روزگاری تقریبا تمامی مسابقات ورزشی به ویژه در رشته فوتبال در روز جمعه برگزار میشدند و اگر قرار بود بازاری برای عرضه کتاب ورزشی برپا شود، روز جمعه بهترین فرصت بود، اما مدتی است که چنین محاسبهای دیگر درست از آب درنمیآید.
کتابهای ورزشی هم از این موضع مستثنی نیستند و وضعیت توزیع و پخش کتابهای این حوزه اگر نگوییم بدتر از سایر حوزهها است، بهتر هم نیست.
یکی از راهکارهای ابتکاری برای رساندن آسان کتاب به دست مخاطبان آثار ورزشی، این است که این آثار مکتوب در محل تجمع آنان یعنی ورزشگاهها انجام شود. البته این کار باید با تامل در ظرافتهای آن انجام شود، آن هم به چند دلیل. نخست این که اگر یک تماشاگر مثلا رشته فوتبال پیش از ورود به ورزشگاه کتاب مورد علاقهاش را بخرد، به احتمال زیاد اجازه بردن آن به داخل ورزشگاه را نخواهد یافت. این موضوع گاهی درباره خبرنگارن ورزشی که برای پوشش خبر رویدادهای فوتبالی به ورزشگاهها رفتهاند، تجربه شده است.
دوم اینکه باید مراقب بود کتاب سرخابی(کتابی که درباره پرپولیس یا استقلال باشد) برای عرضه به ورزشگاه برده نشود، زیرا اگر تیم محبوب طرفداران حداکثری حاضر در ورزشگاه، نتیجه دلخواه طرفدارانش را به دست نیارود، امکان لطمه خوردن به کتابها بسیار زیاد است! اتفاقا یکی از ناشران تخصصی ورزشی تعریف میکرد که یک بار با اندیشه فروش بالای کتاب ورزشی در جریان یک دیدار از مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران به ورزشگاه آزادی رفت و چون تیم پرطرفدار آن روز مسابقه را باخت، نه تنها کتابی نفروخت، بلکه فقط کلمات به اصطلاح «منشوری» را شنید!
این روزها هم که تقریبا تقویم فدارسیونهای ما به ویژه فدراسیون فوتبال با تقویم فدراسیونهای جهانی هماهنگ شدهاند و به نوعی میتوان گفت جمعهبازار کتاب ورزشی عملا در سراسر هفته پراکنده شده است و نمیتوان روز مشخصی را برای آن تعیین کرد.
واقعیت این است که بحران توزیع و پخش نامناسب کتاب به ویژه در عرصه ورزشی معضلی بزرگ محسوب میشود و علاوه بر رسیدن دیرهنگام و دسترسی سخت مخاطبان به کتاب ورزشی و همچنین ناشناخته ماندن بسیاری از آثار مکتوب این حوزه برای عموم مردم به ویژه کتابهای حوزه تندرستی و سلامتی، چنین بحرانی باعث شده است که انتشار کتاب هم به نوعی «کانالیزه» شود، به این معنا که چون همین بازار نامناسب پخش در اختیار برخی افراد است، نویسندگان مجبور میشوند کتابشان را برای انتشار به همین ناشران و با شرایط مورد نظر آنان بدهند.
یکی از مترجمان حوزه تربیت بدنی و ورزش که از مدرسان این علم هم محسوب میشود، مدعی بود که «بازار عجیب و غریبی ایجاد شده است و متاسفانه برخی از استادان تربیت بدنی هم به آن دامن میزنند. برخی از ناشران هم فقط کتابهای نشر خودشان را در ویترین قرار میدهند و اگر کتاب شما توسط آنان منتشر نشود، عملا از گردونه خارج می شود. در این وضعیت شما مجبور میشوید کتابتان را با شرایطی که این ناشران میخواهند، برای انتشار به آنان بسپارید. مشخص است که در این صورت، نمیتوان بین کتاب های خوب با بد یا اصیل با غیراصیل تفاوتی قائل شد. این گونه است که بازار بر علم حاکم میشود!»
این نویسنده پرکار ورزشی در حالی که میخواست این مطالب از طرف او منعکس نشود چون نگران آینده کاریاش در عرصه کتاب است(!) تاکید کرد که باید در عرصه توزیع و پخش کتاب ورزشی انقلابی را ایجاد کرد. وی ادامه داد:«کاش کتاب ورزشی هم مثل سایر اجناس یک جمعهبازار داشت تا کتاب بدون واسطه در سراسر سال به دست مخاطب اصلی میرسید.»/
نظر شما