوجوان خارجی بر رمانهای ایرانی این است که این رمانها اغلب جوایز بینالمللی دریافت کردهاند و طبیعی است که در قیاس با رمانهای تالیفی اعتبار بیشتری داشته و از اقبال گستردهتری از سوی نوجوانان برخوردار باشند.
دلیل دیگری که رمانهای خارجی را مقبولتر میکند، آزادی نویسندگان آنها برای انتخاب سوژه و نگارش داستان است. واقعیت این است که نویسندگان ما با محدودیتها و موانع زیادی در انتخاب سوژه و نگارش داستانهای خود برخوردارند.
این موانع از خودسانسوری نویسنده شروع میشود که نمیتواند سراغ بسیاری از سوژهها برود. در این زمینه نیاز به توضیح نیست و همه کموبیش با آن آشنا هستند. مانع یا محدودیت بعدی چارچوبهایی است که بسیاری از ناشران دارند و چنانچه مطمئن نباشند کتابی از ارشاد مجوز میگیرد، اقدام به چاپ آن نمیکنند.
مانع بعدی وزارت ارشاد است که آنقدر محدودیتها را در صدور مجوز بهویژه در حوزه کتاب کودک و نوجوان افزایش داده و حلقه را تنگکرده که حتی صدای نویسندگان خودی هم درآمده است. گرچه ممیزی کتاب در مورد آثار ترجمه هم اعمال میشود، اما حدود و دامنه آن بسیار کمتر است.
مانع بعدی ارگانها و نهادهایی هستند که از کتاب حمایت میکنند، جایزه میدهند، کتاب برای کتابخانهها میخرند و... . در چنین شرایطی ناشران نوپا که چشم به حمایتهای اینچنینی دوختهاند، از خیر چاپ کتابهای پرخطر میگذرند. اینها پارهای از موانعی است که بر سر انتشار آثار تالیفی وجود دارد.
نویسنده کتابهای نوجوان ایرانی مانند پرندهای در قفس است که به او میگویند چرا اوج نمیگیری؟ اما اگر منصف باشیم نباید همه مشکلات نداشتن آثار تالیفی خوب را به عوامل بیرونی ربط بدهیم.
حقیقت این است که بسیاری از نویسندگان ادبیات نوجوان ما، با دنیای نوجوان امروزآشنا نیستند، ذائقه او را به خوبی درک نمیکنند، حساسیتهایش را نمیشناسند و در مجموع شناخت کمی از مخاطب خود دارند. شاید یک علت آن دگرگونی فرهنگی سریعی است که در سالیان اخیر ـ با گسترش وسایل ارتباطیـ اتفاق افتاده است و این دگرگونی چنان شتابان و دور از انتظار بوده که حتی پدرها و مادرها هم غافلگیر کرده است. آنها هم اغلب از اینکه دنیای فرزندان نوجوان خود را چه دختر و چه پسر درک نمیکنند مینالند.
ویژگیهای رمان نوجوان
پارهای از ویژگیهای رمان نوجوان اینهاست:
سوژه مورد علاقه
نوجوان به اقتضای سنش به برخی موضوعات توجه بیشتری نشان میدهد. روابط عاطفی حسادت، رقابتهای درسی، ورزشی و هنری، اختلاف طبقاتی و درگیری با والدین از آن جمله است.
کشمکش داستانی
شروع خوب و پرهیجان و داستان گیرا و پرماجرا و به اصطلاح سینماگران اکشن که بتوانند خواننده را درگیر کنند، مورد علاقه نوجوان است. نوجوان حوصله خواننده حرفهای و بزرگسال را ندارد که بخواهد داستان را تا پایان بخواند، چنانچه داستانی در همان ابتدا او را جذب نکند به کناری میگذارد.
شخصیتهای جذاب
نوجوان به دنبال الگوگرفتن از دیگران است، به همین دلیل شخصیتهای جذاب، پرخون، واقعی و اکتیو او را به سوی خود میکشد و با آن همذاتپنداری میکند. در این میان شخصیتهای مثبت یا منفی تفاوتی ندارند و چهبسا اگر شخصیت منفی در داستان باورپذیرتر باشد جذب این شخصیت شود.
اوج و فرود
تعلیق و اوج و فرودهای پیدرپی نوجوان را با داستان همراه میکند و هر قدر این اوج و فرودها، شیوایی نثر داستان، کوتاهی جملات و گزارهها و پرهیز ار کاربرد واژگان مغلق و مهجور برای خوانندگان نوجوان کمتر باشد که از دایره واژگانی کمتری نسبت به خوانندگان بزرگسال برخوردارند، به سرعتِ خوانش آن کمک کرده و باعث اشتیاق در پیگیری داستان میشود.
دستکم نگرفتن مخاطب
نوجوان همواره خود را جای بزرگسالان میگذارد و از اینکه با او مانند کودکان بزرگشده برخورد کنند، دلخور است. مواردی مانند نام داستان، انتخاب قلم و فونت، اندازه و قطع، روی جلد و آنچه در کل به آمادهسازی کتاب مربوط است، همه در جذب خواننده نوجوان موثر است.
روایت بیطرفانه
در بسیاری از داستانهای کودکان برای آنکه خواننده پیام داستان را دریافت کند نویسنده نتیجهگیری کرده و خواننده را بلاتکلیف رها نمیکند . گرچه در خصوص نتیجهگیری و پیامدادن در داستانهای کودکان هم دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، اما در داستانهای نوجوانان بایستی از آن پرهیز کرد؛ چراکه نوجوان مایل نیست او را کودک فرض کرده و راه را به او نشان دهند و مثلاً در رمان به او پند داده و نتیجه اخلاقی گرفته شود.

نظرات