میویس گالانت نویسنده خالق داستانهای کوتاه کانادایی در 91 سالگی درگذشت.
خبر درگذشت این نویسنده که چند دهه بود در پاریس زندگی میکرد، از سوی ناشرش منتشر شد.
وی کارش را به عنوان روزنامهنگار در کبک کانادا آغاز کرد و بعد به نوشتن داستان کوتاه پرداخت. حاصل کار او خلق بیش از 100 داستان کوتاه بود که در نشریات معتبری چون مجله نیویورکر منتشر می شدند.
گرچه گالانت دور از زادگاهش به سر میبرد، اما بارها و بارها با اهدای جوایز ادبی از وی تجلیل شد که اهدای نشان لیاقت کانادا و نیز جایزه ادبی فرماندار کل کانادا برای مجموعه داستان «حقایق خانه: داستانهای منتخب کانادا» از جمله این جوایز بود.
با وجود این که حداقل 120 یادداشت و قطعه ادبی از این نویسنده در مجله نیویورکر منتشر شده، اما او که به عنوان یک نویسنده خارجی در پاریس زندگی می کرد، بیشتر در داستانهایش بر تفاوتهای فرهنگی تمرکز داشت.
جویس کارول اوتس نویسنده برجسته ادبیات آمریکا آثار این نویسنده را با آثار دیگر هموطن او آلیس مونرو که به عنوان استاد داستان کوتاه کانادا شناخته می شود، مقایسه کرده است.
اوتس با شنیدن خبر درگذشت وی نوشت: آثار او تاثیر قابل توجهی بر شکل گرفتن آثار آلیس مونرو و سبک ادبی وی داشت. وی نوشت: شاید بهتر بود نوبل بین این دو استاد داستان کوتاه کانادا به صورت مشترک اهدا می شد.
میویس لسلی یانگ در سال 1922 در مونترال متولد شد. وی تنها فرزند خانواده انگلیسی زبان پروتستانی بود که در جوانی پدرش را از دست داد. او در آمریکا تحصیل کرد و بعد دوباره به سرزمین مادریاش بازگشت و به عنوان گزارشگر در مونترال استاندارد شروع به کار کرد.
وی سال 1942 با جان گالانت موسیقیدان ازدواج کرد و از همانجا این نام خانوادگی را حفظ کرد. او زمانی که 28 سال داشت، به خود قول داد تنها تا 30 سالگی به روزنامهنگاری ادامه بدهد. به همین دلیل شروع به سفر در اروپا کرد و به تدریس زبان انگلیسی پرداخت.
گالانت از 1952 همکاری اش را با نیویورکر آغاز کرد و 25 سال طلایی با ویلیام مکسول به عنوان ویراستار نیویورکر همکاری کرد.
این نویسنده در مدت طولانی حرفهایاش داستانهای متعددی درباره زندگی مردم سرزمینش نوشت و به ویژه بر زندگی زنان جوان کانادا تمرکز کرد. او دو رمان نیز با عنوان «آب سبز، آسمان سبز» و «زمان خوب منصفانه» نوشت و نمایشنامه «چه خواهد شد؟» را در کارنامه داشت.
گالانت در مصاحبه با پاریس ریویو گفته بود: نوشتن شبیه یک رابطه است؛ آغازش بهترین بخش آن است.
او در جایی دیگر گفته بود: هر روز می نویسم. این یک بار بر دوش من نیست، روش زندگی من است.
نظر شما